شنل قرمزي و بز زنگوله پا خواهرخوانده هاي قديمي هستند
با خواندن يا شنيدن افسانه هاي كودكانه در زمان كودكي تان يا تا همين حال حاضر كه براي كودكتان انواع و اقسام آن را بازخواني كرده ايد،آيا متوجه شده ايد كه فارغ از مليٌت داستانسرا يا حوزه جغرافيايي مرتبط با داستان،چه شباهتهايي بين بعضي از آنها وجود دارد؟،آيا حتي يك لحظه به اين فكر كرده ايد كه بسياري از قصه نويسان اروپايي كه در دوره معاصر پايه گذار افسانه هايي چون شنل قرمزي محسوب مي شوند در واقع ورسيوني از افسانه هاي دوران باستان را با اصالتي نه لزوماً اروپايي روايت مي كنند؟ و بلاخره اينكه ممكن است كه افسانه هاي رايج در سراسر دنيا اصالتهاي يگانه اي داشته باشند؟؟!...
حضور تفكر و جوهر ايراني در بستر انديشه غرب و دسترسي و تسلط بر ابزاري چون مردمشناسي توصيفي،از طريق زير حوزه هايي مانند باستانشناسي،زيست شناسي و زبانشناسي باعث شده تا امروز با يكي ديگر از ايرانيان فرهيخته ساكن بريتانيا آشنا شوم كه در زمينه پژوهشهاي مردمشناسي نامي جوان ولي با توجه به مقالات و پژوهشهاي انجام داده چشمه جوشاني است كه مي تواند منشاء يافته هاي متفاوت و درخشاني در علوم انساني باشد.
دكترDr Jamie Tehrani كه بايد اصالتي ايراني داشته باشد و متاسفانه نتوانستم بيوگرافي شخصي او را در وب بيابم،عضو جوان دپارتمان مردمشناسي دانشگاه دورهام است كه در مركز مطالعات تنوع فرهنگي اين دانشگاه از سال 2007 مشغول به فعاليت شده و بر مطالعاتي چون اثر پارامترهاي جمعيتي بر گوناگوني فرهنگي،مهاجرت و پديده ادغام فرهنگي و از اين دست تمركز دارد.لينك
مقاله ديلي تلگراف با عنوان قدمت باستاني افسانه هاي جن وپريان به بخشي از مطالعات وي و همكارانش در بررسي افسانه هاي بسيار معروفي چون شنل قرمزي كه مبداء نگارش و تصنيف آن به قرن 17 ميلادي وCharles Perrault نويسنده فرانسوي نسبت داده مي شود را ارائه داده است كه به عقيده دكتر تهراني و بر اساس شواهد ارائه شده اين قصه اصالتي 2600 ساله دارد! .
دكتر تهراني مي افزايد كه فرايند خلق افسانه ها شباهت تامي به فرايندهاي زيستي دارد و با توجه به اينكه در عهد باستان اين افسانه ها به صورت مكتوب گزارش نشده اند و با روش نقل سينه به سينه در طي صدها نسل بعد انتقال يافته اند و در اين فرايند بارها در فرهنگهاي مختلف جذب و دوباره خلق شده اند.قديمي ترين روايت داستاني از اين افسانه معروف به يكي از افسانه هايAesop يوناني تعلق دارد كه 6تا7 قرن قبل از ميلاد روايت شده است. تهراني با ارائه 70 ورسيون مختلف از اين داستان به خوبي نشان مي دهد كه سفر تاريخي يك افسانه از خلال زمان و فرهنگها به چه تغييراتي تن داده است.يكي از خواهرخوانده هاي باستاني اين داستان همان قصه بز زنگوله پا و بزغاله هاي اش در مصاف با آقا گرگه از ايران است! و با داستاني از نيجريه از آفريقا مشابهت نشان مي دهد،در حاليكه افسانه هاي مشابه از چين،برمه ،كره و ژاپن نيز مطرح هستند و اين نيز به خواهرخواندگي فرهنگي در دورانهاي باستاني بين بعضي از فرهنگها نيز اشاره دارد.ورسيون معروف فرانسوي بعدها توسط برادران گريم در قرن 19 بازسازي شده است و آنچه امروز به نام شنل قرمزي مي شناسيم همان روايت برادران گريم است...
پ.ن:اين يافته دكتر تهراني در مورد خواهرخواندگي فرهنگي ايران و آفريقا بر يافته هاي نقشه ژنتيكي كه نشنال جيوگرافيك از همه تبارهاي كره زمين در دست تهيه دارد انطباق دارد،زيرا بر اساس يافته هاي باستان شناسي قرابت نژادهاي آفريقايي و رد پاي مهاجرت از آفريقا به ايران قابل اثبات است...
پ.ن:دو دياگرام درختي روبرو مثالي بر پيچيدگي فرهنگي و تبارشناسي آن در مقايسه با اجدادشناسي و شباهتهاي آن دو ارائه مي دهد..
حضور تفكر و جوهر ايراني در بستر انديشه غرب و دسترسي و تسلط بر ابزاري چون مردمشناسي توصيفي،از طريق زير حوزه هايي مانند باستانشناسي،زيست شناسي و زبانشناسي باعث شده تا امروز با يكي ديگر از ايرانيان فرهيخته ساكن بريتانيا آشنا شوم كه در زمينه پژوهشهاي مردمشناسي نامي جوان ولي با توجه به مقالات و پژوهشهاي انجام داده چشمه جوشاني است كه مي تواند منشاء يافته هاي متفاوت و درخشاني در علوم انساني باشد.
دكترDr Jamie Tehrani كه بايد اصالتي ايراني داشته باشد و متاسفانه نتوانستم بيوگرافي شخصي او را در وب بيابم،عضو جوان دپارتمان مردمشناسي دانشگاه دورهام است كه در مركز مطالعات تنوع فرهنگي اين دانشگاه از سال 2007 مشغول به فعاليت شده و بر مطالعاتي چون اثر پارامترهاي جمعيتي بر گوناگوني فرهنگي،مهاجرت و پديده ادغام فرهنگي و از اين دست تمركز دارد.لينك
مقاله ديلي تلگراف با عنوان قدمت باستاني افسانه هاي جن وپريان به بخشي از مطالعات وي و همكارانش در بررسي افسانه هاي بسيار معروفي چون شنل قرمزي كه مبداء نگارش و تصنيف آن به قرن 17 ميلادي وCharles Perrault نويسنده فرانسوي نسبت داده مي شود را ارائه داده است كه به عقيده دكتر تهراني و بر اساس شواهد ارائه شده اين قصه اصالتي 2600 ساله دارد! .
دكتر تهراني مي افزايد كه فرايند خلق افسانه ها شباهت تامي به فرايندهاي زيستي دارد و با توجه به اينكه در عهد باستان اين افسانه ها به صورت مكتوب گزارش نشده اند و با روش نقل سينه به سينه در طي صدها نسل بعد انتقال يافته اند و در اين فرايند بارها در فرهنگهاي مختلف جذب و دوباره خلق شده اند.قديمي ترين روايت داستاني از اين افسانه معروف به يكي از افسانه هايAesop يوناني تعلق دارد كه 6تا7 قرن قبل از ميلاد روايت شده است. تهراني با ارائه 70 ورسيون مختلف از اين داستان به خوبي نشان مي دهد كه سفر تاريخي يك افسانه از خلال زمان و فرهنگها به چه تغييراتي تن داده است.يكي از خواهرخوانده هاي باستاني اين داستان همان قصه بز زنگوله پا و بزغاله هاي اش در مصاف با آقا گرگه از ايران است! و با داستاني از نيجريه از آفريقا مشابهت نشان مي دهد،در حاليكه افسانه هاي مشابه از چين،برمه ،كره و ژاپن نيز مطرح هستند و اين نيز به خواهرخواندگي فرهنگي در دورانهاي باستاني بين بعضي از فرهنگها نيز اشاره دارد.ورسيون معروف فرانسوي بعدها توسط برادران گريم در قرن 19 بازسازي شده است و آنچه امروز به نام شنل قرمزي مي شناسيم همان روايت برادران گريم است...
پ.ن:اين يافته دكتر تهراني در مورد خواهرخواندگي فرهنگي ايران و آفريقا بر يافته هاي نقشه ژنتيكي كه نشنال جيوگرافيك از همه تبارهاي كره زمين در دست تهيه دارد انطباق دارد،زيرا بر اساس يافته هاي باستان شناسي قرابت نژادهاي آفريقايي و رد پاي مهاجرت از آفريقا به ايران قابل اثبات است...
پ.ن:دو دياگرام درختي روبرو مثالي بر پيچيدگي فرهنگي و تبارشناسي آن در مقايسه با اجدادشناسي و شباهتهاي آن دو ارائه مي دهد..