راهبرد زباله موقوف!
زباله هاي شهري و صنعتي قابل اجتناب هستند، فقط تا كنون متوجه نشده بوديم كه كره زمين توانايي دفن و هضم اين حجم از آنها را ندارد!. راهبرد زباله موقوف! يا “zero waste” با اصرار فوق العاده اي و آن هم از طريق جامعه در حال پيگيري است،به وضوح هزينه جمع آوري،حمل و دفن يا بازيافت زباله به صورت متمركز و از طريق يك ارگان عمومي بيش از زماني خواهد بود كه كار تفكيك آن در مبداء و توسط روشهايي بسيار ساده و فقط به منظور احتراز از مشكلات تفكيك بعد از اختلاط توسط منابع ايجاد كننده صورت پذيرد...
با توجه به نياز درك عمومي و فهم مسئله درسطح جامعه براي شروع چنين اقدامي،با كمال تعجب در آمريكا،استراليا و كانادا جوامع كوچك شهري و روستايي با انسجام بيشتري به اين كار همت گمارده اند و با توجه به امكان سازماندهي بهترحركتهاي دسته جمعي در محيطهاي كوچكتر آنها از شهرهاي بزرگ و متروپوليتن جلوتر حركت مي كنند!. رستورانها بسياري را در آمريكا مي توان نام برد كه ساختار جمع آوري زباله را كاملاً به صورت تفكيك شده و با عقد قرار داد با شركتهاي بازيافت به صورت سودآور دنبال مي كنند. لينك خبر خودروسازاني مانند هوندا و جنرال موتورز فرايند توليد در بعضي از كارخانجات جديد و خطهاي توليد مدرن را به صورت “zero waste”طراحي كرده اند و حجم قراضه و پسماند صنعتي را به سمت صفر ميل داده اند. شهركهاي كوچك بسياري در آمريكا با عزم مردم محلي از بحث زباله و معضلات آن به صورت فرصت براي سودآوري و احداث شركتهاي موفق بازيافت بهره برده اند. مدارس به طور همگاني به فرهنگ سازي و استفاده از مكانيسم تفكيك زباله مجهز شده اند و الخ...
پ.ن: حتي اگر بتوانيد در مجتمع مسكوني،كوچه و محله خود نيز با همفكري زباله را تفكيك كنيد از حجم نهايي آن به شدت كاسته خواهد شد!،در صورتي كه فضاهايي مانند حومه شهرها يا شهرهاي كوچك و روستا را براي اختصاص محلي به بازيافت و تفكيك زباله در نظر بگيريد به استخراج طلا از زباله نيز دست خواهيد يافت!، جزاير جنوب كشور بدون ترديد به اين فرهنگ سازي نياز دارند و هدف اول اينگونه مناطق بايد تفكيك زباله در مبداء باشد چون آنها بيش از مردم خشكي نشين با محدوديت فضا روبرو هستند و نيازي به صغرا كبرا چيدنهاي ديگر ندارند...
پ.ن: من به سهم خودم در زمان خريد اين وقت را براي توجيه فروشندگان صرف مي كنم و از آنها مي خواهم كه كيسه پلاستيك كمتري در اختيار مشتري بگذراند و تا كسي درخواست نكرده است اين حجم زباله پلاستيكي را به كوچه و خيابان نفرستند!.
با توجه به نياز درك عمومي و فهم مسئله درسطح جامعه براي شروع چنين اقدامي،با كمال تعجب در آمريكا،استراليا و كانادا جوامع كوچك شهري و روستايي با انسجام بيشتري به اين كار همت گمارده اند و با توجه به امكان سازماندهي بهترحركتهاي دسته جمعي در محيطهاي كوچكتر آنها از شهرهاي بزرگ و متروپوليتن جلوتر حركت مي كنند!. رستورانها بسياري را در آمريكا مي توان نام برد كه ساختار جمع آوري زباله را كاملاً به صورت تفكيك شده و با عقد قرار داد با شركتهاي بازيافت به صورت سودآور دنبال مي كنند. لينك خبر خودروسازاني مانند هوندا و جنرال موتورز فرايند توليد در بعضي از كارخانجات جديد و خطهاي توليد مدرن را به صورت “zero waste”طراحي كرده اند و حجم قراضه و پسماند صنعتي را به سمت صفر ميل داده اند. شهركهاي كوچك بسياري در آمريكا با عزم مردم محلي از بحث زباله و معضلات آن به صورت فرصت براي سودآوري و احداث شركتهاي موفق بازيافت بهره برده اند. مدارس به طور همگاني به فرهنگ سازي و استفاده از مكانيسم تفكيك زباله مجهز شده اند و الخ...
پ.ن: حتي اگر بتوانيد در مجتمع مسكوني،كوچه و محله خود نيز با همفكري زباله را تفكيك كنيد از حجم نهايي آن به شدت كاسته خواهد شد!،در صورتي كه فضاهايي مانند حومه شهرها يا شهرهاي كوچك و روستا را براي اختصاص محلي به بازيافت و تفكيك زباله در نظر بگيريد به استخراج طلا از زباله نيز دست خواهيد يافت!، جزاير جنوب كشور بدون ترديد به اين فرهنگ سازي نياز دارند و هدف اول اينگونه مناطق بايد تفكيك زباله در مبداء باشد چون آنها بيش از مردم خشكي نشين با محدوديت فضا روبرو هستند و نيازي به صغرا كبرا چيدنهاي ديگر ندارند...
پ.ن: من به سهم خودم در زمان خريد اين وقت را براي توجيه فروشندگان صرف مي كنم و از آنها مي خواهم كه كيسه پلاستيك كمتري در اختيار مشتري بگذراند و تا كسي درخواست نكرده است اين حجم زباله پلاستيكي را به كوچه و خيابان نفرستند!.