Monday, January 28, 2008

سميره حبٌي!


سينماي ايراني-جهان سومي كه عادت غريبي يه نسخه برداري از فيلمهاي هاليوودي يا باليوودي دارد معمولاً نمي تواند كاركتر بازيگرانش را وراي دايره سياه و سفيد رقم بزند،بازيگر ايراني معمولاً يا در نقش سياه و منفي جا مي افتد يا نقش سفيد و مثبت و اگر خيلي خلاق باشد هر از گاهي يكي در ميان سياه يا سفيد بازي مي كند!،اين همه سياه ي و سفيدي كه بدون فصل مشترك اتفاق مي افتد،ذائقه تماشاچي فلكزده ايراني كه به نوعي فيلم ديدن و سينما رفتن مي تواند بخشي از زندگيش نيز باشد، را تغيير مي دهد.قهرمانان و ضد قرمانان دو نيمه متضاد در درون فكر و ذهن او خواهند بود و اين خطكشي تا كجا كه ادامه نمي يابد...
ديدن بازيگري كه بتواند نقشي خاكستري را به خوبي ايفا كند و در هريك از غلطيدنهاي انساني به سمتهاي سياه و سفيد تماشاچي را تا نهايت تنفر ويا تا مرز همدلي با خود بكشاند در سينماي ايران ،واقعه ستودني است.
حامد بهداد با اولين تصويري كه در يك سريال وطني از او بياد دارم،بازيگري بود جوان و پر جوش و خروش كه ميميك صورتش به راحتي مي توانست جواني خوش آتيه را معرفي كند ولي نقش "فواد" در روز سٌوم نشان داد چيزي بيش از يك بازيگر معمولي زيرپوست اين جوان مي جوشد و مرد خاكستري سينماي ايران بهترين لقبي است كه مي توان به او داد.اميدوارم كارهاي امسالش در جشنواره نويد ادامه راه را بدهد و زود به پايان نرسد...

blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes