Thursday, December 17, 2009

داستانی از جنس CHAT


ساعتی فرصت بین جلسه های بی پایان و وسوسه کتابفروشیهای انقلاب به همراه عطشی قدیمی من را تا آستانه کتابفروشیهایی می کشد که به غیر از فروش کتاب, چند لحظه ای نیز شور و شوق و ذوق گپ زدن در مورد تازه های کتاب را داشته باشند!.
ممیزی کتاب, عدم دسترسی مداوم به منابع معرفی کتابهای خوب و دور افتادن از جریان زنده کتاب و کتابخوانی باعث شده که خرید کتاب را فقط در نمایشگاههای سالیانه کتاب و زمانی محدود و یا فرصتهای ماموریتی و تصادفی دنبال کنم و در نتیجه حاصل کار آنچنان که باید وشاید نخواهد بود و فقط از سر تصادف گزیده ای به چنگ می آید...
عنوان نامتعارف و طولانی کتاب مصطفی مستور و ضخامت کم آن! دست به دست هم داد تا برای فرصتی که در هتل یا فرودگاه پیش رو داشتم, کتاب "حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه" را از قفسه بردارم و با دیدن چاپ یازدهم دیگر آن را به جای قبلی باز نگردانم!, پس از دنبال کردن فهرست داستانهای کوتاه کتاب, دریافتم که داستانی هم نام آن نیز در فهرست وجود دارد و انتخاب عنوان یکی از داستانها برای کل مجموعه یعنی سیگنال شروع تورق کتاب از همان جا...
داستان مذکور انگیزه قوی برای خوانده شدن توسط اهالی وب دارد, داستان در فضای محاوره ای یک گپ اینترنتی یا همان چت می گذرد و با وجود تمامی عناصر قابل پذیرش یک گفتگوی تصادفی اینترنتی بخشی از هویت جامعه معاصر را با همه دل مشغولی هایش عریان می کند.
پ.ن:65 صفحه و 1300 تومان برای چاپ زمستان 87 این کتاب یعنی آنکه بهای کتاب خواندن و دانستن و بهتر حس کردن خیلی بالا رفته,اگر می بینید این روزها آدمها از حس کردن و فکر کردن بیزارند زیاد تعجب نکنید...

blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes