کاستیهای تحلیل آلودگی زیست محیطی
پایش و بررسی سطح آلایندگی در این دیار به عهده سازمان محیط زیست بعنوان متولی ملٌی این امر نهاده شده است و این سازمان وظیفه دارد تا با تمهیداتی که در نظر میگیرد و بعنوان یک ناظر عالی بر عملکرد همه سازمانها, دستگاهها, شرکتها و منابعی که می توانند در جایگاه آلوده کننده قرار بگیرند, در کنترل و کاهش آلودگی هوا, آب و خاک سعی و همت گمارد.
یکی از اشکالات شیوه نظارت این دستگاه عدم دانش و اشراف کافی بر عملکرد صنایع بزرگ,بویژه صنایع انرژی بر و در راس آنها نیروگاه ها و صنایع نفت و گاز و پتروشیمی است.اکثریت تحصیل کرده های سازمان محیط زیست تخصص و تجربه کاری این صنایع را در سوابق خود ندارند و در نقش ناظر بر حیطه ای نظارت می کنند که توان کارشناسی مسائل آن در ید قدرتشان نیست!.ازسوی دیگر تهیه دستورالعملها و استانداردهای زیست محیطی برای کنترل این بخش را به عوض بومی سازی فقط از منابع خارجی آن کپی کرده و بدون در نظر گرفتن شرایط این صنایع در داخل کشور اعم از تنگناهای فن آوری و تجهیزات با فشار زیادی آن را اعمال می کنند.
بخش دیگر این اشکالات ویرایشهای بسیار قدیمی این دستورالعملها و عدم تناسب آنها با دانش روز محیط زیست است!,مثلاً تحلیل های آلودگی هوا در کشورمان به صورت تک پارامتری و فقط اثرات مختص به خود آلودگی به صورت جداول استاندارد در آمده و تحلیل های بر هم کنشی یا سینرژیک این پارامترها هنوز مورد توجه قرار نگرفته و بدین سان بسیاری از آلودگی ها بدون تاثیر آنها بر یکدیگر اندازه گیری می شوند و این در حالی است که تحلیل های بر هم کنشی از یک مدیا مانند هوا نیز امروزه بسیار فراتر رفته و ا این تحلیلها با در نظر گرفتن اثرات بار آلودگی در آب,هوا و خاک تواماً بررسی می گردد!.
پ.ن: به طور نمونه در ایالات متحده تاثیرات آلاینده های هوا در نیروگاههایی با سوخت ذغال سنگ بر روی حوزه های آبی نیز بررسی شده و میزان جرایم و تصمیمات جبرانی برای صاحبان این صنایع بر اساس آلودگی توامان آب و هوا در نظر گرفته می شود...
پ.ن : امیدوارم به فرمان مهار بیابان زایی لبیک گفته باشم!.
یکی از اشکالات شیوه نظارت این دستگاه عدم دانش و اشراف کافی بر عملکرد صنایع بزرگ,بویژه صنایع انرژی بر و در راس آنها نیروگاه ها و صنایع نفت و گاز و پتروشیمی است.اکثریت تحصیل کرده های سازمان محیط زیست تخصص و تجربه کاری این صنایع را در سوابق خود ندارند و در نقش ناظر بر حیطه ای نظارت می کنند که توان کارشناسی مسائل آن در ید قدرتشان نیست!.ازسوی دیگر تهیه دستورالعملها و استانداردهای زیست محیطی برای کنترل این بخش را به عوض بومی سازی فقط از منابع خارجی آن کپی کرده و بدون در نظر گرفتن شرایط این صنایع در داخل کشور اعم از تنگناهای فن آوری و تجهیزات با فشار زیادی آن را اعمال می کنند.
بخش دیگر این اشکالات ویرایشهای بسیار قدیمی این دستورالعملها و عدم تناسب آنها با دانش روز محیط زیست است!,مثلاً تحلیل های آلودگی هوا در کشورمان به صورت تک پارامتری و فقط اثرات مختص به خود آلودگی به صورت جداول استاندارد در آمده و تحلیل های بر هم کنشی یا سینرژیک این پارامترها هنوز مورد توجه قرار نگرفته و بدین سان بسیاری از آلودگی ها بدون تاثیر آنها بر یکدیگر اندازه گیری می شوند و این در حالی است که تحلیل های بر هم کنشی از یک مدیا مانند هوا نیز امروزه بسیار فراتر رفته و ا این تحلیلها با در نظر گرفتن اثرات بار آلودگی در آب,هوا و خاک تواماً بررسی می گردد!.
پ.ن: به طور نمونه در ایالات متحده تاثیرات آلاینده های هوا در نیروگاههایی با سوخت ذغال سنگ بر روی حوزه های آبی نیز بررسی شده و میزان جرایم و تصمیمات جبرانی برای صاحبان این صنایع بر اساس آلودگی توامان آب و هوا در نظر گرفته می شود...
پ.ن : امیدوارم به فرمان مهار بیابان زایی لبیک گفته باشم!.