Tuesday, July 10, 2007

پدر رفت...


بلاخره اتفاق افتاد،از دیروز خبرهای نگران کننده ای از وضعیت عمومی پدرم داشتم،دیشب داداشم تماس گرفت و گفت خودت را زودتر برسان...
به همین سادگی ،نیامده می رویم،فقط خاطرات بر جا می ماند،به دنبال درج بهترینهای آنها باشیم...
پ.ن: از همه دوستهای خوبی که به هر طریقی در این مدت موجب دلگرمی و تسلای خاطر من و خانواده ام بودند تشکر می کنم.

blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes