سرخوشی مقدس یا غریزه؟ The Ecstasy of Saint Theresa
در تاریخ هنر مذهبی و خدمتگذاران کلیسای کاتولیک اشخاصی مانند جیوانی لورنزو برنینی,تک ستاره هایی از شعور و مقاومت در قبال خرافه مذهبی و خشک مغزی دینی بودند که با ساخت تندیسها و انگاره های به ظاهر مذهبی,آنچه را که مدیحه سر داده بودند در باطن مذمت کرده اند.
ساخت تندیس سرخوشی قدیسه ترزا که زمانی نشانه ای از معجزات و حالتهای روحانی قدیسان مذهبی مسیحی بوده است و بر اساس اتوبیوگرافی ترزا اهل آویلا از لحظه نازل شدن فرشته ای بر وی و حالتی روحانی است که بیشتر به نوعی ارضای ج-ن-س-ی شباهت دارد تا خلسه حضور!!,در این میان برنینی به درستی راهبه ترزا در همان سرخوشی فیزیکی کذایی که افتد و دانی!,مجسم می کند در حالیکه لباس راهبگی و نمادهای مسیحی حضور فرشته و نیزه آتشینی که به نوعی تناقض منطقی با آنچه که ترزا روایت کرده و سمبلی چون فرشته در مذهب به شمار می رود,تمسخر آشکاری است از آنچه بنینی نیز دریافته است و سعی می کند تا چنین داستان بی اعتباری را پول مرحمتی کلیسا به سخره بگیرد!!.
پ.ن:وقایع ترزا و نزول فرشته بروی به قرن 16 میلادی و گذافه گوییهای معمول کلیسای واتیکان در مورد آنچه که بنا بوده بر ایمان مذهبی مسیحیان بیافزاید,تعلق دارد.
پ.ن:استفاده از نمادهای فوق الذکر حتی در قرون وسطی نیز تمسخر سازندگان خود اثر را نیز به همراه داشته و می توان تصور کرد که پایه و اساس چنین برداشتهایی دیگر در بین نخبگان آن عصر نیز دوامی نداشته است,پس از چندین قرن استفاده از انگاره هایی مانند آنچه که در زمان حاضر مطرح می شود می تواند تمسخر و بی اعتمادی به مراتب گسترده تری ایجاد کند...
پ.ن: فیلم فرشتگان و شیاطین رون هوارد و داستان دن بروان نیز در گوشه ای از مسیر یابی رابرت لنگدان به صومعه ایلومیناتی ها از کنار همین تندیس می گذرد...
پ.ن: این که ترزا یا کلیسا سعی داشته یک نیاز غریزی یا حالتی فیزیکی را رنگ و بویی مقدس بپوشاند بسیاری از باورهای پیش از این و بسیاری از داستانهای مذهبی آنها را مانند دومینویی یکی پس از دیگری فرو می ریزد...
ساخت تندیس سرخوشی قدیسه ترزا که زمانی نشانه ای از معجزات و حالتهای روحانی قدیسان مذهبی مسیحی بوده است و بر اساس اتوبیوگرافی ترزا اهل آویلا از لحظه نازل شدن فرشته ای بر وی و حالتی روحانی است که بیشتر به نوعی ارضای ج-ن-س-ی شباهت دارد تا خلسه حضور!!,در این میان برنینی به درستی راهبه ترزا در همان سرخوشی فیزیکی کذایی که افتد و دانی!,مجسم می کند در حالیکه لباس راهبگی و نمادهای مسیحی حضور فرشته و نیزه آتشینی که به نوعی تناقض منطقی با آنچه که ترزا روایت کرده و سمبلی چون فرشته در مذهب به شمار می رود,تمسخر آشکاری است از آنچه بنینی نیز دریافته است و سعی می کند تا چنین داستان بی اعتباری را پول مرحمتی کلیسا به سخره بگیرد!!.
پ.ن:وقایع ترزا و نزول فرشته بروی به قرن 16 میلادی و گذافه گوییهای معمول کلیسای واتیکان در مورد آنچه که بنا بوده بر ایمان مذهبی مسیحیان بیافزاید,تعلق دارد.
پ.ن:استفاده از نمادهای فوق الذکر حتی در قرون وسطی نیز تمسخر سازندگان خود اثر را نیز به همراه داشته و می توان تصور کرد که پایه و اساس چنین برداشتهایی دیگر در بین نخبگان آن عصر نیز دوامی نداشته است,پس از چندین قرن استفاده از انگاره هایی مانند آنچه که در زمان حاضر مطرح می شود می تواند تمسخر و بی اعتمادی به مراتب گسترده تری ایجاد کند...
پ.ن: فیلم فرشتگان و شیاطین رون هوارد و داستان دن بروان نیز در گوشه ای از مسیر یابی رابرت لنگدان به صومعه ایلومیناتی ها از کنار همین تندیس می گذرد...
پ.ن: این که ترزا یا کلیسا سعی داشته یک نیاز غریزی یا حالتی فیزیکی را رنگ و بویی مقدس بپوشاند بسیاری از باورهای پیش از این و بسیاری از داستانهای مذهبی آنها را مانند دومینویی یکی پس از دیگری فرو می ریزد...