The Art of Crying
وقتی یک بیمار روحی تشکیل خانواده می دهد, احتمال معالجه وی به مراتب کمتر از تشدید فاجعه در بین خانواده است و می توان انتظار داشت که ازدواج راه حل مناسبی پیش از درمان بیماران روحی نباشد. تفکر سنتی "اگر ازدواج کند خوب می شود" از همان اشتباهاتی است که می تواند شدت و عمق اشتباه را تا مرزهای باورنکردنی پیش ببرد. با توجه به پافشاری ساختارهای اطلاع رسانی اجتماعی در مملکت ما بر سرپوش نهادن بر اطلاعانی در مورد شیوه های شناسایی و برخورد مناسب با بیماریهای روحی و تبعات فزاینده بدون درمان ماندن بسیاری از این بیماران و حضور بدون کنترل در بین بدنه اجتماع می رود که تشخیص بیمار از سالم را دچار مشکل سازد.
همانطور که حدس زده اید باز هم موضوع فیلمی است که با پازلهای اجتماعی ما می خواند ولی متاسفانه ما اجازه ساخت چنین چیزی را به سینماگر خودمان نمی دهیم و ام القرای فرهنگ و اعتقادات و مذهب و اصالت خانواده اصلاً دچار مشکلاتی از این دست نیست و نخواهد بود!!.
هنر گریه کردن اثر کارگردان دانمارکی Peter Schønau Fogاز کارهای سینمایی است که بر اساس دو محور اصالت اطلاع رسانی به جامعه و لزوم شفافیت بحرانهای اجتماعی برای پیشگیری از تکرار و توسعه آن ساخته شده است. داستان فیلم زندگی خانواده ای دانمارکی را در سال 1971 به تصویر می کشد که پدر خانواده با تیپی افسرده و شکست خورده هر شب تهدید می کند که خودش را خواهد کشت و فرزندان خردسالش از بیم خودکشی وی و برای آرام کردن پدر اسیر رفتارهای حیوان صفتانه پدر می شوند, مادر خانواده منفعل از این رفتارهای شوهر با خوردن قرصهای خواب آور خود را مغروق خواب می کند تا نبیند که چه اتفاقی در خانه هر شب تکرار می شود و این وقایع با بزرگتر شدن دختر نوجوان فیلم و پسر بچه نونهال که راوی اصلی فیلم است به حواشی جدیتری ختم میگردد که منجر به بستری شدن دختر در بیمارستان روانی و عزم پسربچه برای حمایت خواهرش بدل می شود...
همانطور که سیاهی داستان نشان می دهد ژانر تراژدی و کمی آغشته با رگه هایی از طنز سیاه حقایق غیر قابل کتمانی چون کودک آزاری با پس زمینه های خانوادگی محور اصلی فیلم است و از همه مهمتر حاوی هشداری است برای خانواده ها که نباید از بودن چنین افرادی در خانواده دفاع کرد و به محض شناسایی رفتارهایی از این دست بایستی در وحله اول برای معرفی به مراکز درمانی و سپس از طریق قانونی به مقابله برخاست.
پ.ن: نکته قابل توجه سینماگران اسکاندیناویایی در برخورد با موضوعاتی از این دست عدم استفاده از برچسب مقدس و مقدس مآبی در مورد موضوعاتی چون خانواده است و با توجه به گسترش فرهنگ روانشناسی و روانکاوی در آن کشورها تفکیک شخص یا خانواده بیمار با مشکل روحی-روانی به راحتی صورت می گیرد و هیچگاه شبیه به فجایع پنهانی که در مملکت خودمان رخ می دهد و از ترس آبرو ریزی مطرح شدن آن و شکافتن ابعاد آن در الویت آخر قرار نمی گیرد.
پ.ن: آشنایی جامعه با امکان حضور یا بوجود آمدن چنین معضلاتی, سیاه نمایی نیست بلکه یک قدم جلو افتادن از حادثه است...
همانطور که حدس زده اید باز هم موضوع فیلمی است که با پازلهای اجتماعی ما می خواند ولی متاسفانه ما اجازه ساخت چنین چیزی را به سینماگر خودمان نمی دهیم و ام القرای فرهنگ و اعتقادات و مذهب و اصالت خانواده اصلاً دچار مشکلاتی از این دست نیست و نخواهد بود!!.
هنر گریه کردن اثر کارگردان دانمارکی Peter Schønau Fogاز کارهای سینمایی است که بر اساس دو محور اصالت اطلاع رسانی به جامعه و لزوم شفافیت بحرانهای اجتماعی برای پیشگیری از تکرار و توسعه آن ساخته شده است. داستان فیلم زندگی خانواده ای دانمارکی را در سال 1971 به تصویر می کشد که پدر خانواده با تیپی افسرده و شکست خورده هر شب تهدید می کند که خودش را خواهد کشت و فرزندان خردسالش از بیم خودکشی وی و برای آرام کردن پدر اسیر رفتارهای حیوان صفتانه پدر می شوند, مادر خانواده منفعل از این رفتارهای شوهر با خوردن قرصهای خواب آور خود را مغروق خواب می کند تا نبیند که چه اتفاقی در خانه هر شب تکرار می شود و این وقایع با بزرگتر شدن دختر نوجوان فیلم و پسر بچه نونهال که راوی اصلی فیلم است به حواشی جدیتری ختم میگردد که منجر به بستری شدن دختر در بیمارستان روانی و عزم پسربچه برای حمایت خواهرش بدل می شود...
همانطور که سیاهی داستان نشان می دهد ژانر تراژدی و کمی آغشته با رگه هایی از طنز سیاه حقایق غیر قابل کتمانی چون کودک آزاری با پس زمینه های خانوادگی محور اصلی فیلم است و از همه مهمتر حاوی هشداری است برای خانواده ها که نباید از بودن چنین افرادی در خانواده دفاع کرد و به محض شناسایی رفتارهایی از این دست بایستی در وحله اول برای معرفی به مراکز درمانی و سپس از طریق قانونی به مقابله برخاست.
پ.ن: نکته قابل توجه سینماگران اسکاندیناویایی در برخورد با موضوعاتی از این دست عدم استفاده از برچسب مقدس و مقدس مآبی در مورد موضوعاتی چون خانواده است و با توجه به گسترش فرهنگ روانشناسی و روانکاوی در آن کشورها تفکیک شخص یا خانواده بیمار با مشکل روحی-روانی به راحتی صورت می گیرد و هیچگاه شبیه به فجایع پنهانی که در مملکت خودمان رخ می دهد و از ترس آبرو ریزی مطرح شدن آن و شکافتن ابعاد آن در الویت آخر قرار نمی گیرد.
پ.ن: آشنایی جامعه با امکان حضور یا بوجود آمدن چنین معضلاتی, سیاه نمایی نیست بلکه یک قدم جلو افتادن از حادثه است...