درمان اختلالات روانیO.C.D با جراحی ممکن شد
خوانندگان مجله دانستنیها در سالهای ابتدایی حدود 58-60, پاورقی هیجان انگیزی را در هر شماره با عنوان "زائر بروخ جراح دیوانه" دنبال می کردند که شرح حال روزهای آخر جراح معروف آلمانی فردیناند زائربروخ به قلم یورگن توروالد و ترجمه ذبیح الله منصوری را در برای اولین بار در اختیار خوانندگان ایرانی می گذارد.
زائر بروخ متولد 1875 آلمان در رشته پزشکی و کسوت جراحی در حدود سالهای 1902فارغ التحصیل شد و به واسطه تحقیقات و تجارب عملی جراحی, اعتقاد خلل ناپذیری به درمان از طریق جراحی و مقابله مستقیم با عامل بیماری داشت و در 1903با ایجاد حلقه ای از همفکران توانست جراحی باز بر روی قفسه سینه را در محافل پزشکی اروپا و آلمان تحقق بخشد.او پیش از جنگ جهانی دوم از دست پیشوای نازیها بالاترین نشان علمی حزب نازی را نیز دریافت کرده بود و با همین حمایت بعنوان عالیترین مقام تحقیقاتی رایش منصوب گردید.او بیشتر برای جراحیهای بسیار خطرناک و ریسکی که توام با موفقیت به انجام رسانیده بود شهرت داشته است و در پایان جنگ تا حد محکومیت بعنوان یکی از مقامات موثر در آزمایشهای پزشکی با گاز خردل بر اسرا و زندانیان پیش رفت ولی بعلت همکاری با یکی از جاسوسهای مهم آمریکایی تخفیف گرفت.او در پایان عمرش به نوعی اختلال روانی مبتلا شده بود که بر نبوغ پزشکی اش نیز تاثیر گذارده بود و در هنگام اعمال جراحی دچار اشتباهات منجر به مرگ بیمارانش می شد ولی دستیارانش علیرغم وقوف بر آن جرات ابراز آن را نداشتند, اودر 1951در برلین در سن 75 سالگی درگذشت.
مقدمه نسبتاً مفصل بالا به خاطر یادآوری لذتی بود که از خواندن پاورقی دانستنیها می بردم و امروز با خواندن مقاله نیویورک تایمز متوجه شدم که تلاشهای زائربروخ وهمفکرانش سبب شده تا امروز درمان بسیاری از بیماریهای روانی طبقه بندی شده در کلاسObsessive-Compulsive Disorder یا O.C.D با اعمال جراحی ممکن گردد.
بسیاری از اختلالات مغزی- روانی یا بیماریهایی که منشاء مغزی دارند مانند افسردگیهای حاد, بی اشتهایی, وسواسهای بیمارگونه, چاقی مفرط و امثالهم طی جراحی و تحقیقات داوطلبانه ای که از 1950 به بعد صورت گرفته است طبق تاییدیه FDA از امسال مجوز یافته تا با بعضی از روشهای جراحی مغز قابل درمان تشخیص داده شده است!.
پ.ن:زائربروخ باور داشت که با کارد جراحی می توان منشاء هر بیماری را به شرط شناخت کامل آن از بدن بیمار بیرون کشید!.این در حالی است که بسیاری از پزشکان پس از او اثبات کرده اند که هر چقدر تیغ جراحی کمتر با بعضی از بیماریها تماس یابد شانس زنده ماندن و درمان بیمار بیشتر است!.(این همان نکته ای است که پزشکی را از فنونی چون مهندسی جدا می کند و غیر دقیق می سازد !و اینکه بلاخره کدام باور را باید پذیرفت؟؟)
پ.ن:البته هنوز هم این نوع اعمال جراحی 100% منجر به بهبودی نیست ولی در مقایسه با زندگی مبتلایان به اختلالات روانی در آسایشگاهها روانی به نظر انتخاب بهتری است...
زائر بروخ متولد 1875 آلمان در رشته پزشکی و کسوت جراحی در حدود سالهای 1902فارغ التحصیل شد و به واسطه تحقیقات و تجارب عملی جراحی, اعتقاد خلل ناپذیری به درمان از طریق جراحی و مقابله مستقیم با عامل بیماری داشت و در 1903با ایجاد حلقه ای از همفکران توانست جراحی باز بر روی قفسه سینه را در محافل پزشکی اروپا و آلمان تحقق بخشد.او پیش از جنگ جهانی دوم از دست پیشوای نازیها بالاترین نشان علمی حزب نازی را نیز دریافت کرده بود و با همین حمایت بعنوان عالیترین مقام تحقیقاتی رایش منصوب گردید.او بیشتر برای جراحیهای بسیار خطرناک و ریسکی که توام با موفقیت به انجام رسانیده بود شهرت داشته است و در پایان جنگ تا حد محکومیت بعنوان یکی از مقامات موثر در آزمایشهای پزشکی با گاز خردل بر اسرا و زندانیان پیش رفت ولی بعلت همکاری با یکی از جاسوسهای مهم آمریکایی تخفیف گرفت.او در پایان عمرش به نوعی اختلال روانی مبتلا شده بود که بر نبوغ پزشکی اش نیز تاثیر گذارده بود و در هنگام اعمال جراحی دچار اشتباهات منجر به مرگ بیمارانش می شد ولی دستیارانش علیرغم وقوف بر آن جرات ابراز آن را نداشتند, اودر 1951در برلین در سن 75 سالگی درگذشت.
مقدمه نسبتاً مفصل بالا به خاطر یادآوری لذتی بود که از خواندن پاورقی دانستنیها می بردم و امروز با خواندن مقاله نیویورک تایمز متوجه شدم که تلاشهای زائربروخ وهمفکرانش سبب شده تا امروز درمان بسیاری از بیماریهای روانی طبقه بندی شده در کلاسObsessive-Compulsive Disorder یا O.C.D با اعمال جراحی ممکن گردد.
بسیاری از اختلالات مغزی- روانی یا بیماریهایی که منشاء مغزی دارند مانند افسردگیهای حاد, بی اشتهایی, وسواسهای بیمارگونه, چاقی مفرط و امثالهم طی جراحی و تحقیقات داوطلبانه ای که از 1950 به بعد صورت گرفته است طبق تاییدیه FDA از امسال مجوز یافته تا با بعضی از روشهای جراحی مغز قابل درمان تشخیص داده شده است!.
پ.ن:زائربروخ باور داشت که با کارد جراحی می توان منشاء هر بیماری را به شرط شناخت کامل آن از بدن بیمار بیرون کشید!.این در حالی است که بسیاری از پزشکان پس از او اثبات کرده اند که هر چقدر تیغ جراحی کمتر با بعضی از بیماریها تماس یابد شانس زنده ماندن و درمان بیمار بیشتر است!.(این همان نکته ای است که پزشکی را از فنونی چون مهندسی جدا می کند و غیر دقیق می سازد !و اینکه بلاخره کدام باور را باید پذیرفت؟؟)
پ.ن:البته هنوز هم این نوع اعمال جراحی 100% منجر به بهبودی نیست ولی در مقایسه با زندگی مبتلایان به اختلالات روانی در آسایشگاهها روانی به نظر انتخاب بهتری است...