تروريسم فرزندخوانده آنارشيسم و بي قانوني است
كشت وكشتار و اجساد بجامانده از ترور و بمب گذاري، علايم و پيامدهاي بسياري با خود به همراه دارد ولي به باور من مهمترين آثار تروريسم در سالهاي جاري به فضايي تعلق دارد كه در آن خلاء ناشي از نبود يا به سخره گرفتن قوانين موجود، ضمانتي را براي جدي گرفتن قوانين در جامعه باقي نگذاشته است. امروزه در اين ديار تفاوت عمده اي بين قانون شكني و رعايت آن وجود ندارد و تورهاي قانوني مرئي و نامرئي بسياري وجود كه بزهكار يا تفكر بزهكار به راحتي از آن مي گذرد ولي شاكيان در دام آن گرفتار مي آيند!!.
با توجه به بعضي تشابه بين آنارشيسم و تروريسم و شدت عملي كه در هر دو اين مشي خشونت آميز به چشم مي خورد بي دليل ندانستم كه يادآوري كنم تروريسم نيز ريشه در قانون گريزي، عدم التزام به اجراي همه قوانين و تبعيض قانوني در برخورد با بزه داشته و آنچه امروز با انفجار يك چاشني تكه تكه مي شود، فقط گوشت و پوست و نسوج انساني نيست بلكه روح انسانيت در حال متلاشي شدن است...
پ.ن:آن قضيه كذايي سيكل معيوب هم از پيامدهاي ترور است و نفرت بجا مانده از ترور با چرخشي در جامعه همگان را گرفتار مي سازد.
با توجه به بعضي تشابه بين آنارشيسم و تروريسم و شدت عملي كه در هر دو اين مشي خشونت آميز به چشم مي خورد بي دليل ندانستم كه يادآوري كنم تروريسم نيز ريشه در قانون گريزي، عدم التزام به اجراي همه قوانين و تبعيض قانوني در برخورد با بزه داشته و آنچه امروز با انفجار يك چاشني تكه تكه مي شود، فقط گوشت و پوست و نسوج انساني نيست بلكه روح انسانيت در حال متلاشي شدن است...
پ.ن:آن قضيه كذايي سيكل معيوب هم از پيامدهاي ترور است و نفرت بجا مانده از ترور با چرخشي در جامعه همگان را گرفتار مي سازد.