Saturday, January 5, 2008

اديسه گلبهار و حسن گلاب

سريال تلوزيوني "حلقه سبز" را عليرغم ناشكيبايي بي پايان اهالي علوم پزشكي! و برخوردهاي حرفه اي با مقوله هنري و انسان شناسانه! دنبال مي كنم.بر اين باورم كه آدم جدي حتماً خروجي قابل تعمقي خواهد داشت و از كسي مثل حاتمي كيا كه راهي طولاني را براي حاتمي كيا بودن طي كرده نمي توان انتظار داشت كه دست به كاري بزند كه نشود از خلال آن حداقل به سكانسي دلنشين دست يافت!.در يكي دو قسمت اخير پيش بيني دلچسبي به ذهنم رسيده كه با شما تقسيم مي كنم:


در فرهنگ سنتي و مردسالار شرقي،مردان براي ازدواج به سراغ دختران وزناني كم سن و سال تر مي روند تا با ساختن! و پرورش! اين موجود لاجرم شكل نيافته! به تربيت! پروتوتايپي باب دل خودشان دست پيدا كنند!.ابراهيم خان در اين اديسه گل بهار و حسن گلاب به تركيبي معكوس دست زده و به گمان من از ديد خانم دكتر به خلق شخصيت مردي عاشقانه و عميق به سفارش خودش دست پيدا مي كند و قلب بعنوان مركز احساسات يك معلول با روحي لطيف را به سينه مردي انتقال خواهد داد كه مرد مردانه زندگيش خواهدبود!.طرح موضوعات ديگر مانند اهدائ عضو و باصواب بودن و حواشي مراكز پيوند بعقيده من داستانهاي جنبي سريال است،اصل قضيه گلبهار خانم است كه به دنبال خلق و تولد مرد مورد علاقه اش تا همنشيني با ارواح و سفرهاي دور ايران هم از پا نمي نشيند!!!.
پ.ن: از بازيهاي خوب و معقول شخصيتهاي اصلي و تصويربرداري و بعضي تروكاژهاي نسبتاً بديع در سريال نبايد غافل شد،اگر چه من هم از متافيزيك تازه مد شده تلوزيون ايران همچين راضي نيستم!.

blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes