Friday, July 31, 2009

آلترناتيو دولت مجازي


واژه دولت مجازي virtual government در واقع نشانه هايي از دولت الكترونيك و انتقال فعاليتهاي دولتي به حوزه ديجيتال دارد ولي ايده اي كه اين روزها فكر من را به خود مشغول كرده نوعي دولت است كه به موازات دولت واقعي و بدون امكان دخالت در دولت موجود بوجود خواهد آمد و شايد فقط به همين علت واژه مجازي را براي آن انتخاب كرده ام،در اين دولت مجازي به تعبير من،مجموعه هاي كارشناسي و مديريتي به استعداد كابينه دولت شكل خواهد گرفت و با توجه به ميزان اطلاعاتي كه در دستگاههاي اجرايي موجود است و قابل انتقال به چنين ساختاري است،نوعي تفكر انتقادي همراه با ايجاد سناريوهاي متفاوتي نسبت به آنچه در دولت وقت مي گذرد تدوين خواهد شد، آلترناتيوهايي كه از اين طريق خلق مي شوند مي توانند هميشه به موازات دولت وجود داشته باشند و در صورت هر گونه انتقال قدرتي از تهمت فاصله داشتن با تجربه اجرايي مصون بمانند!،شايد هم چندين قدم از آنچه در دولت موجود به كار گرفته شده يا انديشيده شده باشد نيز جلوتر گام بردارند.
دولت مجازي از نگاه ديگر تفكري حزبي را با خود همراه دارد،در واقع احزاب استخواندار و بالغ در جهان اگر انتقادي به دولت وقت دارند از طريق توان كارشناسي كه در احزابشان موجود است مبادرت به انتقاد و ارايه راه حلهايي در خور مي نمايند.
پ.ن:به گمان من فرصت فعلي در كشور ما،قدمهاي اولي است كه بايد براي ايجاد مجموعه دولت مجازي گامهاي محكمتري برداشت و اين نهال منجر به شكوفايي را براي فرداهاي بهتر غرس كرد!.
پ.ن:براي فهم بهتر ايده مفاهيمي چون دولتداري متن باز! و سياست باز نيز پيشنهاد مي شود،اگر چه هر دو مفهوم زاييده جوامع مترقي و دموكراتيك هستند!.

Wednesday, July 29, 2009

وقتي همدردي من و شما به درد كسي نمي خورد


ياد بگيريد وقتي با كسي روبرو مي شويد كه عزيزي را از دست داده،چيزي از قبيل "صميمانه ترين همدردي مرا هم بپذيريد" مانند بي معني ترين چيزها جلوه خواهد كرد،اگر واقعاً همدرد او هستيد به آرامي و از ته دل اشكهايتان را جاري كنيد و شانه به شانه او سنگيني اين فقدان را تجربه كنيد.
پ.ن:سوزان ساراندون در فيلم In the Valley of Elahو لحظه روبرو شدن با جسد مثله شده و بريان فرزندش در مقابل تسليت افسر پرونده مانند ماده ببري كه گويا مورد اهانت قرار گرفته،به چنان شدتي واكنش نشان داد كه تامي لي جونز مجبور شد او را كنترل كند...
پ.ن: آن جنايتكاراني كه با وقاحت جنازه عزيزي را تحويل خانواده اي مي دهند ديگر هيچ جايگاهي براي دلداري دادن به بازماندگان ندارند! اين را فراموش نكنند!...

Monday, July 27, 2009

براي سعيد كه حجار دالان سقوط ديكتاتور است

even the wildest of wolves,
grow weary of the hunt...
ديكتاتوري يك شبه متولد نمي شود،ولي هرچه كه رو به زوال مي گذارد و هر آنچه كه در سراشيبي خون و ضجه بيشترفرو مي غلتد به پايان يك شبه خود نزديكتر مي شود...
ترس من از پايان نگرفتن يك ديكتاتور نيست كه تاريخ اثبات كرده از طلوع تا غروب آنها آهي بيشتر طول نخواهيد كشيد،ترس من از پتانسيلي است كه در جامعه اي محروميت كشيده براي باز توليد ديكتاتورها به وديعت نهاده مي شود و اين زهدان مشوش باز هم آبستن نطفه كوتوله هايي خواهد بود كه سالها مردمي را از رسيدن باز خواهند داشت.تشبيه ديكتاتور به گرگها در عالم وحوش بي علت نيست كه گرگها نيز بي سبب مي درند، وگرنه گرگها شايد هيچگاه انزجار ساير همنوعانشان را تا حد ديكتاتورها سبب نشوند!.ديكتاتورها نيز در انتهاي كار از ترس سبعيتي كه به خرج داده اند بي مهابا به سمت بدتر شدن اوضاع پيش مي روند كه سعيد نيز در مقالات صبح امروزش به آن در قالب "سيكل معيوب" اشاره كرده بود و امروز او نيز اسير همان بندي است كه يك حلقه از همان سيكل معيوب و انتهاي فروغلطيدن ديكتاتور است!،شايد او هم به تيري در چله كمان آرش تبديل شود ...
پ.ن: سبعيت و درندگي در گرگها آنها را از ترس و بيزاري شكار شدن باز نمي دارد و هيچ گرگي نيست كه شبي آرام در كنام بخسبد و شايد پربيراه نباشد كه مي گويند گرگها با يك چشم باز بخواب مي روند!.
پ.ن:حتي اگر همين جمع ناقص و كم تعداد وبلاگ نويسهاي امروز ،تبديل به شهرونداني شوند كه هر يك به نوبه خود بخشي از چهره محروم جامعه را تصحيح كنند براي سالها بعد كودكانمان با افتخار از پدر و مادرانشان ياد خواهند كرد...
پ.ن:به دنبال اشعاري در مورد انتهاي كار ديكتاتورها بودم و آن قطعه شعر كوچك انگليسي به دستم افتاد!.
پ.ن:براي سعيد و به خاطر سعيدهايي نوشتم كه گناهي جز انديشيدن براي بهتر زيستن ندارند.

Sunday, July 26, 2009

ايجاد خفگي مصنوعي براي بحران


در مهار آتش سوزيهاي مهيب در چاههاي استخراج نفت،با توجه به مشخصات تركيب نفت خام و اضافه شدن مداوم سوخت به زبانه هاي آتش،يكي از راههاي انتهايي براي فرونشاندن اين معضل استفاده از انفجارهايي در دهانه چاه است تا بتواند با توجه به خاصيت انفجار و مصرف بسيار سريع اكسيژن در كسري از ثانيه فرصت رسيدن آن را به لايه هاي درگير نشده سوخت از بين برده و نوعي خفگي مصنوعي ايجاد كند،با اين عمليات بسياري از چاههاي غيرقابل علاج كشورمان و كويت مهار شده اند...
پ.ن: آنچه در بالا آمد مي تواند يكي از سناريوهاي اخير خصوصاً بعد از شيرينكاريهاي دكترمهندس باشد و آنچه شكل بحران گرفته مي خواهد نوعي خفگي براي بحرانهاي بزرگتر ايجاد كند...

داغ داغدیده گان بر ذهنهای ایرانی


حال و هوای این روزها,خانواده های نگران و داغهای روزانه ای که بر دلهای مان می زنند ذوق و شوقی برایمان نمی گذارد که از سریال جدید سامان مقدم با گروه بازیگران خوشنامش سخنی به میان آید,حتی امروز به دفعات دیدم که در بالاترین از مهران مدیری می خواستند تا با وجود شرایط فعلی سریال طنز بعدی را معوق بگذارد و حتی اثری مانند "به خاطر الی" به جایگاه فروش واقعی اش دست پیدا نکند...
با وجود این همه ,من هم دست و دلم به دیدن یک انبان فیلم ندیده و معرفی آنها نمی رود و مثل پیرمردهای قدیمی چسبیده ام به این تریلر خبرهای ریز و درشتی که بر سرمان آوار می شود.
پ.ن: زمانه نا آرام و نا امن فرصت مناسبی برای دیدن فیلم و لذت بردن از آن فراچنگ نمی آورد, ابرهای همه عالم شب و روز در دلم می گریند...
پ.ن:خبرهای امروز تمرکزم را کامل از من گرفته و مانند از قحطی اطلاعات گریخته ها نمی توانم از کنار دست وب دل بکنم و غرغر یسنا و مامانش را به جان خریده ام!!.

Friday, July 24, 2009

خیاط هم در کوزه می افتد


سقوط و سانحه هوایی بعنوان فجایع صنعت هوایی,اجتناب ناپذیرند ولی نه بدین معنی که فاصله بین این رخدادها تا این حد کاهش یابد و آن هم فقط برای محصولاتی خاص یا با عمر پرواز بالا مکرراً رخ بدهد!.


اگر بخواهیم اتفاقات اخیر را بعنوان حوادثی که عمدتاً با رویکردهای ایمنی پرواز قابل پایش هستند بررسی کنیم,مصادیقی از قبیل نداشتن گواهی و تصدیق ایمنی پرواز بین المللی وجه مشترک اکثر هواپیماهایی است که در این حوادث ایجاد خسارت کرده اند و عدم در نظر گرفتن شرایط مذکور بعنوان شرط اول لیزینگ و اجاره هواپیماهای خارجی بعنوان تخلف اصلی شرکت یا اشخاص واسطه قرارداد لحاظ می شود.حضور یکی از مدیران این شرکتهای هوایی و متاسفانه فوت وی در همین سانحه ها شاید بهترین تلنگری است که باید به وجدان خفته سوداگران این بازار مرگ آفرین زده می شد تا شاید باور کنند نتیجه کسب و کار آنان در کمین خودشان و خانواده هایشان نیز نشسته است.

پ.ن: ایلیوشین در روسیه و البته در مدلهای جدید از محبوبترین هواپیماهای ساخت روسیه است ولی متاسفانه نمونه سانحه دیده عمری بالغ بر تجارب کار در دوران شوروی سابق را داشته است!.

پ.ن:شاید پربیراه نباشد اگر متحصنین روبروی سازمان ملٌل در کنار خواسته هایشان قضیه کاهش تحریم صنایع هوایی مسافربری ایران را هم منعکس کنند که چه خوش است که به یک غمزه برآید دو سه کار!!

Wednesday, July 22, 2009

ايده اي براي مامان يسنا


مامان يسنا به عنوان يكي از مغزهاي بي بديل در نظم و انضباط و خانه داري مدرن،هميشه به دنبال راهكار يا وسايلي است كه نحوه چيدمان اسباب را به شكل مناسبتري فراهم آورد و انواع سازه هايي كه مي توانند نقش يك Organizer را بازي كنند براي ايشان جالب توجه است و بدون ابتياع از كنار آن نمي گذرند، از مهمترين بخشهاي اين ضبط و ربط خانگي شايد چسباندن يا فرو كردن زائده هايي بر روي ديوار براي نگاه داشتن اجسامي است كه كاركردهاي جدي يا فانتزي و تزئيني دارند و با توجه به بازار داخلي انواع قلابهاي چسبي يا همراه با ميخ و رول پلاك را مي توان به عنوان اشيائ زيربنايي اين گونه راهكارهاي عليامخدره در نظر گرفت.متاسفانه دو دليل عمده گرماي بيش از حد و اندازه در آشپزخانه،حمام و اين آخر دنيا راهكارهاي چسبي را حمايت نمي كند و انواع آن پس از مدت كمي در كف فضاهاي موصوف همراه با اجسام حمايت شوند مشاهده مي گردد!و انواع ميخي و رول پلاكي نيز بايد با زحمت بسياري در ديوارهاي بتوني وبلوك سيماني كه مصالح معمول اين منطقه هستند اعمال گردد كه لاجرم نرود ميخ آهني در سنگ!.
ايده بالاتمام آن چيزي است كه مامان يسنا مي توانست در ديوار آشپزخانه،حمام و سرويس دستشويي تصور كند و با الماني يكپارچه ايشان را از خريد مداوم انواع قلاب ديواري و بنده را از هزينه مكرر براي آن رهايي بخشد!!.اميدوارم توليد كننده هاي داخلي نيز براي ساخت كاشيهاي معمولي با چنين زائده هاي قلاب مانندي دست به كار شوند...
پ.ن:يكپارچگي در سازه شرط اول كاهش تنش و نيروهاي برشي است و هيچگاه از اجسام چندتكه حتي با داشتن طراحي سازه هاي فضايي انتظار مقاومتي مشابه يك قطعه يك پارچه هم شكل را نداشته باشيد!!.

Tuesday, July 21, 2009

سيٌد به قولش وفا كرد


سيد يوسف به قولش وفا كرد و بدون آنكه وبلاگهاي فارسي را هوا كند! به همراه حلقه يارانش!،فارسي سازي وبلاگهاي بلاگ اسپات را عملي كرد.به سهم خودم از فعاليتهاي متن باز و عام المنفعه او و يارانش سپاسگذارم.شايد اگر قرار باشد كساني را بعنوان پيشروان و حاميان متن باز در ايران كانديد كرده و از آنها قدرداني كنم، سيد پابرهنه ها از اولين كانديدهاي مورد علاقه من است...
پ.ن:از تغيييرات عمده اين تحول فارسي سازي كه در اين پست سيد هم به تفصيل آمده،عدم نياز به دانش كد نويسي است و فقط يك كپي و چسباندن چند خط برنامه آماده در جايي است كه توصيه شده و بعد زندگي فارسي روان مي شود و عنوان پستهايتان جينگولز مي نماياند!!.

Monday, July 20, 2009

ناظر صلب


فکر کنم از نتایج اصلی پا به دوران 40 سالگی گذاشتن, باید به صبر و مداقه اشاره کرد!,در این سن می شود کمی از ورطه درون آتش افتادن یا با جریانهای گردابی چرخیدن اجتناب کرد!!.
در این یک ماه اخیر که بر همه ما ایرانیها گذشت اتفاقات بسیاری افتاد,اتفاقاتی که می بایست مانند ناظر صلب در فیزیک از بیرون به آنها نگاهی بیاندازی تا کمی از حقیقتش در ذهن رسوخ کند ...
فارغ از آنچه به صورت کلان اتفاق افتاد,من و خانواده زندگی خود را در آخر دنیا ادامه می دهیم و یسنا هم به روایت نوار بالای سمت راست وبلاگ 3 سالگی را پشت سر گذارد,من هم تجربه چند دوره آموزشی و چند کار اجرایی را!!,فیلمهای زیادی دیدم و 2-3 جلد کتاب هم خواندم,به بیان دیگر زندگی ادامه دارد ولی شاید دیدگاه های ما آدمها ,شاید همه ما ایرانیها تغییرات زیادی کرده باشد,تغییراتی که شاید در آینده ای نه چندان دور و شاید هم نه چندان نزدیک همگرایی مورد انتظاری به سمت آینده ای روشن داشته باشد.
پ.ن: باید این 30 روز اخیر را بدون به روز کردن وبلاگ می گذرانیدم تا تصمیم بگیرم از نو چگونه باید آغاز کرد!.

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes