شكنجه و القاي درد با موسيقي
موسيقي هنر و مهارتي است كه به كمك اصوات و در جهت ارضاي حس شنوايي خلق مي شود و با نسبت دادن آن به Muses الهه شعر و موسيقي از عهد باستان آن را هديه اي از جانب آسمان و قدرتهاي فرا انساني مي دانستند.
بعدها موسيقي را صوتي تعريف كردند كه گوش با شنيدن آن به لذت و شعف مي رسد و هيچگاه در مخيله رامشگران و ارباب موسيقي خطور نمي كرد كه بشر دو پا! روزي از موسيقي براي شكنجه و القاي درد آن هم به اسرا و زندانيان در بند براي در هم شكستن هر چه سريعتر آنها فايده ببرد!!.گزارش اشپيگل به روايت واقعي Ruhal Ahmed يكي از سه زنداني بريتانيايي معروف به Tipton Three درگوانتانامو بين سالهاي 2002 و 2004 مي پردازد كه به اشتباه بعنوان تروريست و در واقع به خاطر سفر چند روزه شان به پاكستان در سال 2000 براي يك جشن عروسي، دو سال از بهترين سالهاي عمرشان را در زير غيرانساني ترين شكنجه هاي مدرن گذراندند و پس از آزادي و روايت آنچه بر آنها رفته بود تكنيك شكنجه با موسيقي نيز فاش گرديد!.تلفيقي از اجبار زنداني به شنيدن ساعتهاي متمادي موسيقي راك و متال يا بيدار نگاه داشتن در شرايط بد و خسته كننده و پخش موسيقي با صداي بلند براي جلوگيري از خوابيدن باعث شده بود تا رحيل احمد موسيقي را بعنوان ابزار شكنجه هميشه به ياد داشته باشد...پ.ن:مايكل وينترباتم و فيلم تحسين شده اش "جاده اي به سوي گوانتانامو" به روايت داستان اين سه جوان اهل Tipton پرداخته است.
پ.ن:روشهاي غير انساني براي خرد كردن و شكستن زنداني در زندانهاي مدرن ديكتاتورها و به قول بامدادي امپراتورها!،به طور معمول به روشهايي تبديل شده است كه با روح و روان زنداني سر و كار دارند و پس از سالها نيز اثرات زيانبارشان از اعصاب و روان قربانيان رخت برنمي بندد.
پ.ن:آن رانندگان محترمي كه موزيك دلخواهشان را فارغ از سبك و سياق موسيقي با صداي بسيار بلند و شيشه هاي پايين گوش مي كنند اين سخن را نه از ضابط قانوني بلكه يك هموطن بشنوند كه موسيقي بدون آنكه در شرايط ايده آل براي ديگران پخش شود مي تواند به شكنجه تبديل شود و فارغ از هر آيين و مذهب و اعتقادي به سوهان روح بدل شود، لطفاً شيشه اتومبيل را بالا كشيده و در چارديواري محفوظ خود بدون ايجاد مزاحمت براي ديگران موزيك را تجربه كنيد!.
بعدها موسيقي را صوتي تعريف كردند كه گوش با شنيدن آن به لذت و شعف مي رسد و هيچگاه در مخيله رامشگران و ارباب موسيقي خطور نمي كرد كه بشر دو پا! روزي از موسيقي براي شكنجه و القاي درد آن هم به اسرا و زندانيان در بند براي در هم شكستن هر چه سريعتر آنها فايده ببرد!!.گزارش اشپيگل به روايت واقعي Ruhal Ahmed يكي از سه زنداني بريتانيايي معروف به Tipton Three درگوانتانامو بين سالهاي 2002 و 2004 مي پردازد كه به اشتباه بعنوان تروريست و در واقع به خاطر سفر چند روزه شان به پاكستان در سال 2000 براي يك جشن عروسي، دو سال از بهترين سالهاي عمرشان را در زير غيرانساني ترين شكنجه هاي مدرن گذراندند و پس از آزادي و روايت آنچه بر آنها رفته بود تكنيك شكنجه با موسيقي نيز فاش گرديد!.تلفيقي از اجبار زنداني به شنيدن ساعتهاي متمادي موسيقي راك و متال يا بيدار نگاه داشتن در شرايط بد و خسته كننده و پخش موسيقي با صداي بلند براي جلوگيري از خوابيدن باعث شده بود تا رحيل احمد موسيقي را بعنوان ابزار شكنجه هميشه به ياد داشته باشد...پ.ن:مايكل وينترباتم و فيلم تحسين شده اش "جاده اي به سوي گوانتانامو" به روايت داستان اين سه جوان اهل Tipton پرداخته است.
پ.ن:روشهاي غير انساني براي خرد كردن و شكستن زنداني در زندانهاي مدرن ديكتاتورها و به قول بامدادي امپراتورها!،به طور معمول به روشهايي تبديل شده است كه با روح و روان زنداني سر و كار دارند و پس از سالها نيز اثرات زيانبارشان از اعصاب و روان قربانيان رخت برنمي بندد.
پ.ن:آن رانندگان محترمي كه موزيك دلخواهشان را فارغ از سبك و سياق موسيقي با صداي بسيار بلند و شيشه هاي پايين گوش مي كنند اين سخن را نه از ضابط قانوني بلكه يك هموطن بشنوند كه موسيقي بدون آنكه در شرايط ايده آل براي ديگران پخش شود مي تواند به شكنجه تبديل شود و فارغ از هر آيين و مذهب و اعتقادي به سوهان روح بدل شود، لطفاً شيشه اتومبيل را بالا كشيده و در چارديواري محفوظ خود بدون ايجاد مزاحمت براي ديگران موزيك را تجربه كنيد!.