بازگشتی از نوع نمی دانم تا کی؟!
بیش از یک سال از آخرین پست این وبلاگ می گذرد,در این فاصله آن سیب کذایی چرخها زده است و باز هوس نوشتن و کنار گود ننشستن به سراغم آمده است, گمان می کردم با مهاجرتی به آنور آب دوباره آغاز کنم ولی اینطور که پیداست مهاجرتی در همین سوی آب نیز شوق نوشتن را تیز کرده است!.
شروع تحصیلات ابتدایی یسنا و برنامه ای که برای دور شدن از آخر دنیا داشتیم,قایق ما را به ساحلی دیگر پرت کرده که تا الان با همنشینی مردمان و درک فرهنگ و مرام جدیدی همراه بوده است.شغل و محل کار جدید هم به سهم خود بی تاثیر نبوده است و همگی لحظات جدیدی را تجربه می کنیم.
شهر جدید از عمق و غنای فرهنگی بیشتری برخوردار است,دکه های مطبوعاتی دارد که از روی انتخاب نشریات مشتریان می توانند انتخاب جدیدی را توصیه کنند,رانندگان تاکسی شاملو گوش می کنند و در پارکهایش هنرمندان مشق طراحی می کنند...
پ.ن: بساط تماشای فیلم به قوت خود باقی است و توازنی مثال زدنی بین فیلمهای دانلودی و تماشا شده برقرار شده است,از پست بعد فیلمهای جدید پسندیده شده را دوباره معرفی خواهم کرد.
پ.ن: یسنا چند قدم دیگر تا اولین پست وبلاگی به قلم خودش فاصله دارد.