Monday, September 17, 2007

ميهن به جاي وطن و خاطرات خوب


ما فارسي زبانها واژگان خودمان را داريم،از ميهن مي گويم با داستاني از يك ميهن پرست ناراضي در يك كشور خيالي : روزي اين آقاي م.پ در اثر فشارهاي ناشي از ميهني كه در فقر و بدبختي وشعار زدگي ورانت خواري و استبداد و بيسوادي دست و پا مي زد، به كله اش زد كه ترك خاك و ديار كند و با كمي چاشني تهديد و ارعاب ساختار پليسي و امنيتي ديارش،به آن سوي مرز كوچ كرد،همزبانان و هم مسلكهايش به استقبالش آمدند،كنفرانس پشت كنگره،كنگره پشت سمينار و او داغ دلي كه از جفاي ميهن داشت بي وقفه نثار تشنگان افكار و ديدگاهايش كرد،زماني سپري شد تا دريابد اين كشور جديد نيز به نوبه خود در منجلابي مشابه دست وپا ميزند و نياز به اصلاحات عمده اي دارد كه تلاشهاي او جوابگوي آن نيست و دوباره در هيات يك معترض به مرزهاي كشور بعدي رفت و در آنجا هم قس عليهذا...
اين مهاجرتهاي اقاي م.پ ادامه يافت و ادامه يافت تا به مدد گرد بودن كره زمين او به پشت مرزهاي ميهن بازگشت ولي از سمتي ديگر و در واقع يك دور كامل در ديارهايي چرخيد كه مي توانستند ميهن باشند و نبودند و حالا؟، به پشت مرزهاي ميهني بازگشت كه با نا اميدي تركش كرده بود،و اينبار نا اميدتر از هميشه...
پ.ن: ميهن مفهومي جغرافيايي نيست يا لااقل براي من نيست.
پ.ن: اگر به كسوت معترضين درآمدي و زشتيهاي ساختاري آزارت دادند ديگر هيچگاه آرام نخواهي ماند و ديگر هيچگاه ميهني به آن معني،معني نخواهد داشت.
پ.ن: احساسهاي نوستالژيك در مورد خاطرات عموماً خوب و ودوست داشتني فقط محدود به زبان و خاك و شهر و ديار نيست،اگر به خلق خاطره خوب بپردازي در همه جا اتفاق مي افتد و دلتنگش خواهي بود.
پ.ن: اگر وارد بازي وطن نشدم به دلايلي است كه گفته ام و اگر همين ها را هم نوشتم به درخواست دوستي است كه اصرار داشت،اميدوارم زياد نااميدش نكرده باشم...

blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes