Tuesday, September 30, 2008

فیلمی برای بازیابی خود پس از فقدان عزیزان P.S. I Love You



چند روز تعطیلی در پیش دارید و من فقط یک فیلم برای دیدن پیشنهاد می کنم,یک درام رمانتیک آمریکایی(P.S. I Love You) که از هر چیزش بگذریم,بهترین هدیه برای کسانی است که پارتنر یا بهترین آدم زندگی شان را از دست داده اند و در انتها مسیری ایستاده اند که دیگر برای خود راه بازگشت یا جایگزین دیگری را نمی شناسند,این فیلم کمک خواهد کرد که چگونه خودتان را بازیابی کنید و زندگی ادامه دارد...
هیلاری سوانک نقش بیوه جوانی را بازی می کند که به تازگی شوهرش را در اثر ابتلا به تومور مغزی از دست داده و در سایه عشق شوهرش و کمکهایی که از طریق یک سری نامه های از پیش تهیه شده شوهر متوفایش به بازسازی روحیه اش می شود, به آغوش زندگی باز می گردد.
پ.ن: سوانک از آخرین جوجه اردکهای زشت هالیوودی است که حواس شما را از زیباییهای ظاهری یک زن به تواناییهای درام او معطوف می کند!.
پ.ن: P.S.مخفف پست اسکریپت یا پانوشت اشاره به پانوشت نامه های سریالی شوهر متوفی به سوانک در نقش هالی است.

Monday, September 29, 2008

دستفروشان خودكار vending machine



واژه (to vend)به معناي طوافي و فروش به طريقه دوره گردي است و اگر آن را به شكل(vending machine) ديديد،مراد دستگاهاي خودكار فروشنده انواع تنقلات، سيگار، نوشيدني وامثالهم است .اين وسيله تاريخچه اي به قدمت قرن اول بعد از ميلاد و مهندس سازنده اي با نام قهرمان اسكندريه دارد كه درازاي دريافت سكه مقدارمشخصي ازآب مقدس را دراختيار مي گذارده،ولي اين اختراع براي همه گيرشدن بايستي تا اوايل دوران انقلاب صنعتي و 1880 ميلادي صبر مي كرد تا براي اولين بار در اروپا در بريتانيا-لندن براي فروش كارت پستال عرضه شود،در سال 1888 نيز در آمريكا براي فروش آدامس عرضه شد و پس از آن ايده ساخت ماشينهاي بازي خودكار از همين ماشينها وديعه گرفته شد.
عليرغم استفاده گسترده اين دستگاه در فرودگاهها و مكانهاي عمومي پر رفت و آمد در امريكا و آلمان از 1950 به بعد،بزرگترين و متفاوترين توليد كننده ،انواع عجيب و غريبي از دستگاههاي دستفروشي خودكار ژاپني ها هستند.


فروش تخم مرغ تازه،كتاب،چتر!و از همه عجيب تر وعده دارويي ماري جوانا در داروخانه هاي كاليفرنيا از انواعي است كه درهمه جا عموميت ندارد!!.لينك
پ.ن:يكي از اهداف ساخت و توزيع گسترده اين دستگاهها،جمع آوري سد معبر و عدم اتلاف نيروي انساني براي كارهاي خدماتي كم بهره است.

پدیده ای در حاشیه پیوند و اهدای عضوCellular Memory



آیا می توانید تصور کنید که نسخه ای از تمام مشخصات ژنتیک هر فرد در سلولهای بنیادی او موجود است؟,پس چرا باید نظریه حافظه سلولی Cellular memoryعجیب به نظر برسد؟؟! و چرا تصور آنکه در عملهای پیوند عضو امکان انتقال بخشی از تصورات, حافظه و یادمانهای اهدا کننده به گیرنده وجود دارد,قابل درک و باور نیست؟ !...
ولی باید بدانیم که پدیده ای با چنین مشخصاتی توسط بسیاری از دریافت کنندگان اعضای اهدایی توصیف شده,مثلاً زنی که برای همه عمر از ارتفاع وحشت داشته ولی با گرفتن بخشی از ریه یک کوهنورد؛پس از بهبودی به یک کوهنورد شش دانگ تبدیل شده!,یا دختر هفت ساله ای که پس از پیوند قلب یک کودک مقتول,همیشه کابوس به قتل رسیدن را با خود یدک می کشیده است!,یا وکیلی اهل میلواکی که پس از دریافت قلب یک پیر 14 ساله به اشتیاق باور نکردنی برای خوردن شکلات و تنقلات تین ایجرها مبتلا شده است!,و بلاخره مرد 25 ساله ای که پس از دریافت قلب یک زن اشتیاق عجیبی برای رفتن به مراکز خرید و خرید کردن پیدا کرده است! و بسیاری گزارشات دیگر از گیرندگان عضو که بخشی از واقعیتهای این پدیده را گواهی می کنند.

ساختن فیلمهایی مانندThe Eye نیز با اتکاء به همین نظریه صورت گرفته,گرچه بعقیده من اگر این سوژه را به سریال سازهای مناسبتی سیمای وطنی می سپردند بیش از یکماه آن را کش می آوردند و انواع گزاره های اخلاقی و مذهبی را با آن به خورد مخاطبین می دادند!!.فیلم چشم با نقش آفرینی جسیکا آلبا در ژانر وحشت و ماوراء الطبیعه محصول 2008به روایت پیوند گیرنده قرنیه ای می پردازد, که از بخت بد قرنیه به دختری با توانایی دیدن سفیر مرگ تعلق داشته! و قس علیهذا...!
پ.ن: فیلم را در حضور کودکان و کسانی که فیلمهای این ژانر می تواند آزارشان دهد تماشا نکنید!.

Sunday, September 28, 2008

دورگه ايرلندي-ايتاليايي =خون+رقص


مهم نيست كه جان تراولتا را درچه سني يا در چه نقشي يا در چه فيلمي مي بينيد،چون به هرتقدير پيش زمينه فعاليتش و استعداد اعجاب انگيزش در رقص يك جايي خودش را نشان خواهد داد!.تراولتاي موزيكال گريس با جذابيتهاي جواني اش تا تراولتاي داستانهاي عامه پسند ، دو كاراكتر ملودرام و اكشن را با افزايش وزني چشمگيربه نمايش مي گذارد،ولي هر دو همان رقصنده اي هستند كه در اول بار تبار ايتاليايي اش وسپس تبار خشن و ايرلندي اش را به نمايش مي گذارد،ولي وقتي موسيقي آغاز مي شود ديگر اين تبار نيست بلكه كاركتر اصلي تراولتا است كه در روي سن رقص غوغا به پا مي كند...
تراولتا مدت كوتاهي بين موفقيت گريس و داستانهاي عامه پسند دچار افول هنري بود و در اين فاصله به خلباني تبديل شد كه چندين فروند هواپيما را در مالكيت دارد ولي دستمزد تراولتاي امروز دو رقمي است و باز هم باهمان كاراكتر نيمه خشن-نيمه رمانتيك كارش را بعنوان بازيگر،رقصنده و دوبلور ادامه داده است.
پ.ن:دوست دارم اگر فيلم موزيكال اسپري مو را ديده ايد بدون نگاه كردن به عناوين بازيگران حدس بزنيد تراولتا نقش چه كسي را بعهده دارد؟؟!!.
پ.ن: بهتر است بدانيد فيگورهاي تراولتا در رقص به شكل ايكون در آمده است و بويژه تويست معروفش با اما تورمن هميشه ديدني است.

ابرقهرمانی از جنس واقعیتJet Man

سوژه های فیلمهای علمی تخیلی و انواع ابرقهرمان پرور! مانند جیمزباند دیگر یک تروکاژ سینمایی صرف نیست,Yves Rossy مهندس , مخترع و خلبان 49 ساله سوئیسی رکورددار پرواز با بالهایی ساخته شده از فیبرکربنی ومجهز به موتور جت است!.
وی علاوه بر تجربه در پرواز با جتهای جنگنده,بعنوان خلبان هواپیماهای مسافربری بوئینگ 747 وایرباس 320در خطوط هوایی سوئیس مشغول به کار می باشد,او پس از اولین پروازش در 2006 با شبه کایت پرنده اش به مدت 6 دقیقه بهJet Man معروف شد.
او در 26 سپتامبرسال جاری میلادی با سرمایه گذاری 190 هزار دلاری خود و حامیان مالی اش موفق به ساخت نمونه جدیدی از اختراعش و پرواز10 دقیقه ای برای عبور از کانال انگلیسی از فرانسه به سمت بریتانیا شد.لینک خبر
پ.ن: عکسهای آخرین دست ساخته اش را به نقل از سایت شخصی ایو روسی می بینید.


پ.ن:می توانید فیلم آخرین پرواز را نیز از این طریق ببینید.

Saturday, September 27, 2008

آوارگي اسكيموهاي Yup'ik




تغييرات آب و هوايي ازحدود10سده پيشترتا كنون نتوانسته بود باعث آواره گي يا مهاجرت قومي يا قبيله اي باشد ولي شدت گرفتن ذوب يخها در مناطق مسكوني قطب شمال و آلاسكا از اسكيموها كوچ نشينهايي ساخته كه به دنبال يك كف دست برف و يخ! كه بتواند عطش باستانيشان را به سرما فرو نشاند،راه افتاده اند و هر روز مجبورند سرزمينهاي بيشتري راكه توسط بالا آمدن آبهاي ناشي ازيخهاي ذوب شده،بلعيده مي شود ترك كرده و واقعاً به خود قطب پناه ببرند!.كودكان اسكيمو ديري نخواهد پاييد كه كلبه يخي،خرس قطبي و شكار نهنگ و فك را مانند ما جنوبيها افسانه اي خواهند دانست كه خيلي دورترها شكل گرفته است!.اسكيموهاي قبيله يوپ ايك كه ساكن منطقه نيوتوك هستند، سرزمين 2000 ساله آبا و اجدادي را ترك مي كنند بدون آنكه خودشان مسبب آن باشند!.لينك خبر









پ.ن: البته آنچه در بين المدارين مي گذرد دست كمي از فاجعه آلاسكا ندارد و فقط كساني آن را متوجه مي شوند كه حداقل عكسهاي ماهواره اي 20 سال اخير را با هم مقايسه كرده باشند و هجوم فرسايش خاك و عقب نشيني جنگلها را درك كرده باشند.

معجون موسیقی و کودکی


موسیقی که در دوران کودکی شنیده اید و در جانتان نشسته باشد با هیچ نوای دیگری قابل مقایسه نیست زیرا به محض تکرار می تواند مانند یک پرده سینمایی در پیش چشمانتان هر آنچه با آن خاطره داشته اید را زنده کند...
مرحوم پدرم صدای موروثی دلنشینی داشت و علیرغم بی بهره بودن از محضر اساتید موسیقی,سر سوزن ذوقی در ابتیاع نوارکاستهای گوشنواز آن دوران را به فرصت شنیدن نواهای ماندگار برای من تبدیل کرده بود.شنیدن مداوم "شور" امیروف در اتومبیل کاری با من کرد که موتیفهای آن را اگر هزاران بار عقب و جلو شده باشد و به قولی با آش ماست آمیخته!, از خلال هر اثر دیگری باز خواهمش شناخت!.
نوای مینیاتورهای ایرانی اثر امین الله حسین هم به یادگار از برنامه تلوزیونی و شاهنامه خوانی شادروان اخوان ثالث است که بعدها من را به دنبال درک کل اثر کشانید...
شجریان و کاستهای سه گانه اش که با لوگوی رادیو تلوزیون ملٌی ایران در داشبورد اتومبیل پدری جاخوش کرده بود با تصنیف خسروخوبان برای همیشه عمر من را به وادی آواز ایرانی متصل نگاه داشت...
پ.ن:وقتی یسنا نیز ترانه تیتراژ یک سریال تلوزیونی را به خاطر می سپرد,اشک شوق در چشمهایم می نشیند و امیدوار می شوم که این شوق ادامه دارد...

Friday, September 26, 2008

نماد ماندگار جنبش کمربند سبزWangari Maathai


معروف است که ال گور به عنوان نماد سخنگوی جنبش دوستداران محیط زیست محبوبیت پیدا کرده و این در حالی است که او بر شانه تلاشهای مردان و زنان دیگری ایستاده که کارهای به مراتب بزرگتر و ماندگارتری انجام داده اند,فقط شانس بودن در اردوی قدرتمداران را نداشته اند!.
نیوزویک و نشانه های آشکار جمهوریخواهی در مطالب آن ! به معرفی 10 ایکون تفکر سبز در جهان پرداخته که پرفسور وانگاری ماتایی را از این دسته برایتان انتخاب کرده ام تا با تلاشهایش آشنا شوید:
دکتر وانگاری موتا ماتایی متولد 1940در کنیا,فعال سیاسی و محیط زیست است که بعنوان اولین زن افریقایی برای تلاشهای و همکاریهایش در راه توسعه پایدار,دموکراسی و صلح برنده جایزه صلح نوبل بوده است.او در بین سالهای 2003 تا 2005 میلادی در دولت کنیا معاونت وزارت محیط زیست و منابع طبیعی را نیز عهده دار بوده است.او پایه گزار جنبش غیر دولتی کمربند سبز است که از سال 1977 تا کنون برای جلوگیری از فرسایش خاک در کنیا بیش از 40 میلیون نهال درخت غرس کرده است!,از این بابت او را زن درخت یا درخت مادر آفریقا هم لقب داده اند!.او بارها برای عقاید سیاسی به زندان افتاده است و پایه گذار بسیاری از حرکتهای زنان و فعالان محیط زیست در شرق آفریقا است.


پ.ن:تحصیلات و جوایزی که وانگاری اخذ کرده است.کتابهایش
پ.ن:سرکار خانمها ابتکار و جوادی هم مطالعه فرمایند!!.

آنچه گذشت...




آنچه از 4 فوریه 2007 تا کنون بر وبلاگ یسنابابا رفته است...
پ.ن: البته کمکهای آنالیتیک گوگل نیز بی ثمر نبوده است!.
پ.ن:هیجان انگیز ترین بخش ماجرا آن است که از 127 کشور جهان این وبلاگ رویت شده و حدود 30%مخاطبین پابند رویت گاه به گاه این صفحات هستند.

Thursday, September 25, 2008

Brillante Award 2008این یک بازی وبلاگی نیست!


حمیرا بانو از معدود بانوان ایرانی وبلاگستان است که با توجه به ارائه پستهایش به زبان انگلیسی و فاصله داشتن از هیاهو و شلوغ بازیهای معمول وبلاگستان فارسی در بین فارسی زبانها کمتر شناخته شده است و با تلاش مستمری که در ارائه تصویری مثبت از ایران و ایرانی دارد نقشی متفاوت را به عهده گرفته است,او را از خلال مصاحبه مهدی حکیمی با وی در دو در دو شناخته ام...
امروز به لطف ایشان از طریق وبلاگشان پی بردم و حرکتی سمبولیک در وبلاگهای جهان برای قدردانی از سایر وبلاگنویسهایی که قریحه و سلیقه شان را می پسندید را به طریقه خوشان پی می گیرم:
-وبلاگ نویسی برای من یک آغاز داشته و همیشه این آغاز را مدیون سید پابرهنه ها و تلاش مردانه و عام المنفعه اش برای وبلاگستان فارسی هستم , چندین سال توسعه ابزار وبلاگنویسی به زبان فارسی به گونه ای کاملاً غیرقابل کتمان از زحمتهای شخصی اوست.
- مهدی حکیمی یا همان باغبانباشی وبلاگستان برای من نماد رهبری است که داعیه رهبری ندارد ولی خصوصیاتش در این چند سال,ثابت کرده است می تواند جریان دموکراتیک وبلاگنویسی فارسی را بدون هیچ ادعایی حمایت و راهنمایی کند.
-عمو اروند نازنین ریش سفیدترین دوست من در این فضای مجازی است که تلاشهای این سالهای بازنشستگی اش را به سوی درج خاطرات و تجاربش از زندگی در ایران و سوئد نشانه رفته است.
-بامدادی و نگاهش را و حوزه متنوع پستهایش را که از درون و بیرون به ایران می نگرد,از بهترین تلاشهای حال حاضر در حیطه وبلاگنویسی اجتماعی می دانم.
-کسرا یوسفی یک دوست نادیده است ,دوستی که هیچگاه با هم گپ نزده ایم ولی به لحاظ آنچه در این مدت در قالبی مینی مالیستی انتشار داده,همیشه مورد پسندم بوده است.
- نازنین خواهر فرناز هم از آن دخترخانمهای ایرانی است که نگاهی خاص خود به دنیا دارد و شما را به دنیایی مثال زدنی دعوت می کند.
- فکر کنم وحید و مفهوم آینده هم در این سالها اجزای لاینفک ذهن مرا بعنوان یک وبلاگنویس آینده گرا اشغال کرده اند.
پ.ن: گویا اگر بخواهید این حرکت را دنبال کنید بایستی 7 وبلاگنویس تاثیرگذار دیگر را معرفی کرده و با قرار دادن لوگوی بالای مطلب و رفتن و کامنت دادن به هریک از آنان کار را پی بگیرید...
پ.ن:این یک بازی وبلاگی نیست,فقط کمی تا قسمتی قدردانی از آنهایی است که نگاهشان را می پسندید.

بینش کودکی

تصورات یک کودک 2 ساله از دنیای پیرامونش هیچ شباهتی به آنچه بزرگترها از همان پدیده یا لحظه واحد برداشت می کنند ندارد,کلید این تفاوتها باید در چیزی به جز دانش یا تجربه ای که ما بزرگترها فکر می کنیم باشد ,شاید گونه ای از مکاشفه در ذهن کودکان شکل می گیرد که فقط در همان سنین اتفاق می افتد و منبع و منشاء آن نیز در همان کودکی ناپدید می شود,چیزی شبیه به بینش کودکی...

کودک فارغ از ابعاد یا استتناج به پدیده ها می نگرد,او سعی دارد فقط با آنچه برداشت می کند ارتباطی درونی برقرار سازد از این رو است که شاید به تعبیر بزرگترها به کاری کودکانه دست می زند!,به این دو عکس یسنا نگاه کنید: در عکس اول او را در حالیکه عینک آفتابی زده و به تلوزیون نگاه می کند می بینید,آنهم بسیار جدی و گویی عینک زدن آنهم از هر نوعی فقط برای نگاه کردن است و دیگر تفاوتی ندارد که طبی یا آفتابی باشد!.

در عکس دوم خاله خود و خاله مادرش را به درون خانه اسباب بازیش دعوت کرده و در آن ازدحام مانند یک صاحب خانه با آنها رفتار می کند و اصلاً از این انباشتگی و عدم تناسب ابعاد مهمانانش با سایز خانه اش نگرانی ندارد!!.

Wednesday, September 24, 2008

فليكردر خدمت طراحان و بازاريابان



زن،مرد،پير،جوان و حتي كودك يك وجه تشابه ناديده دارند و آن هم حمل وسايل وموجودي هايشان در انباني است كه كه كيف نام دارد!،حتي اين روزها يسنا هم بدون كيف از خانه بيرون نمي رود اگرچه موبايل اسباب بازي اش را در آن حمل كند!.
يكقدم كه فراتر برويم به جماعت Geekخواهيم رسيد وكيف محبوبشان كه درآن حتماً لپتاپ حمل مي كنند،اين كيف درطي دهه گذشته تغييرات زيادي به لحاظ حجم،فريم وجزئيات داخلي پيدا كرده و تنها عنصر ثابت در طراحي شكل وقيافه آن همان فضاي اصلي متعلق به چفت و بست كردن لپتاپ است ولي طراحان و سازندگان آنها براي استفاده از مزيت رقابتي در طراحي،دائماً بدنبال نظرخواهي و سنجش نيازهاي دارندگان لپتاپ هستند.چنين نظرسنجي معمولاًوقت و انرژي زيادي مي برد بدون آنكه،آنچه در واقعيت اتفاق مي افتد به ذهن طراح رسوخ كند و اينجاست كه امكانات فليكر گونه جديدي ازبه شراكت گذاردن اطلاعات را از طريق عكسهايي كه مصرف كنندگان از كيف لپتاپ شخصي شان و آنچه با آن حمل مي كنند منتشر كرده اند،به نمايش مي گذارد.اگربه طورمعمولي قرار بود اين نظرسنجي اجرا شود ،شايد فقط با صرف وقت و هزينه بسيار از طريق گذرهاي امنيتي فرودگاهها و اخذ مجوزهاي بسيار پردردسر از بخشهاي دولتي و اسكن محتويات اينگونه كيفها ميشد به چنين اطلاعات ذيقيمتي دست پيدا كرد.لينك


پ.ن:مطالعات پايه طراحي و بازاريابي آن هم به كمك آلبوم عكسهاي منتشرشده در فليكر ،به توانايي هاي اين سرويس خواهد افزود.
پ.ن: اين ايده براي توليدكنندگان داخلي نيز مي تواند جالب باشد ،اگرچه مي دانم كمترتوليد كننده داخلي به ايجاد بخش طراحي دست زده و همه از كليشه و الگوي كالاي مشابه خارجي كپي برداري مي كنند و خلاص!.

Tuesday, September 23, 2008

چفيه يا غترة،حطّة،مشدة،كوفية يا شماغ؟

نمادهاي ماندگاردهه هاي شصت و هفتاد ميلادي از قرن بيستم،كلاه بره و لباس چريكي چگورا،چفيه اعراب فلسطيني و امثالهم كه نماد مبارزه و مقاومت بودند،سالها بعد به بخشي از پوشش مردم جهان تبديل شدند.چفيه دراين سمت دنيا به نوعي شناخته شده تر محسوب مي شود و با راه يافتن به جبهه هاي جنگ ايران وعراق ،بسياري آنرا بخشي از تاريخ و فرهنگ ايراني مي دانند و متاسفانه راهيافت پوشاندن هويت توسط چفيه ازآن نمادي براي تروريسم خاورميانه اي نيز ساخته است...
چفيه يا اسامي بيشتر مرسوم آن درجهان عرب (غترة،حطّة،مشدة،كوفية يا شماغ) در ناحيه وسيعي از كشورهاي عربي حوزه خاورميانه وشمال آفريقا بعنوان سربندي مردانه استفاده مي شود، كه عموماً از جنس نخ پشم و كتان يا تركيبي از آنها بافته شده و با توجه به ظرافت بافت به سرعت خشك مي شود و مي تواند در عين گرم نگاه داشتن سردر مواقع لزوم با خيساندن در آب نقش خنك كننده را نيز بازي كند!!.
اگرچه امروزه اعراب اماراتي و سعودي آن رابه همراه عگال بعنوان نماد وپوشش ملٌي استفاده مي كنند ولي در واقع اين طرح چفيه است كه اصالت و خواستگاه آن رانشان مي دهد، آنچه بعنوان چفيه با طرح خطوط سياه در زمينه سفيد مي شناسيم و در ايران نيزمرسوم شده در واقع اصالت سوري دارد و از همان جا نيز بعنوان نماد جنبشهاي فلسطيني دردهه 40ميلادي از قرن بيستم انتخاب و مورد استفاده قرار گرفت، چفيه سفيد عموماً به شيوخ واعراب خليج و سعودي و طرح خطوط قرمز در ميان اعراب اردن عموميت دارد.
يكي از معدود كارخانجات توليد چفيه در مناطق فلسطيني -الخليل متعلق به ياسر هرباوي 76 ساله ،توليد كننده اصلي چفيه فلسطيني است كه اين روزها عليرغم مد چفيه پوشيدن در اروپا! و مشتريان هميشگي در خاورميانه ، در قبال هجوم توليدات ارزانقيمت چيني آن در حال به زانو درآمدن است!.لينك


پ.ن:عكس ليلا خالد مظهر زنان مبارز فلسطيني و چفيه نمادينش رادر جواني مي بينيد.


پ.ن:چفيه من را به سالهاي خدمت نظام وظيفه مي برد و سالهاي عطش وآفتاب سوختگي درخوزستان كه به مدد چفيه خيس فقط لحظاتي ازگرمايش مي گريختيم، همينطور خاطرات خونيني از چفيه! كه در ضمن شوخيهاي سربازهاي شاغل در آشپزخانه پادگان با چفيه هاي خيس تابانده شده نيز گاهي منجر به زخمي شدن يا ناقص شدن رفقايشان مي شد!.

Monday, September 22, 2008

هزينه زايد براي خدمات غيرقابل دسترس

بيش از 3 سال ازورود رايانه هاي قابل حمل مجهز به امكان ارتباطات بيسيم به كشورمان مي گذرد،اين در حالي است كه خدمات شبكه و اينترنت بيسيم فقط در دو فرودگاه كشور آنهم بدون اطلاع رساني وپوشش كامل انجام مي گيرد.بافرض اينكه سياستگذاري پهناي باند و گستردگي آن در مراكزي به جزمخابرات صورت ميپذيرد و ترويج استفاده از اينترنت نيز امر شايسته و موكدي نيست! ،اجازه ترخيص و ورود اين حجم از تجهيزاتي كه توانايي هاي متنوع و بالايي دارند جزخارج شدن ارز و سوزاندن دل صاحبانش چه ارزش ديگري دارد؟.
براي سفري به دنبال برنامه ريزي استفاده از انواع خدمات اينترنتي در مقصد بودم و الويتهاي من را تنوع،پوشش و قيمتهاي قابل ارائه ونقاطي كه بعنوان نقاط داغ خدمات بيسيم ارائه مي شوند تشكيل مي داد. آمار جالبي را پيدا كردم كه با شما قسمت مي كنم:لينك
همانطور كه در تصوير ميبينيد،فقط يك نقطه ثبت شده و قابل اطلاع رساني به مردم جهان و ايران در تاريخ امروز 23 سپتامبر2008 بعنوان محل عرضه خدمات بيسيم وجود دارد كه آنهم درمركز تجاري پايتخت درتهران است و فرودگاههاي كشورهنوز ثبت نشده اند!.
درمقايسه فقط شهر 150هزار نفري مقصد من45 نقطه ثبت شده شامل دانشگاه،هتلها،كافه تريا و رستورانهاي و مراكز خريد عمومي را معرفي كرده است كه از كاملاً رايگان تارايگان با حق ثبت اوليه و نهايتاً تا ساعتي 2000تومان هزينه متغير است!.
پ.ن:باهمين استدلال گوشيهاي موبايل وارداتي نيز داراي تواناييهاي گسترده اي هستند كه فقط كمتر از 5% اين توانايي توسط خدمات داخلي تحت پوشش قرار مي گيرد!،آيا كسي محاسبه كرده است كه ما ايرانيان به نسبت فن آوريهاي قابل دسترسمان چقدر هزينه زايد براي خدمات غيرقابل دسترس مي كنيم؟؟!.
پ.ن:پيشنهاد مي كنم اگربخش خصوصي در نقاط ديگري ازكشورمان نيزخدمات بيسيم ارائه مي دهد،پيشقدم شده و اطلاعات آن را ثبت كندچون تا بخش دولتي بخواهد تكان بخورد كمي طول مي كشد!!.

طلوع بخت یک ستاره : محمد جواد عزتی


یک فرصت ناب از هزار خروار استعداد بیشتر به کار یک هنرمند صحنه می آید,چه بسیار کسان که دیر به این فرصتها دست یافتند و جز جرقه ای بر آسمان بازیگری نماندند,در دیار فرصت سوزی!این اتفاق به کرات می افتد و هنرمند دیر شناخته می شود و یا در پس چهره های گریم شده و چشمان رنگی سایر بازیگران کمی تا قسمتی کم هنر!, فرصت بازی در نقشی فراخور خویش نمی یابد.
محمد جواد عزتی متولد 1360,و هنر آموخته هنرستان سوره,بازیگر ,مجری و کارگردان خوش قریحه ای است که او را اهالی تئاتر بیش از سینما و تلوزیون می شناسند و وقع می نهند,تمایلات طنزگونه اش درسالهای اخیر از او چهره ای دست چندم برای کارگردانهای سریالهای طنز و اجتماعی ساخته بود که ازتواناییهای او بیش از "ملکی ایرلاینز" به نمایش نگذاشته بود ولی بازی روان و چند لایه اش در سریال مناسبتی "مثل هیچکس" به یکباره زنگار از رخ هنرش زدوده و به جرات جانشین مناسبی برای غولهایی مانند مرحوم شکیبایی و پرستویی در حال طلوع کردن است.
پ.ن: پیشنهادات طلایی برای سالهای آتی و نقشهای چشمگیر سینمایی از طرف کارگردانان مطرح انتظارش را می کشند!.

Sunday, September 21, 2008

روایت تلخ آش کارده و تپه تلوزیون


تپه تلوزیون در شیراز, 40سال خاطره و چشم انداز بهمراه دارد و به سبب مکانی برای دیدن تمام زیباییهای شهر از همان ابتدای تاسیس رادیو وتلوزیون قبل از انقلاب به محلی برای تفرج شیرازیها تبدیل شد,اگرچه بی در و پیکر بودن شهر شیراز و شهرداری بی لیاقتش و سود جویی صاحبان املاک منطقه و عمودی سازی فرصت نداد که این منظره زیبا با دیدگاه بیش از 180 درجه ای که داشت برای نسل یسنا باقی بماند ولی باز هم از طریقه کوچه های اطراف و بعضی پشت بامهای آن منطقه خرده منظره ای از این شهر تهی شده از باغات و سرسبزی قدیمیش پیداست!.
از شیرازیهای شکم چران و اهل دل! که چنچنه جزیی از کردار و آداب زندگی شان شده,می توان نشانی همه خوردنیهای خوشگوار هر نقطه از این شهر را پرسید و وقتی نوبت به تپه برسد,آش کارده "بوو"و"ننه"وجه اشتراکی است که دم غروب وشبهای پاییزی و زمستانی بسیاری را شکل داده است,سوز سرما با خوردن یا هورت کشیدن این آش ترش و تیز که برای مسافران و ناآشناها به اشتباه یک آش شیرازی جا افتاده,فراموشمان می شد...
چندین پیرمرد و پیرزن(حداقل دو جفت!)در نقش بوو و ننه بازی کرده بودند و هیچکدام هم به درستی شناس نبودند ولی کار آنها مگر به لطف استانداردهای بهداشتی!یا کسالت تعطیلی بردار نبود و بلاخره می شد آنها را در حالیکه با لباسی ژنده و پیچیده شده در پالتوهایی بلند وصورتی سرخ از سوز سرمای بعد ازظهرهای زمستانی شیراز در کنار دیگی که بخار از آن بلند می شد در طول مسیری که روی نقشه ویکی مپیا نشان داده ام,جست!.


ولی خبر ناگوار این است که هفته پیش آخرین بازیگر این نقش که در نقش "ننه"بازی می کرد در اثر برخورد یک اتومبیل با صندوق صدقات جنب بساطش و کمانه کردن صندوق و اصابت به صورتش به خیابان پرتاب شده و یکی از رانندگان عبوری نیز با سرعت غیر قابل کنترلی از روی هیکل بی رمق پیرزن عبور می کند و پرونده این نقش تا بازیگر بعدی بسته می شود!!!.پیش از این شوهر همین زن نیز طی یک حادثه دیگر مرحوم شده بود.
پ.ن: آش کارده به واسطه ماده اولیه اش که همان سبزی کوهی کارده و بومی ارتفاعات زاگرس جنوبی است از خوراکیهای عشایر این منطقه و بویژه لرها بوده که بعداً در شهرهای کهکیلویه و بویراحمد,فارس,بوشهر و خوزستان عمومیت پیدا کرده ولی در شهرهای بهبهان,کازرون و شیراز معروفتر از جاهای دیگر است.
پ.ن:در بین عکسهای علی آقو توانستم یکی از بازیگران اخیر نقش بوو را پیدا کنم.(بوو همان مترادف شیرازی بابا است)
پ.ن: شیرازیها ایکونها و نمادهای زیادی داشته و دارند که نه در زمان حیات و نه پس از مرگشان یادی از آنها نمی کنند و به همین آسانی فرهنگ عامه از بین می رود و شاید سالها بعد یسنا نیز نتواند نشانه ای از آش کارده و تپه تلوزیون بیابد.
پ.ن:دستور پخت آش کارده,گرچه ننه جور دیگری توضیح می داد!.

Friday, September 19, 2008

سفر به2050وبعد از آن


نسخه ديجيتال روزنامه تلگراف به درج گزارشي درمورد روندهاي قابل پيشبيني براي 50 سال آينده پرداخته و در آن، به آنچه از صفحه روزگار حذف خواهد شد و آنچه به زندگي،طرز فكر،اقتصاد و آينده بشريت افزوده خواهدشد،اشاره كرده است:
به ترتيب درطي 2010تا2050ميلادي،نامه نگاري(مفهوم كلاسيك)،وضعيت هواي مطلوب، حريم خصوصي، مفقود شدن، نوشتن پيغام تشكر، سواحل آزاد دريا، منشي ها، بانك اطلاعات تلفن، ايده بازنشستگي، حقوق بازنشستگي، تلفظ صحيح لغات، رانندگي رايگان در خيابان، تعطيلات آخر هفته بدون ساعت كار موظف، ماليات بر ارث، تجارت جهاني، صرف وعده ناهار،چين وچروك پوست، سكه، نفت ،طبقه متوسط ، مسافرت كم هزينه، صورتحساب بانك، كيف پول، اعتياد و ناشنوايي،پول ملي، فضاهاي عمومي رايگان،ايده عذرخواهي كردن، اتحاديه اروپا،سلطنت مطلقه و خاندان سلطنتي بريتانيا، كراوات، تولد طبيعي نوزاد، كار در منزل، نابينايي غير قابل علاج وبلاخره براي بعد از 2050ايده زشت رو بودن، سازمان ملل و مرگ پيش از آنكه خواهان آن باشيد !، به دست فراموشي سپرده خواهد شد و در عوض در همين فواصل مفاهيمي مانند حسگرهاي حقيقت، ماشين رويا، رايانه هاي پوشيدني، اسكان بشر در ماه، مواد آرايشي هوشمند، جراحي توسط روبات،چشمان مصنوعي، ايستگاه پمپاژ وتامين سوخت هيدروژني، زندانهايي ايزوله در وسط دريا، زداينده افكار و خاطرات نامطلوب در محل كار،اينترنت حسي، تعطيلات مجازي، رباتهاي نگهدار بچه، پلكاني براي دسترسي به فضا،افزونه حافظه مصنوعي ، باكتريهاي مصنوعي، جاده هاي خود ترميم كننده، رژيم غذايي بر اساس ژنوم شخصي، چاپگرهاي سه بعدي، كارخانجات فضايي، پول واحد جهاني،كشورهايي كه بعنوان زندان از آنجا استفاده خواهد شد، ماليات بر اساس ميزان آلوده سازي، فرود انسان در مريخ، ريزروباتهاي كنترل كننده آفات، پيوند مغز، دانلود حافظه و خاطرات بشر،كارت شناسايي و ماليات و انتخابات جهاني، روبات پليس و بلاخره پس از آن مغز مصنوعي، معدن كاوي در اختركها، وب 4.0 و لباسهايي كه ميزان استرس شما را پايش كرده و كنترل مي كند، متصور خواهد بود!!.
پ.ن:اين گزارش دو وجه دارد ،وجه عمومي آن كه من و شما از آن هاج و واج مي مانيم! و وجه نخبه پسند آن كه به وحيد توصيه مي كنم.
پ.ن:اگر كمي به اين روندها و رويدادها دقت كنيم چند منظر پر رنگ چشمتان را خواهد زد،چيزهايي مانند افول روابط اجتماعي حقيقي، تغيير اساسي رژيمهاي قدرت و هژموني جهاني، حركت به سمت روباتيك محض و جهان دو فازي، تفوق محيط زيست بر همه رفتارهاي بشري، محوبسياري ازفرصتهاي شغلي سده اخير، استيلاي زنانه بر فن آوري، فتح هر چه بيشتر دروازه هاي فضايي وبه يك معنا آماده شدن براي واژگوني تمام آنچه بعنوان هنجار تا كنون مي شناخته ايم!.
پ.ن :يكي ازنكات جالب حذف نقش پزشك بعنوان درمانگرواستيلاي مهندسي بر جهان است ! ،شايد مزيدي و مجيدي از معدود پزشكان ايراني هستند كه ناخودآگاه به استقبال اين روندها رفته اند!!.
پ.ن:راستي فكر مي كنيد كدام كشورها بعنوان زنداني براي تمام عالم قابل استفاده باشند؟؟!.
پ.ن:زنان نيز با روند رو به رشد تحصيلات و تقاضا براي موقعيتهاي شغلي بهتر از گروههاي اجتماعي هستند كه اين روندها را شتاب مي بخشند.

جهانی بدون فاضلاب انسانی و کود مرغ!

جهان بدنبال فن آوریهای حذف پسماندها و کاهش بالقوه آثار زیست محیطی فرایندهای تولیدی به زوایایی دست یافته که شاید سالها بعد عمومیت پیدا کند,ولی پس از آن شاید دیگر سامانه هایی مانند فاضلاب شهری دیگر بی معنی باشد و هیچ منطقه مسکونی دیگر نگرانی مدیریت فاضلابهای بهداشتی و تبعات آن را نداشته باشد!,از همین الان ساختمانی 2800 مترمربعی ساخته شده(C. K. Choi Building) که به سیستم فاضلاب شهری نیازی ندارد و هرآنچه که همه در چاههای فاضلاب سرازیر می کنند,بازیافت می کند!!,آنهم به صورت آب قابل مصرف و کود کمپوست قابل استفاده برای باغبانی!.
در هلند نیز بزرگترین نیروگاه کود مرغی! جهان(Biomass Power Plant) راه اندازی شده است که با دریافت 440 هزار تن فضولات تولیدی مرغداری های هلند معادل یک سوم کل این مقدار, انرژی الکتریکی 90هزار خانوار را تولید می کند!,کافی است بدانیم در کشورمان کود مرغی فقط مصارف کشاورزی داشته و با توجه به تولید همزمان متان و دی اکسید کربن در افزایش گازهای گلخانه ای سهم به سزایی دارد.
پ.ن: تنها تبلیغاتی که این روزها توجه ام را جلب می کند,مضامینی است که فن آوریهای سبز را ترویج می کند, حاضرم به رایگان بخشی از این تبلیغات را انجام دهم.

Thursday, September 18, 2008

معادلات و نامعادلات هیبریدی




در هنر تکنیکی است به نام هیبرید که جزء شاخه های مدرن محسوب می شود و انواع کاربرد آن در کولاژ,هنرهای تجسمی,گرافیک و بویژه عکاسی بسیار متداول شده است,البته هیبرید می تواند بین چیزهای متناقض و ناهمگونی نیز رخ دهد.لینک
به پیشنهاد باغبانباشی وبلاگستان به این سایت رفتم و یکی از این انواع را که با کارکترها و نمادهای معروف این روزگار هیبرید های با مزه ای را در قالب معادلات و نامعادلات ساخته است,یافتم.
پ.ن:نگاه هنرمندان آنسوی مرزها و جسارتی که می توانند برای خلق ایده هایشان به خرج دهند,همان فاصله ای است که بین ما و آنها وجود دارد.پ.ن: امیدوارم عنوان پست گمراهتان نکرده باشد!!.

روزگار حرمت شکنی به بهانه معاش



این ماه,فصل سریالهای مناسبتی است که معمولاً از بین چند ورسیون شبکه های مختلف می شود حداقل یک انتخاب بهتر داشت,در این میان ترانه تیتراژ هم می تواند انتخاب را تسهیل کند و اگر خواننده تیتراژ شازده پسر ایرج خواننده قدیمی و صاحب سبکی جدید در موسیقی پاپ باشد و شعر ترانه را نیز افشین یداللهی گفته باشد دیگر می توان به روزی نیم ساعت اوقات قابل تحمل از سیمای وطنی دلخوش بود,البته ناگفته نماند که مضمون سریال"مثل هیچکس" نیز بسیار بجا و باب وقایع این روزهای مملکت انتخاب شده و روزگار حرمت شکنی را به بهانه معاش خوب تصویر کرده است.گزارش تصویری سریال

پ.ن:حالادیگر تکلیف ناز دختر بابا که توجه شش دانگ پدر و مادرش را به این سریال درک کرده ,مشخص است!,او نیز با سریال همراهی می کند ولی به طریقه خودش!,چند قسمت اخیر این سریال حول و حوش سمنو پزان و یا به قول شیرازیها "سمنی" می گذرد و پای دیگ ایستادن و سمنو هم زدن یسنا را حسابی جو گیر کرده و او هم از سطل کوچک اطاقش و یکی از قاشقهای چوبی مادرش برای همراهی با سریال بهره می برد!!!.


پ.ن: بنا به اقوال قدیمیها سمنو در اصل سمنی است با اشاره به دیگهای مسی 3منی یا 7 منی که در آنها پخته می شده و در واقع اشاره به پیمانه دیگ داشته است.

پ.ن:دانلود تیتراژ سریال.

Wednesday, September 17, 2008

گذاشتن رو ويبره

ازحدودساعت10ديشب تا الان،دراين آخر دنيا 14 زمين لرزه وپس لرزه اتفاق افتاده در حاليكه تا اين لحظه هيچ مقام مسئول يا مركزعلمي صلاحيت داري براي روشن شدن اذهان عمومي پاسخي فراهم نكرده است!.


پ.ن: هر چه كه باشد در حدود 35 كيلومتري غرب بندرعباس جايي ياچيزي يا گسلي دارد تكان مي خورد.لينك مرجع اطلاعات
پ.ن:به قول جوانترها:"گذاشتن رو ويبره!"!.

Tuesday, September 16, 2008

كيك فنجاني به سفارش جادي!



دنياي Geekها با عادات وسرگرميهاي خاصي انباشته شده،آنها درمواجهه با هر پديده اي به طريقه شخصي خودشان ابراز احساسات مي كنند ومي شود انتظار داشت كسي مانند جادي براي كيكهاي فنجاني مانند اين كه يادآور عشق بي پايان به محصولات اپل و بويژه آيفون اپل است چه سرقدمي برود!.لينك


پ.ن:سرقدم رفتن هم از آن اصطلاحات شيرازي است براي نشان دادن شور وشوق بيش از اندازه براي چيزي يا كسي!.
پ.ن:عكسهايي كه مي بينيد متعلق است به يك مسابقه طراحي وتزيين كيكهاي فنجاني كه منجر به قهرماني نيك و دانيل بيلتون با ايده گرفتن از طراحي ظاهر يك آيفون اپل شده است، از قبل مي توان مطمئن بود كه با يك زن وشوهرGeek روبرو هستيم !.

فاجعه زيست محيطي در انتظار تگزاس پس از وقوع lke


رسيدن طوفان lke به منطقه تگزاس ومناطق وتاسيسات نفتي دركنار بحرانهاي انرژي به فاجعه اي زيست محيطي وبسيار پيچيده تبديل شده كه فقط با ديدن عكسهايي مانند آنچه گاردين به نمايش گذارده مي توان عمق وشدت اثر آنرا تخمين زد...
روشهاي بسيارهزينه بر و طولاني براي پاكسازي زيست بوم نمايان درعكس وجود دارد كه با استفاده از تكنيكهاي بوم پالايي،اين حجم از موادنفتي پراكنده شده در سطح كه پس از فرو نشستن سيلاب به لايه هاي پايينتر خاك نفوذ خواهد كرد در هر عمقي بايد شستشوي شيميايي شده يا با استفاده از روشهاي زيست بوم پالايي و ميكروارگانيسمهاي موجود در خاك به صورت بلند مدت ولي ايمن پاكسازي گردد.ميليونها دلارسرمايه گذاري و صرف هزينه از هم اكنون درصورتحساب هاي ايالتي و فدرال تحت اين عنوان قابل تصور است!.
پ.ن:توضيحات عكس براي اين كه باور كنيداين لكه نفتي در چه سطحي توزيع شده است!.
Oil and flood waters surround a pump jack in Galveston Bay after Hurricane Ike struck the region
پ.ن:زنگ خطر براي تمام مناطق نفتخيز جهان كه در آستانه وقوع چنين طوفانها و سيلابهاي مهيبي هستند به صدا در آمده است.

حقايق مجازي



دو كاريكاتور براي نمايش بخشي از حقايق حال حاضروبخشي از حقايق مجازي!.


پ.ن:منبع كاريكاتورها در حاشيه تصاويرشان آمده است ولي من از طريق دوستي ناديده وايميل آنهارا دريافت كرده ام!.

Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes