Thursday, September 3, 2009

رفتن یا ماندن


رفتن یا ماندن,اساسی ترین پرسش شهروندانی است که فقط به دنبال حداقلهای حقوق شهروندی در دیاری هستند که درها در آن بر پاشنه نمی چرخند...
ایزاک بابل در دهه سی میلادی و پس از فشارهای ساختار استالینی بر محدوده فکری وی بعنوان یک نویسنده خلاق در شرایط دگرگونه ای قرار داشت و در همین ارتباط به نقل از یوری آننکوف هنرمند روس که آن روزها مقیم پاریس بوده است و پس از دیدارش با وی بیان شده است:" آخرین اقامتش در اتحاد شوروی و سرکوب فزاینده هنر خلاٌق از طریق درخواستها و دستورهای حکومت او را به کلی دلسرد کرده بود.نوشتن در چارچوب ذهنیت تبلیغی ایدئولوژی شوروی برایش قابل تحمل نبود,ولی نمی دانست چطور می تواند طور دیگری زندگی کند."
دخترش ناتالی در مورد همین دوران می گوید:بابل قادر نبود خود را در قالبی غیر از نویسنده مجسم کند و این موضوع در امتناع او از ترک اتحاد جماهیر شوروی نقش مهمی داشت.بابل ترجیع بندی داشت است مبنی بر اینکه"من یک نویسنده روسم.اگر با مردم روس زندگی نمی کردم,دیگر نویسنده نبودم.مثل ماهی بودم که از آب بیرون افتاده باشد!."
بابل از آن نویسندگانی نبود که فرمولهای تجویز شده رئالیسم سوسیالیستی به مذاقش سازگار باشد.احتیاط روزافزون و سکوت معروف او نتیجه فشار رو به تزاید سانسور استالینیستی بود.بابل با سکوت خود که مقامهای رسمی شوروی آن را به سترون بودن و کم کاری تعبیر می کردند,در برابر سانسور ایستادگی می کرد.او در نخستین جلسه اتحادیه نوسندگان شوروی در 1934 گفت:"من ژانر جدیدی اختراع کرده ام-ژانر سکوت."
فیلم "گام معلق لک لک" آنجلوپولوس در دوران دانشجویی نیز از همان فیلمهایی بود که زودتر از موعد دیده شده بود! و شاید الان و شرایط فعلی برای درک آن بیشتر کارساز باشد.معترضی که از کشور خارج می شود و تن به مهاجرت ناخواسته می دهد و در کشورهای ثانی و ثالث و الخ نیز به ماوا و مکانی برای آرامش نمی رسد و می رود و می رود تا دوباره به پشت مرزهای کشور خود می رسد در حالیکه دور دنیا گشته است! و سیستم و ساختاری برای جهان آرمانیش نیافته است...
پ.ن:مطالب مربوط به ایزاک بابل را از مقدمه کتاب "عدالت در پرانتز" وی چاپ انتشاران نیلوفر و ترجمه مژده دقیقی وام گرفته ام.
پ.ن:بسیاری از آنان که می روند و به اجبار تن می دهند از نقطه ای مانند آنچه بابل در آن گرفتار شده بود گذشته اند یعنی هویتی فراوطنی و بین المللی را هضم می کنند ولی متاسفانه گروه دوم و کسانی که به اجبار می مانند در اکثریتند و به هر دلیلی هویت ملی و ایفای نقش شخصی به هر اندازه کوچک یا بزرگ را را فقط با زبان مادری در سرزمین مادری و به هر بهایی بر می گزینند...


blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes