آیا در کودکی از جمله همسالانتان بودید که تمایل به رفت و آمد با بزرگترها و نشست و برخاست با آنها باعث شده بود تا پیش از رسیدن به سنین بزرگسالی, حدود و صغور آیین بزرگی کردن را پیش از موعد بیاموزید؟!,پاسخ این پرسش در هر دو وضعیت آری یا خیر, به این معنا است که شما معنی ورود به کاست بالاتر,بزرگتر,بالغ تر و توقعات محتمل از چنین جمعی را تا حدودی دریافته اید.این مقدمه از این بابت مطرح شد تا مثالی مشابه از آمادگی برای ورود به بازی بزرگان فراهم شده باشد.
اگر یک جامعه بزرگ را در مقام مقایسه با یک ملٌت ,همان جمع مثال بالا فرض کنیم,آنوقت
دولت همان بزرگترهایی می شوند که به واسطه یک سری پارامتر جمع خاصی را تشکیل می دهند که توانایی قانون گذاری و اجرای حدود جامعه را به دست می گیرند.اگر همه چیز بر اساس اصول پیش برود بزرگترهای واقعی در این جایگاه خواهند نشست و با تکیه بر بیشتر دانستن و تجربه های متفاوت, آینده روشنی را برای جامعه رقم خواهند زد...
جامعه ای مانند آنچه که امروز در ایالات متحده شکل گرفته است به مدد همین ساز و کار از دولت بسیار چابک, توانا و سرپنجه ای برخودار است به گونه ای که رمز ماندگاری پویایی کشورش را در ساختاری بسیار تواناتر از هر دولت دیگر یافته است.به طور نمونه به
این سایت بروید, در این صفحه خانه با دولتی روبرو خواهید شد که نمونه آن را در هیچ کجای دیگر نخواهید یافت!, تفکری بسیار پویا و بسیار فراتر از آنچه که من و شمای اهل این دهکده جهانی وب با آن آشنا هستیم در قالب به هم آمیخته ای از دولت فن آور و بعنوان مالک نوع جدیدی از کسب و کار پشت صفحات آن نشسته است, اگر با مفاهیم بسیار جدید مدیریتی, فن آوری, استراتژی محوری, آینده پژوهی, امنیت ملٌی و جهانی , تسلیحات و داده پردازی دم خور بوده اید باید هشدار بدهم در این سایت با مطالب و سرخطهایی روبرو خواهید شد که در هیچ کجای دیگر وب مشابهه آن را نخواهید یافت!, شاید بسیاری از اصطلاحات آن در عین آشنایی تان با زبان انگلیسی کاملاً جدید و ناشناخته به نظر برسد و در یک جمله گویا به سرزمینی دیگر قدم گذارده اید!!.
دولت ابرقدرت و دولتی که ادعای رهبری جهان را در سر می پروراند بایستی به افقهایی در خور این ادعا رسیده باشد یا حتی به آن چشم دوخته باشد, باید بتواند بیش از همه و پیش از همه از هر دروازه ناشناخته جهان, بشریت و کهکشان عبور کند و هر گاه که سایرین هم به چیزی دست یافتند بتواند پرچمهای پیشتازی خود را قبل از همه در خط پایان کاشته باشد و کلام آخر آنکه افق و بینش ابرقدرت نمی تواند حتی یک روز در قالب ادعا به حیات خود ادامه دهد...
پ.ن: رفتن این دکترمهندس اکونومیست تحمیلی! به سفرهایی مانند کپنهاگ و افاضاتی در حد کودکان مکتب نرفته و خرده دیکتاتورهای بیسواد آفریقایی بلکه پایینتر! مانند آن است که کودکی را به جمع بزرگان راه ندهند و او به عوض آموختن اسباب بزرگی فقط مایه خون دل خوردن خانواده و دوستانش را فراهم کند!!!.
پ.ن: پس از قانونی بودن یک دولت بعنوان نخستین رکن و فلسفه وجودی آن,مهمترین اصل ساز و کارهایی است که بتواند نفع مردمان و حقانیت کشور به همراه داشته باشد.
پ.ن:در کتابخانه معروف کنگره ,ساختمان توماس جفرسون به نقاشی بالا بعنوان سمبل دولت روبرو خواهید شد و نوشته لوح برروی زانوهای سمبل دولت با این مضمون که: دولت چیزی نیست به غیر از مردم,بوسیله مردم و برای مردم.A GOVERNMENT / OF THE PEOPLE / BY THE PEOPLE / FOR THE PEOPLE
پ.ن:یکی از نشانه های دولتهای ناموفق عقب ماندن از مردم در جهات مختلف اجتماعی, سیاسی, فرهنگی و فن آوری است. در واقع دولت عقب مانده ارتباط واقعی اش را با مردم از دست داده است که از موج خروشان مردمش جدا مانده است.15 سال پیش هنگامی که بخشهای دولتی مرتبط با فن آوری اطلاعات فاصله بسیاری با بخش خصوصی آن در ایران پیدا کردند این گمان نمی رفت که عقب ماندگی بخش دولتی در این بخش با ایزوله کردن فن آوری اطلاعات و پاک کردن صورت مسئله جبران شود.