از تبار پتی بور و پتی مانژ
یواش یواش آثار ژنتیک ی من در یسنا خودش را نشان می دهد!، کودکی من با عصرانه های محبوبم، با خیساندن بیسکوییتهای پتی بور(petit-beurre :sweet butter biscuit ) و پتی مانژ(petit-mange :small eats) مینو در فنجان چایی آغشته است، آن کودک هنوز هم در بازی بزرگترها و جلسات آنها نمی تواند در مقابل وسوسه خیساندن بیسکوییتهای پذیرایی مقابلش در فنجان چایی مقاومت کند!!!.
نقطه مقابل من،مامان یسنا است که این حرکات و خورده های بیسکوییت در چایی را به هیچ وجه نمی تواند تحمل کند! و اینجا یسنا است که ژنتیک برتر را انتخاب کرده و چه می کند با بیسکوییت و چایی!(البته تازه از امروز اجازه این تجربه جدید را پیدا کرده است!).
پ.ن: اگر تو یک جلسه رسمی دیدید یک مرد گنده با موهای خاکستری و سبیل وعینک وکاملاً در عین جدیت!، بیسکوییتش را در چایی می خیساند،او را دست کم نگیرید یا به ریشش نخندید!،شاید تصادفاً خودم باشم!!.