ستاره های افتاده ومسافرخانه های هتل نما
مسافرت کردن و گزارش سفر و سفرنامه نوشتن از سنتهای پسندیده ای است که در میان اعقاب ایرانی نیز عمومیت داشته و بهترین تصویر و موخره از آنچه زمانی در جایی جریان داشته است را به دست می دهد...
گزارش تحلیلی سفر این روزها در جهان بهترین وسیله اطلاع رسانی و دریافت اطلاعات در خصوص سرزمینهایی است که به آنجا نرفته اید و معمولاً پس از خواندن چندین و چند عنوان آن در وصف یک مکان مشترک, تصویری نزدیک به حقیقت حاصل می آید.
تعطیلات اخیر را و روز بین الاتعطیلین! آن را در قالب یک روزمرخصی به سفر کوتاه مدتی به جزیره قشم و اقامت یک شب و دو روزه در آن اختصاص دادیم. بنا به اطلاعات قبلی سعی داشتم یک اتاق پلاژ سیمین را برای این سفر رزرو کنم ولی با توجه به ازدحام مسافر مقدور نشد و به ناچار انتخاب بعد را به تنها هتل مثلاً چهارستاره قشم که روزی روزگاری گل سرسبد جزیره بوده است معطوف کردم!, بماند که آن هم با این شلوغی در چه وضعیتی مهیا شد ولی اصل ماجرا به رفتن و اقامت در این هتل کذایی ارتباط دارد که بنا به اطلاعات پرتال منطقه آزاد قشم, دو سالی نیز از افتادن یکی از ستاره های آن می گذرد!! و آنچه باقی مانده است چیزی است در هیات یک هتل ولی اندرونی در قد و اندازه یک مسافرخانه معیوب!, خرابی و نموری و نبود امکانات, کمبود پرسنل خدماتی و شهر هرتی که دراین هتل باقی مانده از دوران کیا و بیای مناطق آزاد حکمفرما است شما را به یاد طنزهای تلخ انگلیسی می اندازد. به لحاظ تاسیسات, بهداشت وآرامش به تنهایی می تواند در جامعه هتلداری کشور حرف یک میلیون مانده به آخر را بزند!!.
با توجه به ساعت معمول تحویل اتاق در هتلهای ایرانی بایستی در ساعت14 اتاق تحویل می شد ولی با یک ساعت تاخیر و چندین عدد متلک محترمانه اینجانب در مورد اصول هتلداری بلاخره در ساعت 15 به اتاقی راهنمایی شدیم که شامل ظاهر یک اتاق دو تخته و محلی معیوب به جامانده از برچیده شدن سیستم تهویه مطبوع قدیمی و نصب یک سیستم اسپلیت درب و داغان,یک تلوزیون21 اینچ مخروبه و زهوارهای کنده شده کمد و کنسول دیواری و سرویس بهداشتی آکنده از بوی نمور و دریا و شرجی و لکه لکه های شوره برسر تا پای آن نوید اقامت 48 ساعته پر از چالشی را می داد!.تا وقت خواب که به اتاق بازگشتیم و حدود نیمه شب که با صدای گریه و جیغ و هوار دو فقره از بانوان نه چندان محترم از محوطه ورودی هتل و لابی از خواب پریدیم, وضعیت نابسامان دیگری گریبانمان را نگرفت و تا وقت صبحانه و بوفه محقر آن و نارضایتی سایر مهمانان در هنگام صبحانه موضوع قابل عرض دیگری باقی نماند و به سرعت زمان را تا 14 عصر و بازتحویل اتاق به پذیرش و اندکی توصیه به مدیریت هتل به سرعت گذراندیم...
پ.ن: هزینه یک شب اتاق دوتخته این هتل با صبحانه با احتساب سه ستاره بودن آن 55 هزارتومان ناقابل است که البته در مقایسه با هتلهای 2ستاره شبی 200 درهمی امارات مبلغ بی ربطی است!.
پ.ن: هتل در ورودی با یک سنگ نبشته به زبان پرتغالی متعلق به 1591 میلادی و دوران حضور پرتغالی ها در خلیج فارس مزین شده است که یسنا نیز با آن عکس یادگاری انداخته است.
پ.ن: وضعیت فعلی هتل را به حساب بی در و پیکر ماندن سازمان مناطق آزاد قشم در طی حکومت داری دولت فعلی می دانند ولی گویا به تازگی بخش خصوصی پا پیش گذارده تا بتواند با انجام تعمیرات هتل حداقل در ظرف یکسال آینده دوباره آن را سرپا کند...
پ.ن: پتانسیل این جزیره برای اکوتوریسم بی نظیر است ولی متاسفانه هنوز متولی این نوع توریسم به همراه سایر انواع ن در کشور پیدا نشده است و گویا متولی سابق آن در همین دولت نیز به تازگی به مشورت دادن در امور نفت مشغول گشته است !.
پ.ن: از مناظر عجیبی که دراین سفر دیدم,سکوی حفاری نفتی یکی از همسایگان جنوبی است که گویا در یکی از طوفانهای دریایی 2سال اخیر افسار بریده و به سواحل قشم خزیده و یکی از بهترین مناظر ساحل قشم را که پیش از این در بخشی با عنوان پلاژ سیمین معرفی کرده ام با هیکل ناموزون خود از ریخت انداخته است!.معلوم نیست سازمان محیط زیست وطنی که برای همه صنایع پیش پیش فاکتور عوارض آلایندگی می فرستد دراین خصوص و تهیه لایحه شکایت بین االمللی زیست محیطی از شرکت صاحب سکوی حفاری چه کرده است؟؟؟!.
گزارش تحلیلی سفر این روزها در جهان بهترین وسیله اطلاع رسانی و دریافت اطلاعات در خصوص سرزمینهایی است که به آنجا نرفته اید و معمولاً پس از خواندن چندین و چند عنوان آن در وصف یک مکان مشترک, تصویری نزدیک به حقیقت حاصل می آید.
تعطیلات اخیر را و روز بین الاتعطیلین! آن را در قالب یک روزمرخصی به سفر کوتاه مدتی به جزیره قشم و اقامت یک شب و دو روزه در آن اختصاص دادیم. بنا به اطلاعات قبلی سعی داشتم یک اتاق پلاژ سیمین را برای این سفر رزرو کنم ولی با توجه به ازدحام مسافر مقدور نشد و به ناچار انتخاب بعد را به تنها هتل مثلاً چهارستاره قشم که روزی روزگاری گل سرسبد جزیره بوده است معطوف کردم!, بماند که آن هم با این شلوغی در چه وضعیتی مهیا شد ولی اصل ماجرا به رفتن و اقامت در این هتل کذایی ارتباط دارد که بنا به اطلاعات پرتال منطقه آزاد قشم, دو سالی نیز از افتادن یکی از ستاره های آن می گذرد!! و آنچه باقی مانده است چیزی است در هیات یک هتل ولی اندرونی در قد و اندازه یک مسافرخانه معیوب!, خرابی و نموری و نبود امکانات, کمبود پرسنل خدماتی و شهر هرتی که دراین هتل باقی مانده از دوران کیا و بیای مناطق آزاد حکمفرما است شما را به یاد طنزهای تلخ انگلیسی می اندازد. به لحاظ تاسیسات, بهداشت وآرامش به تنهایی می تواند در جامعه هتلداری کشور حرف یک میلیون مانده به آخر را بزند!!.
با توجه به ساعت معمول تحویل اتاق در هتلهای ایرانی بایستی در ساعت14 اتاق تحویل می شد ولی با یک ساعت تاخیر و چندین عدد متلک محترمانه اینجانب در مورد اصول هتلداری بلاخره در ساعت 15 به اتاقی راهنمایی شدیم که شامل ظاهر یک اتاق دو تخته و محلی معیوب به جامانده از برچیده شدن سیستم تهویه مطبوع قدیمی و نصب یک سیستم اسپلیت درب و داغان,یک تلوزیون21 اینچ مخروبه و زهوارهای کنده شده کمد و کنسول دیواری و سرویس بهداشتی آکنده از بوی نمور و دریا و شرجی و لکه لکه های شوره برسر تا پای آن نوید اقامت 48 ساعته پر از چالشی را می داد!.تا وقت خواب که به اتاق بازگشتیم و حدود نیمه شب که با صدای گریه و جیغ و هوار دو فقره از بانوان نه چندان محترم از محوطه ورودی هتل و لابی از خواب پریدیم, وضعیت نابسامان دیگری گریبانمان را نگرفت و تا وقت صبحانه و بوفه محقر آن و نارضایتی سایر مهمانان در هنگام صبحانه موضوع قابل عرض دیگری باقی نماند و به سرعت زمان را تا 14 عصر و بازتحویل اتاق به پذیرش و اندکی توصیه به مدیریت هتل به سرعت گذراندیم...
پ.ن: هزینه یک شب اتاق دوتخته این هتل با صبحانه با احتساب سه ستاره بودن آن 55 هزارتومان ناقابل است که البته در مقایسه با هتلهای 2ستاره شبی 200 درهمی امارات مبلغ بی ربطی است!.
پ.ن: هتل در ورودی با یک سنگ نبشته به زبان پرتغالی متعلق به 1591 میلادی و دوران حضور پرتغالی ها در خلیج فارس مزین شده است که یسنا نیز با آن عکس یادگاری انداخته است.
پ.ن: وضعیت فعلی هتل را به حساب بی در و پیکر ماندن سازمان مناطق آزاد قشم در طی حکومت داری دولت فعلی می دانند ولی گویا به تازگی بخش خصوصی پا پیش گذارده تا بتواند با انجام تعمیرات هتل حداقل در ظرف یکسال آینده دوباره آن را سرپا کند...
پ.ن: پتانسیل این جزیره برای اکوتوریسم بی نظیر است ولی متاسفانه هنوز متولی این نوع توریسم به همراه سایر انواع ن در کشور پیدا نشده است و گویا متولی سابق آن در همین دولت نیز به تازگی به مشورت دادن در امور نفت مشغول گشته است !.
پ.ن: از مناظر عجیبی که دراین سفر دیدم,سکوی حفاری نفتی یکی از همسایگان جنوبی است که گویا در یکی از طوفانهای دریایی 2سال اخیر افسار بریده و به سواحل قشم خزیده و یکی از بهترین مناظر ساحل قشم را که پیش از این در بخشی با عنوان پلاژ سیمین معرفی کرده ام با هیکل ناموزون خود از ریخت انداخته است!.معلوم نیست سازمان محیط زیست وطنی که برای همه صنایع پیش پیش فاکتور عوارض آلایندگی می فرستد دراین خصوص و تهیه لایحه شکایت بین االمللی زیست محیطی از شرکت صاحب سکوی حفاری چه کرده است؟؟؟!.