Sunday, October 12, 2008

اشتباه نكنيد اين بساط شربت آلبالوفروشي نيست!

 ازسالها قبل وقتي به مناطق مرزي درشرق كشور سفر مي كرديد،بايد از پيش مي دانستيد كه ديگر تا كيلومترها از پمپ بنزين و دريافت سوخت مانند انسانهاي متمدن از جايگاه خبري نيست و بايد از كپرها وكپرنشينان طول مسيرسوخت مصرفي را با چند برابرقيمت اصلي تهيه كنيد،اين روال بود تا دولت مهرورز بر سر كار آمد و نسخه تحول اقتصادي و شكوفاييش دامنگير و عالمگير شد!،عرضه سوخت با قيمت جديد نه تنها عطش بنزين فروشي را در منطقه موصوف كم نكرد بلكه به آن دامن زد،فقط شايد بشود گفت كمي بر روند قاچاق آن به سمت افغانستان تاثير گذاشت آن هم بدين علت كه درآمدي قابل توجه كه از هيچ شغل ديگري درسيستان و بلوچستان فراچنگ نمي آيد!، در همين سمت مرز و بدون ريسك عبور از نوار مرزي دردسترس قرار گرفته است!.
حالا به عكس ذيل كه همين امروز گرفته ام نگاه كنيد،اين عكس به هيچ منطقه مرزي يا مناطق محروم روستايي يا جاده هاي بيرون شهري تعلق ندارد!،بلكه به محله اي در قلب بندرعباس مركز استان هرمزگان و در جوارميلياردها تومان سرمايه گذاري و درآمد حاصل از اسكله ها و گمركات،شيلات و طرحهاي عظيم صنعتي و معادن و فلزات مربوط مي شود!.





پ.ن:لطفاً اشتباه نكنيد اين عكس به دكه شربت آلبالو فروشي شباهتي ندارد!.
پ.ن:سكوت و بيتفاوتي دستگاه انتظامي، شركت پخش فرآورده هاي نفتي و سازمان آتش نشاني ميتواند فاجعه آميز باشد،فقط تصور كنيد خودروي عبوري با بساط اين پيرمرد تصادف كند و موجبات واژگوني و آتش سوزي آن را فراهم كند، جهنم ناشي از شعله ور شدن بنزين آن هم با اين حجم را چي كسي مي تواند مهار كند؟؟.




Powered by ScribeFire.

blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes