آيا بورقاني يك نتيجه گرا بود؟
نهضت نتيجه گرايي(Resultism) و به دنبال نتيجه كار بودن،از مكاتبي است كه از دل كسب و كار برخاسته است و اصالت محصول (Productionism)يا منفعت قبل از هر چيز به نوعي از خروجيهاي اين طرز فكر به شمار مي روند.
با وجود اينكه در مكاتب انسانگرا ،موضوعاتي از قبيل منفعت و اصالت سود جايگاه رفيعي ندارد و نتيجه گرايي نمي تواند ضامن انسانگرايي باشد (ولي مي تواند نيل به مقصود و پيروزي در دستيابي به هدف را رقم زند!)ولي امروز انساني از ميان ما رفت كه تنها سابقه آشنايي و حسن رفتار وي را از نتايج سرافرازكننده كسب و كارش به ياد داشتم،مردي كه در دوران موسوم به اصلاحات حجم انبوه مطبوعات، بها دادن به تنوع فكر و بهار موقتي انديشه آن روزگار را مديونش بودم،مردي كه بواسطه دولتمدار بودن و از زمره سياسيون بودن در خاطر نماند بلكه در يادگار اهل روزنامه نگاري و روزنامه خواني مانده است چون نتايج و خروجي تلاشهاي چند ساله اش شايد ديگر در اين ديار به راحتي تكرار پذير نباشد...
پ.ن: احمد بورقاني فارغ از انديشه و مشي سياسي و هر نوع وابستگي فكري بعنوان مردي از تبار نتيجه گرايان قابل احترام بود،يادش گرامي...