قربانیان جامعه دیگی که برای من نجوشد...
جامعه شرقی و بویژه ایرانی دیدگاه های بسته و صلبی در مورد منفعت شخصی و تضاد آن با منافع جمعی دارد,علیرغم تمام شعارهای جذاب فرهنگی و مذهبی در مناقب تقدم جامعه و منافع آن بر منفعت شخصی, باز هم حضور پر رنگ تفکر "چراغی که به خانه رواست ..." در واکنشهای اجتماعی و آنچه امروز در این دیار می گذرد احساس می شود.یک قدم آنطرفتر تفکر سنتی پر رنگتری را نیز مانند ایده"دیگی که برای من نجوشد همان بهتر که سر سگ در آن بجوشد!" بعنوان زمینه ساز یکی از دردناکترین آسیبهای اجتماعی با رخدادهایی چون انتقامجویی های ناموسی و احساسی و بویژه ناهنجاری اسید پاشی را در این جامعه به وضوح می بینیم.با وجود آنکه قربانیان این بزه اجتماعی در کشورمان نیز کم تعداد نیست ولی آمارهای رسمی آن دردسترس عموم نیست ولی در مقایسه کشوری مانند پاکستان علیرغم همه توسعه نیافتگی اش جمعیتی را برای مبارزه با این پدیده زشت اجتماعی تاسیس نموده است که قربانیان آن نقش اساسی و اصلی را برای بیداری جامعه و مبارزه با این سنت غلط بازی می کنند.
بنیاد قربانیان حملات اسید پاشی در پاکستان به دنبال روشنگری اذهان عمومی در مورد فاجعه ای است که فقط زخم های مهلکی بر روی صورت و اندام قربانی به جا نمی گذارد بلکه به صورت حفره ای در زندگی وی و اطرافیانش باقی می ماند.این بنیاد با جذب کمکهای مردمی تلاش می کند تا در دعاوی حقوقی بر علیه مجرمان این پلیدی,بازسازی و بازیابی ظاهر جسمانی قربانی و کمکهای روانکاوی برای بازسازی روحیه آنها اقدام نماید و با ترتیب دادن برنامه های مطبوعاتی-رسانه ای این آسیب اجتماعی را در پیش چشم جامعه عریان سازد.
پ.ن: جامعه ایرانی به سبب محرومیت و عدم بهره وری از عدالت اجتماعی و شکافهای رو به تزاید طبقاتی انواع مختلفی از این انتقامجویی از دیگران را تجربه می کند,به طور مثال بسیاری از دارندگان خودرو در هر مدل یا سال ساخت برای رفتن به بعضی از محلات جنوب شهر یا پارک کردن در خیابان های شلوغ با معضل آسیب دیدن رنگ وبدنه خودرو با اشیاء تیز و فلزی یا کنده شدن ملحقاتی مانند آیینه بغل, آرم خودرو و امثالهم روبرو هستند.
پ.ن: قبول این حقیقت که در مسائلی مانند خواستگاری و انتخاب همسر انتخاب طرفین به یک اندازه اهمیت دارد و شنیدن جواب منفی به معنای تمام شدن زندگی نیست و میتوان زندگی را از نقطه دیگری هم آغاز نمود و جواب مثبت طرف روبرو به دیگری نباید باعث ایجاد حقی برای خشمگین شدن یا انتقامجویی بعدی گردد از آن درسهایی است که باید جامعه ایرانی و شرقی آن را فرا گیرد.
پ.ن:باوجود آمار تحصیل کرده ها و افزایش سطح سواد عمومی بایستی قبول کنیم تفکر سنتی از ذهن ایرانی به این سادگی پاک نمی شود و شاید رواج بسیاری از امثال و حکم قدیمی تا کنون ریشه در باورهای غلط غیرقابل زدودن دارد.
بنیاد قربانیان حملات اسید پاشی در پاکستان به دنبال روشنگری اذهان عمومی در مورد فاجعه ای است که فقط زخم های مهلکی بر روی صورت و اندام قربانی به جا نمی گذارد بلکه به صورت حفره ای در زندگی وی و اطرافیانش باقی می ماند.این بنیاد با جذب کمکهای مردمی تلاش می کند تا در دعاوی حقوقی بر علیه مجرمان این پلیدی,بازسازی و بازیابی ظاهر جسمانی قربانی و کمکهای روانکاوی برای بازسازی روحیه آنها اقدام نماید و با ترتیب دادن برنامه های مطبوعاتی-رسانه ای این آسیب اجتماعی را در پیش چشم جامعه عریان سازد.
پ.ن: جامعه ایرانی به سبب محرومیت و عدم بهره وری از عدالت اجتماعی و شکافهای رو به تزاید طبقاتی انواع مختلفی از این انتقامجویی از دیگران را تجربه می کند,به طور مثال بسیاری از دارندگان خودرو در هر مدل یا سال ساخت برای رفتن به بعضی از محلات جنوب شهر یا پارک کردن در خیابان های شلوغ با معضل آسیب دیدن رنگ وبدنه خودرو با اشیاء تیز و فلزی یا کنده شدن ملحقاتی مانند آیینه بغل, آرم خودرو و امثالهم روبرو هستند.
پ.ن: قبول این حقیقت که در مسائلی مانند خواستگاری و انتخاب همسر انتخاب طرفین به یک اندازه اهمیت دارد و شنیدن جواب منفی به معنای تمام شدن زندگی نیست و میتوان زندگی را از نقطه دیگری هم آغاز نمود و جواب مثبت طرف روبرو به دیگری نباید باعث ایجاد حقی برای خشمگین شدن یا انتقامجویی بعدی گردد از آن درسهایی است که باید جامعه ایرانی و شرقی آن را فرا گیرد.
پ.ن:باوجود آمار تحصیل کرده ها و افزایش سطح سواد عمومی بایستی قبول کنیم تفکر سنتی از ذهن ایرانی به این سادگی پاک نمی شود و شاید رواج بسیاری از امثال و حکم قدیمی تا کنون ریشه در باورهای غلط غیرقابل زدودن دارد.