2 از 30
دريكماه گذشته بيش از 30فيلم ديدم، درساعاتي كه همه مي خوابند يا كاري انجام نمي دهند يا هرزمان ديگري كه فراچنگ آمد،ولي فقط دو فيلم تا همين لحظه درياد و خاطره باقيمانده است...
آخرين پادشاه اسكاتلند با هنرنمايي فارست ويتاكر محبوب من !، كه ديگرباور كرده ام حضورش به معناي ديدن فيلمي قابل توجه است ،به نقش ايدي يا عيدي امين ديكتاتور مخوف اوگاندا (مگرديكتاتور غير مخوف هم داريم؟) وعريان كردن دنياي دروني چنين آدمهايي با ظرافتي بيش از حد انتظار و چندين نكته قابل بازگويي مجدد:
اول آنكه ديكتاتورها به كمك كاريزماي شخصيتي وتاثير گذاردن بر اقشار فرودست جاي پايي در ساختار يك حكومت پيدا مي كنند و ديگر آن كه حقارتها، ترسها و نااميديهاي بجا مانده در شخصيتهاي آنها است كه از آنان ديكتاتور مي سازد و در مواجهه با قدرت به ملغمه ترسناك و مخوفي تبديل مي شود و مطلب آخر آنكه ديكتاتوري بر بالاي نردبانهايي از جنس جسارت، زياده خواهي، سرسپردگي به قدرت و جاه طلبي به ارتفاع بيشتري دست مي يابد و عمر ديكتاتوري مي تواند مقارن حضورنردبانهاي بيشتري ازاين دست باشد!.
پ.ن: جيمزمك آووي را به نقش دكتر نيكولاس در اين فيلم باز هم بيشترپسنديدم !.
خواننده يا بهتر بگويم قرائت كننده! (ضعف فارسي درترجمه انگليسي) با هنرمندي كيت وينسلت مستقل از سكانس ابتدايي فيلم كه شايد به مزاق خانواده ها زياد خوش نيامده باشد، مي تواند بهترين فيلم سال لقب بگيرد اگر حس كرده باشيد كه يك بيسواد و اجحافي كه در حق او اتفاق مي افتد ميتواند منجر به بزرگترين اشتباهات بشري تا حد سوزاندن صدها انسان در يك كليسا شود!. همه لحظات فيلم اعم ازتلخ يا شيرين دستمايه اي است كه توانايي خواندن و ظلمت بيسوادي رامقابل يكديگر بنشاند، ساير برداشتها و داستانهاي فرعي همه بيهوده اند!!.
پ.ن:حضور رالف فاينس در فيلم دراندازه او نيست و شايد سردي نگاه وكردارش تنها علت حضور ستاره اي مانند او در چنين فيلمي آن هم دربخشي ازفيلم باشد.
آخرين پادشاه اسكاتلند با هنرنمايي فارست ويتاكر محبوب من !، كه ديگرباور كرده ام حضورش به معناي ديدن فيلمي قابل توجه است ،به نقش ايدي يا عيدي امين ديكتاتور مخوف اوگاندا (مگرديكتاتور غير مخوف هم داريم؟) وعريان كردن دنياي دروني چنين آدمهايي با ظرافتي بيش از حد انتظار و چندين نكته قابل بازگويي مجدد:
اول آنكه ديكتاتورها به كمك كاريزماي شخصيتي وتاثير گذاردن بر اقشار فرودست جاي پايي در ساختار يك حكومت پيدا مي كنند و ديگر آن كه حقارتها، ترسها و نااميديهاي بجا مانده در شخصيتهاي آنها است كه از آنان ديكتاتور مي سازد و در مواجهه با قدرت به ملغمه ترسناك و مخوفي تبديل مي شود و مطلب آخر آنكه ديكتاتوري بر بالاي نردبانهايي از جنس جسارت، زياده خواهي، سرسپردگي به قدرت و جاه طلبي به ارتفاع بيشتري دست مي يابد و عمر ديكتاتوري مي تواند مقارن حضورنردبانهاي بيشتري ازاين دست باشد!.
پ.ن: جيمزمك آووي را به نقش دكتر نيكولاس در اين فيلم باز هم بيشترپسنديدم !.
خواننده يا بهتر بگويم قرائت كننده! (ضعف فارسي درترجمه انگليسي) با هنرمندي كيت وينسلت مستقل از سكانس ابتدايي فيلم كه شايد به مزاق خانواده ها زياد خوش نيامده باشد، مي تواند بهترين فيلم سال لقب بگيرد اگر حس كرده باشيد كه يك بيسواد و اجحافي كه در حق او اتفاق مي افتد ميتواند منجر به بزرگترين اشتباهات بشري تا حد سوزاندن صدها انسان در يك كليسا شود!. همه لحظات فيلم اعم ازتلخ يا شيرين دستمايه اي است كه توانايي خواندن و ظلمت بيسوادي رامقابل يكديگر بنشاند، ساير برداشتها و داستانهاي فرعي همه بيهوده اند!!.
پ.ن:حضور رالف فاينس در فيلم دراندازه او نيست و شايد سردي نگاه وكردارش تنها علت حضور ستاره اي مانند او در چنين فيلمي آن هم دربخشي ازفيلم باشد.