مهاجرستيزي بي پايان
اروپا ازلحاظ بازار كار، هميشه تقاضاي اصلي را براي كارگران ارزان قيمت در بخش خدمات و مشاغل سخت دنبال كرده است و مهاجر و نيروي كار وارداتي در اروپا عموماً مفهومي غير از اين ندارد مگر آنكه شرايط خاص مربوط به نيروي كار مورد بحث موقعيت ويژه اي را برايش به ارمغان آورد.
گذشته از مهاجرين ترك تبار در آلمان كه عملاً به نسل دوم و سوم هم رسيده اند و حق آب و گل پيدا كرده اند! ومهاجرين دهه اخير به بريتانيا كه هموطنان ما نيز در بين آنها زياد ديده ميشوند،كشورهاي اسكانديناوي نيز مركزتجمع گروهي از مهاجرين بوده اند كه عموماًپناهنده هاي اجتماعي يا سياسي خاورميانه،شرق دور يا بلوك شرق اروپا آنها را شكل داده اند.ايتاليا بعنوان يكي از گلوگاههاي ترانزيتي مهاجرين بلوك شرق پذيراي گروهي از كولي هاي روماني تبار است كه اخيراً قرباني راستهاي افراطي قدرت يافته در دوران زمامداري برلوسكوني هستندو هشدارهاي سازمان ديده بان حقوق بشر را نيز به دنبال داشته است...
پ.ن:در اين ميان سوال قابل طرح از سران اتحاديه اروپا اين است كه شماكه زيرساختهاي قانوني و مشكلات فرهنگي بيگانه ستيزي و مهاجر ستيزي را سر و سامان نداده ايد،مگر مرض داريد؟! كه بدنبال نيروي كار ارزان ، مرزهايتان را اين چنين به روي مردم فلكزده جهان سوم باز كرده ايد؟؟.اگر براي پركردن مشاغل مذكور نيروي كار داريد پس اين چراغ سبز دادن به مردم بدبختي كه در كمپها وحاشيه شهرهاي اروپايي سرگردانند چه معني دارد؟.
پ.ن:عكس يكي اززنهاي مهاجررومانيايي تباررا درداخل كمپي نزديك رم نشان مي دهد.