توهٌم بیش عاطفی بودن ایرانیها
ما ایرانیها به واسطه محدودیت در درون مرزهایمان, کم مسافرت کردن و کمتر آشنا شدن با فرهنگهای دیگر به توهٌمات زیادی در خصوص آنچه هستیم مبتلا شده ایم و تا این پوسته ضخیم را نشکافیم و از زاویه بیرون از این کج فهمی هایمان به خودمان و سایرین نگاهی نیاندازیم, نمی توانیم متوجه شویم که آنچه بعنوان انسانیت مطرح است به جمیع رفتارهای انسانی در سراسر دنیا تعلق دارد و ما فقط بخش کوچکی از این جامعه بزرگ هستیم و چه بسا که وظایف خود را بسیار فروتر از دیگران انجام داده ایم!.
توهٌم عاطفی تر بودن ایرانیها و این که هیچکس مانند ایرانیان به سایرین عشق نمی ورزد و محبت نمی کند تبدیل به سایه سنگینی شده تا بسیاری از کسان را برای در خارج زندگی کردن از فضایی سردتر و غیر عاطفی تر از داخل کشور می ترساند و این در حالی است که فقدان شناخت از فرهنگ و معیارهای انسانی جامعه میزبان باعث چنین برداشتی است و وقتی که توانستید بر ابزارهای احساسی و عاطفی آنها مسلط شوید مانند اعضای همان جامعه به درک عاطفه و احساس شان خواهید رسید...
تصادفاً از طریق گودر یک عزیز تازه آشنا به یک عکس دست پیدا کردم که پلاک فلزی یک نیمکت وقفی پارک مرکزی نیویورک را به نقل از تامبلر یک خارجی نشان می دهد,واقف به یاد دوست و عزیز از دست رفته اش آن را اهدا کرده است و جملات روی این پلاک هر دلی را می فشرد و گونه هایتان را با طعم زیبای شکوه عاطفه خیس می نماید.
"به یاد آدریان کسلر:عاشق ماهی تن, کارت استفاده از مترو, ایتالیا,غذاهای بدون چربی, زینت الات ارزان, کفشهای کتانی, استفاده از میکروویو, فامیل, دوستان و سنترال پارک-همه چیزی که او میخواست یک نیمکت بود!, بفرمایید بنشینید!"
پ.ن: هر ایرانی که ادعا دارد بیش از این نیمکت اهدایی می تواند عشق و یاد عزیزش را زنده نگاه دارد حتماً کامنت بگذارد!.
توهٌم عاطفی تر بودن ایرانیها و این که هیچکس مانند ایرانیان به سایرین عشق نمی ورزد و محبت نمی کند تبدیل به سایه سنگینی شده تا بسیاری از کسان را برای در خارج زندگی کردن از فضایی سردتر و غیر عاطفی تر از داخل کشور می ترساند و این در حالی است که فقدان شناخت از فرهنگ و معیارهای انسانی جامعه میزبان باعث چنین برداشتی است و وقتی که توانستید بر ابزارهای احساسی و عاطفی آنها مسلط شوید مانند اعضای همان جامعه به درک عاطفه و احساس شان خواهید رسید...
تصادفاً از طریق گودر یک عزیز تازه آشنا به یک عکس دست پیدا کردم که پلاک فلزی یک نیمکت وقفی پارک مرکزی نیویورک را به نقل از تامبلر یک خارجی نشان می دهد,واقف به یاد دوست و عزیز از دست رفته اش آن را اهدا کرده است و جملات روی این پلاک هر دلی را می فشرد و گونه هایتان را با طعم زیبای شکوه عاطفه خیس می نماید.
"به یاد آدریان کسلر:عاشق ماهی تن, کارت استفاده از مترو, ایتالیا,غذاهای بدون چربی, زینت الات ارزان, کفشهای کتانی, استفاده از میکروویو, فامیل, دوستان و سنترال پارک-همه چیزی که او میخواست یک نیمکت بود!, بفرمایید بنشینید!"
پ.ن: هر ایرانی که ادعا دارد بیش از این نیمکت اهدایی می تواند عشق و یاد عزیزش را زنده نگاه دارد حتماً کامنت بگذارد!.