آموختنیهای رسانه ایMasterChef Goes Large
این شبکه bbc prime و برنامه های جالبش تمامی ندارد!،هر روز یک برگ برنده در آستین دارند(درد و بلای برنامه سازهایشان بخورد توی سر سیمای وطنی با همه شبکه هایش یک جا!،آمین فراموش نشود!).من برنامه های آشپزی را با مامان یسنا از این شبکه با جدیت تام دنبال می کنم!،در یکی از ورسیونهای جدید آن (MasterChef Goes Large)که مسابقه ای برای یافتن ماهرترین آشپز از طریق بوجاری!کردن گروههای شرکت کننده در قالب تیمهای شش نفره ای است که در دو مرحله خلاقیت و آشپزی تحت فشارآزمایش می شوند و در پایان هر جلسه یک نفر برای راند آخر هفته انتخاب میشود.
از کیفیت برنامه و کارهای جالبی که شرکت کنندگان ارایه می دهند زیاد تعریف نمی کنم ،اهالی هاتبرد به راحتی می تواندد حدود 7:30 هر شب ببینند و قسمت فینال فینالیستها را در جمعه هر هفته ببینند.
بخش مورد نظر من از این مسابقه، تفاوت جالب توجه آدمها در آزمون خلاقیت و فشار بود!،در آزمون خلاقیت معمولاً جوانترها، تحصیلکرده ها و نخبه تر ها به طور اعم شناخته می شدند ولی معمولاً همین آدمها در آزمون فشار که در یک رستوران واقعی با حجم کار بالا برگزار می شد،جا می ماندند!!،این نکته که بایستی اپراتورها را برای مشاغل سنگین و تکراری از بین آدمهای متوسط از لحاظ بهره هوشی انتخاب کرد و نخبه ها به درد اپراتوری نمی خورند و همین طور از اپراتور هم زیاد انتظار خلاقیت نداشت بدجوری من را به فکر فرو برد!.
پ.ن: در آزمونهای استخدامی مملکتمان بعد از جدا کردن نورچشمیها و سفارش شده ها، تازه به دنبال نخبه ها برای احراز سمتهای معمولی می گردند که آنها هم بعد از یک مدت کوتاه سرخورده شده و طاقت کار اپراتوری را نیاورده و به سمتی می روند که نخبه پروری را بلد باشند!.