ماليات چي ها پشت در وبلاگ صف خواهند كشيد؟
وبلاگنويسهاي ايراني؛به ويژه ساكنين داخل كشور هنوز فرصت نكرده اند كه به اين دلمشغولي شان از دريچه كسب و كار و ايجاد درآمد فكر كنند و با توجه به متوسط سني و سطح تحصيلات، بسياري وبلاگنويسي را براي دلايلي به مراتب متفاوت تر از غم نان برگزيده اند!.
با اين وجود چندي است كه دربين آنها با توجه به اقبال عمومي كه به هر دليل براي بعضي رخ داده، ايده گرفتن تبليغات و ايجاد درآمد نيز به يك فرصت جديد تبديل شده است.آنچه كه امروز به آن خواهم پرداخت آتيه اين كار به عنوان محل كسب درآمد است كه از هم اكنون در آنسوي آبها به شغل و هويتي كاملاً واقعي و حقيقي تبديل شده است...
برای نزدیک به سه دهه ، مقررات کمیسیون تجارت فدرال در خصوص روابط میان تبلیغ کنندگان ، داوران محصول و سفارش دهندگان محصول مناسب پنداشته می شدند، تا اينكه با ورود وبلاگ نويسها و رسانه ها و شبكه هاي اجتماعي اوضاع تغيير كرد.از دوشنبه گذشته اين كميسيون قوانين موضوعه مصوب 1980 را با توجه به توجه ويژه تبليغات چي ها به استفاده از وبلاگها و ورود شبكه هاي اجتماعي چون Facebook وTwitter به عرصه اين كسب و كارتغيير داد.
از اول دسامبر2009 هر وبلاگنويسي كه به كار تبليغات محصول يا خدماتي مي پردازد بايد در مورد ارتباطهاي كاري و مالي اش با شركتهاي تبليغاتي مرتبط شفاف سازي كند و هر گونه دريافت وجه يا نمونه رايگان محصول يا خدمات از اين آژانسها را براساس كانالهاي ارتباطي و تكميل فرمهاي اطلاعاتي به كانالهاي ارتباطي اين كميسيون اطلاع دهد!.اين قانون شامل چهره هاي معروف كه در سايتهايي مانند Twitter يا شوهاي گفتگوي تلوزيوني به تبليغ كالا يا خدماتي پرداخته اند نيز مي گردد!!.
مجموعه اين تغييرات بويژه در ارتباط با فعاليتهاي تبليغاتي در اينترنت بدين معنا است كه دولتهاي غربي با شامه تيزي كه در مورد اخذ ماليات از هر نوع درآمدي دارند!،به دنبال اين هستند كه فعاليتهاي سودآور در اينترنت مانند تلوزيون يا مطبوعات كاملاً تحت پوشش ساختار مالياتي و قانوني قرار بگيرد و فضاي مجازي نيز به ساختار واقعي و قانوني پايبند بماند...لينك خبر
يكي از اساتيد حقوق دانشگاه هاروارد عقيده دارد كه اين قوانين سعي دارند كه در آينده مصرف كنندگان با توجه به نيازهاي واقعي شان مصرف كنند و اين نيازها از دل فشارهاي رواني شبكه هاي اجتماعي و نظرات وبلاگي بر نخواسته باشد!.
پ.ن: ايجاد مسئوليت هاي بيشتر در قبال اظهارنظرهاي وبلاگي و همچنين سرسپردگي مالياتي! دو وجه جديد از زندگي وبلاگنويسان جهان در سالهاي آتي است!،با توجه به فرار دائمي ايراني ها از هر دو مسئوليت فوق در فضاي واقعي و بيرون از وب!،پيش بيني مي شود جنگهاي آينده براي كنترل وبلاگنويسهاي ايراني به مراتب شديدتر از آنسوي آبها باشد!!.
پ.ن: بمباران ذهن مخاطب با جهت گيري القاي مصرف يك كالاي خاص وجه ناديده فضاي وبلاگستان فارسي است.البته وبلاگستان از لحاظ من فقط به بخشي اطلاق مي شود كه توليد متن و مضمون و در نهايت فكر را به دنبال دارد و سايتهاي زرد مانند ساير چيزهاي زرد جزء آن به شما نمي آيند!.
با اين وجود چندي است كه دربين آنها با توجه به اقبال عمومي كه به هر دليل براي بعضي رخ داده، ايده گرفتن تبليغات و ايجاد درآمد نيز به يك فرصت جديد تبديل شده است.آنچه كه امروز به آن خواهم پرداخت آتيه اين كار به عنوان محل كسب درآمد است كه از هم اكنون در آنسوي آبها به شغل و هويتي كاملاً واقعي و حقيقي تبديل شده است...
برای نزدیک به سه دهه ، مقررات کمیسیون تجارت فدرال در خصوص روابط میان تبلیغ کنندگان ، داوران محصول و سفارش دهندگان محصول مناسب پنداشته می شدند، تا اينكه با ورود وبلاگ نويسها و رسانه ها و شبكه هاي اجتماعي اوضاع تغيير كرد.از دوشنبه گذشته اين كميسيون قوانين موضوعه مصوب 1980 را با توجه به توجه ويژه تبليغات چي ها به استفاده از وبلاگها و ورود شبكه هاي اجتماعي چون Facebook وTwitter به عرصه اين كسب و كارتغيير داد.
از اول دسامبر2009 هر وبلاگنويسي كه به كار تبليغات محصول يا خدماتي مي پردازد بايد در مورد ارتباطهاي كاري و مالي اش با شركتهاي تبليغاتي مرتبط شفاف سازي كند و هر گونه دريافت وجه يا نمونه رايگان محصول يا خدمات از اين آژانسها را براساس كانالهاي ارتباطي و تكميل فرمهاي اطلاعاتي به كانالهاي ارتباطي اين كميسيون اطلاع دهد!.اين قانون شامل چهره هاي معروف كه در سايتهايي مانند Twitter يا شوهاي گفتگوي تلوزيوني به تبليغ كالا يا خدماتي پرداخته اند نيز مي گردد!!.
مجموعه اين تغييرات بويژه در ارتباط با فعاليتهاي تبليغاتي در اينترنت بدين معنا است كه دولتهاي غربي با شامه تيزي كه در مورد اخذ ماليات از هر نوع درآمدي دارند!،به دنبال اين هستند كه فعاليتهاي سودآور در اينترنت مانند تلوزيون يا مطبوعات كاملاً تحت پوشش ساختار مالياتي و قانوني قرار بگيرد و فضاي مجازي نيز به ساختار واقعي و قانوني پايبند بماند...لينك خبر
يكي از اساتيد حقوق دانشگاه هاروارد عقيده دارد كه اين قوانين سعي دارند كه در آينده مصرف كنندگان با توجه به نيازهاي واقعي شان مصرف كنند و اين نيازها از دل فشارهاي رواني شبكه هاي اجتماعي و نظرات وبلاگي بر نخواسته باشد!.
پ.ن: ايجاد مسئوليت هاي بيشتر در قبال اظهارنظرهاي وبلاگي و همچنين سرسپردگي مالياتي! دو وجه جديد از زندگي وبلاگنويسان جهان در سالهاي آتي است!،با توجه به فرار دائمي ايراني ها از هر دو مسئوليت فوق در فضاي واقعي و بيرون از وب!،پيش بيني مي شود جنگهاي آينده براي كنترل وبلاگنويسهاي ايراني به مراتب شديدتر از آنسوي آبها باشد!!.
پ.ن: بمباران ذهن مخاطب با جهت گيري القاي مصرف يك كالاي خاص وجه ناديده فضاي وبلاگستان فارسي است.البته وبلاگستان از لحاظ من فقط به بخشي اطلاق مي شود كه توليد متن و مضمون و در نهايت فكر را به دنبال دارد و سايتهاي زرد مانند ساير چيزهاي زرد جزء آن به شما نمي آيند!.
