Saturday, April 18, 2009

نقد عملكرد به جاي نقد شخصيت


درطول روز،هفته و ماه در اين ديار بسيار پيش آمده است كه در هنگام برخورد با يك ندانم كاري يا بي مسئوليتي شغلي توسط همكاران ،كاركنان يا هر مقام مسئولي اگردرمقام انتقاد يا پرسش از آنها يا مسئولين شان برآمده ايم با توضيحاتي از اين دست روبرو شده ايم:
فلاني شخص متعهدي است،آدم خوبي است،من به سرش قسم مي خورم و از اين قبيل...
ولي هيچگاه با نوع اشتباه و تحليل خطاي بوجود آمده برخوردي صورت نمي گيرد! ،از عمده مواردي كه تكرار مي شود اين است كه انتقاد را در ارتباط با شخصيت طرف خاطي تجزيه و تحليل مي كنند و نه با توجه به نتيجه عملكردي وي!!.
يكي از آسيبهاي اصلي در كارهاي اجرايي اين مملكت به همين باز مي گردد كه سازمان فراموش مي كند كه مسئول اجراي يك هدف را براي چه چيزي استخدام كرده و در قبال اشتباهات اجتناب ناپذير از طريق رجوع به تعهد يا ظاهرالصلاح بودن و انواع فاكتورهاي غيرمربوط به دفاع از آن مي پردازد!.
در كشورهاي ديگر،مهمترين اصل دربرخورد با خاطي فقط نقد عملكرد است و اين هدف سازماني است كه اهميت دارد،به طورمثال به نقل از اشپيگل راننده اتوبوسي كه براي جلوگري از له شدن يك وزغ ترمزكرده بود و باعث دير به سركار رسيدن يكي از مسافرين شده بود دراثر شكايت مسافر اخراج شده است و اين در حالي است كه مي دانيم جمعيتهاي حمايت از حيات وحش در اروپا بسيار فعالند و طرفدار دارند، ولي مطمئناً اين وظيفه راننده اتوبوس محسوب نمي شود وتاخير در رساندن مسافران به هيچ وجه قابل قبول نمي باشد!.

blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes