اصول مسئوليت پذيري در شهر هرت
اگرهزارمطلب درمورد پابندي به پاسخگويي و اثرات مفيدش در جامعه را اينجا طرح كنم،هنوز هم كم است.مسئوليت پذيري جامعه ما ازسطح بحراني،عدم پاسخگويي دولت و مسئولين به سطح فاجعه آميزعدم مسئوليت پذيري شهروندي رسيده است كه به نوعي آخر اين مسير است!.
چندي پيش در مورد يك اشكال ساده وقابل حذف در يك تبليغ تلوزيوني كه براي يك سازمان دولتي ساخته شده بود،توضيحاتي دادم و براي آن كه به خودم ثابت كنم كه كم كاري از من نيست! با روابط عمومي آن سازمان هم تماس گرفتم و ايميل هم روانه كردم كه تبليغ مذكور با اصول ايمني صنعتي منافات دارد و بايستي بعنوان اقدامات كاهش ريسك ايمني در صنعت هم كه شده اين تبليغ را متوقف كنيد و حتي توضيح دادم كه اين تبليغ مي تواند ايمني درجايگاههاي سوخت رانيز به خطر بياندازد ولي اين اتفاق خجسته روي نداد و گوش آن سازمان به اين حرف بدهكار نبود!.
وقتي امروزاين خبررا در اشپيگل ديدم،فهميدم كه موضوع از چه لحاظ ساختاري و زيربنايي مشكل دارد!،در آلمان يك كمدين در يك برنامه طنز در نقش يك راننده تاكسي هنگام رانندگي دو خطاي فاحش ترافيكي مرتكب مي شود و يك بيننده ازطريق يك سازمان دولتي كه شكايتهاي عمومي را بررسي مي كنند،اين برنامه و كمدين مذكور را تحت تعقيب قضايي قرار ميدهد!و استدلال هم اين است كه از يك تريبون نبايد بي قانوني ترويج شود حتي در قالب شوخي و خنده!!.
نكته حايز اهميت حضور سه اصل قانون،سازمانهاي مسئول و پيگير وشهرونداني است كه حاضرند تا نقض قانون را به قانونگذارو مجريان قانون يادآوري كنند.
پ.ن:عكس متعلق به هاپه كركلينگ كمدين43 ساله آلماني در همان نقش كذايي است!،او در نقش كميك خود يك بار در حين رانندگي با يك دست سوسيس گاز مي زده! و بارديگر در حال رانندگي با موبايل صحبت مي كرده است.
چندي پيش در مورد يك اشكال ساده وقابل حذف در يك تبليغ تلوزيوني كه براي يك سازمان دولتي ساخته شده بود،توضيحاتي دادم و براي آن كه به خودم ثابت كنم كه كم كاري از من نيست! با روابط عمومي آن سازمان هم تماس گرفتم و ايميل هم روانه كردم كه تبليغ مذكور با اصول ايمني صنعتي منافات دارد و بايستي بعنوان اقدامات كاهش ريسك ايمني در صنعت هم كه شده اين تبليغ را متوقف كنيد و حتي توضيح دادم كه اين تبليغ مي تواند ايمني درجايگاههاي سوخت رانيز به خطر بياندازد ولي اين اتفاق خجسته روي نداد و گوش آن سازمان به اين حرف بدهكار نبود!.
وقتي امروزاين خبررا در اشپيگل ديدم،فهميدم كه موضوع از چه لحاظ ساختاري و زيربنايي مشكل دارد!،در آلمان يك كمدين در يك برنامه طنز در نقش يك راننده تاكسي هنگام رانندگي دو خطاي فاحش ترافيكي مرتكب مي شود و يك بيننده ازطريق يك سازمان دولتي كه شكايتهاي عمومي را بررسي مي كنند،اين برنامه و كمدين مذكور را تحت تعقيب قضايي قرار ميدهد!و استدلال هم اين است كه از يك تريبون نبايد بي قانوني ترويج شود حتي در قالب شوخي و خنده!!.
نكته حايز اهميت حضور سه اصل قانون،سازمانهاي مسئول و پيگير وشهرونداني است كه حاضرند تا نقض قانون را به قانونگذارو مجريان قانون يادآوري كنند.
پ.ن:عكس متعلق به هاپه كركلينگ كمدين43 ساله آلماني در همان نقش كذايي است!،او در نقش كميك خود يك بار در حين رانندگي با يك دست سوسيس گاز مي زده! و بارديگر در حال رانندگي با موبايل صحبت مي كرده است.