باران، دختری برای فردا
یسنا خانم وحرکات غیر قابل پیش بینی او،مدتی است ما را از سینما رفتن بازداشتهاست،و ما به حکم توفیق اجباری فیلمها را با کمی تاخیر در سینمای خانگی زیارت میکنیم و البته بدون حواشی سینماهای ایرانی!.
باران کوثری صبیه سرکار خانم بنی اعتماد و کوثری ورزشی!،را برای اولین بار در سریال تلوزیونی مناسبتی سال گذشته در نقشی متفاوت و توانائیهای مثال زدنی در تک گویی بی پایان! و کل کل انداختنهای با مزه "صاحبدلان" به نظر آوردم و بعد نوبت نقش کوتاه و تاثیرگذارش در"تقاطع" و دیشب هم به بهترین کار او تا کنون پرداختم: خون بازی
ما ایرانیها به وسع ناچیزی که از درک آینده ودلبستگی شدیدمان به گذشته داریم، همیشه در نگرانی از دست دادن چیزهای قدیمی و جایگزینی نامحتمل چیز دیگری با همان قدر و قیمت می اندیشیم،من خودم همیشه در اوان نوجوانی تصور کرده ام که بعد از شجریان آواز ایرانی یتیم خواهد شد و چه و چه و ...
ولی واقعیتی مثل ظهور امثال باران مرا متوجه این اشتباه تاریخی کرده است که پایانی بر استعداد وجود ندارد!،همیشه کسانی پیدا می شوند که پرچم را از زمین بر دارند.باران در درک شخصیت یک معتاد و تیپ سازی موفق آن به قدری جلو رفته بود که من را هم در بعضی لحظات در درک و تمییز بین واقعیت مجازی و حقیقی دچار مشکل می کرد!،همچنین بده و بستان زیبای بین او و بیتا فرهی در نقش مادرش که نوجوان تکیده اش را به دندان می کشید...
خون بازی پیام دیگری هم در حاشیه برای والدینی که در پی آرزوهای خودشان از درک واقعیتهای وجودی فرزندشان غافل می مانند،داشت .بسیاری از ما حتی بعد از تولد فرزندمان بر سر دوراهی از خودگذشتگی برای فرزند یا دنبال کردن برنامه ها برای رسیدن به آرمانهای شخصی می مانیم و نسل جدید به راحتی خودش را برمی گزیند،"سارا"ی خون بازی معلول دو رویکرد متعامل است: اول سیستمی که نظارت بر سلامت جامعه را فدای برداشتهای سلیقه ای و اعتقاداتی نه چندان همه گیر کرده ومسئولیت اصلی خود را کمرنگ کرده است و دیگری نقش خانواده هایی که در بستر جامعه شبه مدرن جهان سوٌمی که در آن زندگی می کنیم دیگر نه شباهتی به خانواده های سنتی و نه شباهتی به جوامع مدرن دارد!،و اشتباهات زیادی در حٌق کودکانمان رخ می دهد.
درداستان فیلمهایی از این دست سعی بر این است که برایند چند اشتباه حتماً منجر به تراژدی خواهد شد،ولی متاسفانه شاهد هستیم که بدون تعامل الزامی چند اشتباه همزمان هم فاجعه رخ می دهد و گاهاً در نبود بنیادهای مسئول و مسئولیت پذیری اجتماعی دولت تمام سعی خانواده هم نقش برآب میشود.
پ.ن: راستی تصاویر بی نقص و شمال بارانی در زمستان را هم فراموش نکنیم که در سکانسهای جادهای فیلم خیلی قشنگ تصویر شده است.