حديث بستنا !
يسنا در آستانه جمله بستن و اختراع كلمات من در آوردي به كار عجيبي دست زده و بر خلاف كلماتي كه قبلاً توصيفش شد و به "اوو" كشيده در انتها،منتهي اش مي كرد تازگي به همه چيزهايي كه به "ي" ختم مي شود به "آ" تبديل مي كند...
صندلا= صندلي،بستنا= بستني و مشابه همچين چيزهايي!.خصوصاًبستني را در اين فصل گرم با هيچ چيز عوض نمي كند! و من و مامانش را دم به دقيقه به پابوس فريزر و بستنا! مي برد كه فقط رنگ سفيد آن را دوست دارد و ساير ادا و اطوارهايي كه اين روزها بر بستني مي رود را به رسميت نمي شناسد!!.
پ.ن: عكس ذيل را هديه مي كنم به دخترم يسنا با همه هيجاني كه براي خوردن بستنا! نشان مي دهد!.
پ.ن: راستي عكس يسنا واقع در سر در وبلاگ را هم در كنار روزشمار عمرش تعويض كرده ام.