شبيه سازي فاجعه پيش از وقوع
نشت نفت خام يا فراورده هاي آن در محيطهاي طبيعي به هر شكل ممكن مي تواند فاجعه زيست محيطي محسوب شده و بيش از همه جانداران و گياهان،آبزيان وتوازن اكوسيستم را با آسيبي بلند مدت مواجه سازد.
در تكنيكهاي جديد ارزيابي زيست محيطي با استفاده از روشي موسوم به مدل سازي پيامد Consequence Modeling ريسكهاي احتمالي ناشي از خطاهاي انساني طي فرايندهاي پرخطر محاسبه شده و الگوي تجمع يا پخش شدن آلودگي بدست مي آيد و با اختصاص اعداد متناسب ريسك،آنها را در گزارشات مربوط به مديريت ايمني،محيط زيست وبهداشت حرفه اي منعكس مي سازند. متاسفانه اين تكنيك و الزام استفاده از آن در جوار پروژه هاي بزرگ نفت و گاز و پتروشيمي بيش از 3يا4 سال نيست كه در ايران باب شده است و هنوز تا اجرايي شدن و فراگيري توسط كارشناسان داخلي راه زيادي در پيش است...
در فاجعه رانش گل و لاي در اكوادور در هفته گذشته،بيش از 80 متر از خط لوله انتقال نفت خام اين كشور در منطقه اي به نام El Reventador در حوالي آمازون دچار شكست و نشت بيش از 4000بشكه نفت خام در منطقه شده است كه بيشتر آن به مردابي در مسير وارد شده و زيست بوم اين منطقه را به شدت آلوده ساخته است.
پ.ن:در تكنيكي كه در بالا نام بردم،بايستي ريسك شكسته شدن چنين خط لوله اي در ازاي انواع اتفاقات طبيعي يا خطاهاي انساني محاسبه گردد و احتمال بروز رانش زمين در جنگلهاي گرمسيري آمازون بي ترديد،در اثر بارندگيهاي شديد موسمي آن سامان،احتمال كمرنگي نيست. حوادثي مانند اين بايستي ما را پيش از اجراي خط لوله بزرگ نكا-جاسك كه از نواحي باتلاقي و شنزارهاي حاشيه كوير مي گذرد،كاملاً گوش بزنگ و هشيار نگاه دارد،ما نيز مي توانيم با صحنه اي مانند اين عكس ناشنال جيوگرافيك در طول خطوط لوله انتقال نفت خام و فرآورده هاي نفتي در كشورمان روبرو شويم.