زنان بورژوا و مردان كارگر در ايران موفقترند
يك ايده كاملاً شخصي و بر اساس تجربيات خودم دارم كه اميدوارم از همين دريچه هم ديده شود! (كاملاً شخصي!)،در معرفي شخصيتها وموفقيتهايشان در ايران يا هر كجاي ديگر دو دسته بندي كاملاً واضحند! (البته از ديد من!). اوٌل اينكه زنهاي موفق ايراني بيشتر به گروه بورژوا! و سرمايه دار تعلق دارند و معمولاً ازحمايت مالي خوبي برخوردار هستند و ديگري اين كه مردهاي موفق ايراني از دامن طبقه متوسط و كارگر برخواسته اند!،از جريان عكس اين موارد معمولاً بخاري بر نمي خيزد!،يعني دختر طبقه ضعيف محكوم مي شود به تحمل همه شدايد و محروميتها و پسر مايه دار!مي افتد در خط خوشگذراني و بوالهوسي!.البته اضافه كنم استثناء وجود دارد و هيچ حكمي بعقيده من جهانشمول نيست!.
نمونه آن داشتم گزارش اشپيگل را در مورد زنان راننده مسابقات اتومبيلراني از ايران مي خواندم، مهمترين نكته در وضع موجود هر دوي آنها اين بود كه پدران و خانواده اي داشتند كه علاوه بر روشنفكري و حمايت معنوي،حمايتهاي بي دريغ مالي را نيز دريغ نكرده اند و علت سرپا ماندن كساني مانند لاله صديق و زهره وطنخواه بيش از هر چيز حامي مالي مطمئن براي درب و داغون كردن يا تيونينگ كردن يك ماشين مناسب مسابقه در پيست،تامين هزينه هاي سفر خارجي و امثالهم است...
پ.ن: عكسها را از همان گزارش اشپيگل قرض گرفته ام.عكس بالا زهره وطنخواه و نقشه خوانش و عكس پايين لاله صديق هستند.
پ.ن: نمونه زنده قضيه هم همين خودم!، اگر يك حامي مالي داشتم همين الان براي تحصيلات عاليه! ثبت نام مي كردم و پذيرش مي گرفتم!،يكي دو تا رشته سراغ دارم كه براي شخص خودم طراحي شده!ولي حيف از جيب خالي و هزينه زندگي و ...