Monday, March 14, 2011

قربانيان تعدي جنسيتي در خاموشي و عدم صراحت قانون


غول بيدار و ناشناسي كه زير پوست شهروندي اين مملكت و بويژه به نقش مذكر در تعقيب و شكنجه روحي و جسمي اناث دمي از پاي نمي نشيند و قانونگذار سالها است كه با اجتناب از نقش قانوني خود و شايد همدلي! با مجرميني از اين دست از كنار اين فاجعه انساني خاموش مي گذرد...
اشتباه نكنيد!، صحبت از ديو شب و خفاش نيمه شب نيست!بلكه صحبت از آدمهاي چه بسا اتوكشيده، فرهيخته و حتي خانواده داري است كه در محيطهاي كار و عمومي به هر دليل فرهنگي،پيش زمينه اي، خانوادگي، طفوليتي و هر چه كه بتوان آن را نام گذاشت و شايد هم ناخودآگاه در حضور جنس مخالف به واكنشهاي رفتاري دست مي زنند كه باعث اذيت و آزار طرف روبرو،تعدي به حقوق انساني و شهروندي وي و هتك حرمتهاي انساني مي شوند.
تعرض جنسي يا Sexual harassmentكه در قوانين تمامي كشورهاي دنيا به روشني و با تبعات حقوقي و قانوني شديد با متخلفان آن برخورد مي گردد، گونه اي از تحميل و آزار جنسي است كه همراه با ارعاب، برتري نيروي فيزيكي يا از روي اضطرار به طرف منفعل تحميل مي گردد و مي تواند همراه با پيشنهادات بيشرمانه! و انواع وعده ها براي جبران مافات باشد!.
با وجود آنكه موضوع از لحاظ قانوني جرم محسوب مي گردد ولي مصداق وقوع آن و تحقيق در رد يا اثبات در جامعه اي درونگرا و درگير عرف و شريعت و قوانين نانوشته خانوادگي و قبيله اي در حد غيرممكن به نظر مي رسد و در شرايط غير قابل اثبات كه اثرات فيزيكي خاصي موجود نباشد، عملاً قانونگذار وطني راه چاره اي در نظر نداشته يا موضوعي از اين دست را در سكوت و يا با ريش سفيدي ختم به خير مي كند!.
محيطهاي كاري مختلط ايراني بيش از پيش درگير اين معضل شده اند و كمتر مكاني را مي توان يافت كه به نوعي يكي از درجات آن اتفاق نيافتد و متاسفانه در اكثر اوقات نفوذ مردسالارانه، حكم نهايي را به ضرر وانتقال يا اخراج زن ماجرا و مسكوت گذاردن براي طرف مرد برگزار مي كند.
پ.ن:آنچه در قوانين ايران تحت موضوع مشابه فوق پيگيري مي شود معمولاً حادثه اي است كه صغير و كبير از آن آگاه شده اند و چندين شاهد داشته و شدت و حدت آن به حدي بوده كه قاضي نمي تواند آن را در سكوت برگزار كند ولي بدبختانه حوادثي به مراتب شنيع تر و غير انساني تر كه ظاهراً جزء موارد پيگيري اين قوانين نيست هر روز و هر لحظه از مكانهاي شلوغ گرفته تا مكانهاي خلوت،از دفاتر كار تا سرسرا و راهروهاي اداره جات و به عناوين مختلف صورت مي پذيرد،انواع جوكها و روايتهاي غير اخلاقي كه همكاران مرد با صداي بلند و گاهاً به عمد به گوش همكاران زن خود روانه مي كنند تا انواع نگاه و لمس ناشايسته و بدون اجازه ، تهديد كارمندان زيردست به اخراج و از كار بيكار شدن تا وعده و وعيد ازدواج و ارتقاء شغلي، همه و همه دو روي يك سكه هستند و ضعف اخلاقي و ناهنجاري مردماني است كه خود را براي بالغ شدن و عاقلانه رفتار كردن مهيا نكرده اند يا نيآزموده اند .
پ.ن: سخن امروز از سر ناچاري و به دنبال ارتكاب چندباره مرد زنباره اي است كه در همين نزديكي ها، كسي از دست وي در امان نيست و فقط خوشانسي وي و الابختكي بودن سيستم قضائيه راهكاري براي اخراج وي در بوجو نياورده است،ولي زنان هم پرونده اش بدون استثناء اخراج شده اند يا مجبور به ترك محل كار فعلي بوده اند.
پ.ن: شهري را مي شناسم كه زنان و دخترانش جرات سوار تاكسي شدن را هم ندارند مگر آنكه همه سرنشينان زن باشند!،والا حداقل اين طي طريق به بهاي چندين نيشگون سخت و كبود كننده از پا و ران آنها تمام مي شود (نقل به مضمون از شهادت عيني يك پزشك زن در همان شهر).
پ.ن:بسياري از خانواده ها دخترانشان را براي اجتناب از چنين روزهايي و چنين ماجراهايي عبوس و ترشرو و بي اعتماد به مردان تربيت مي كنند تا هيچگاه فرصت سوء استفاده اي پيش آمد نكند،از آن طرف نسل دختراني با چنين روحياتي هيچگاه به اعتماد كامل از همسر خود يا هيچ مرد ديگري نخواهند رسيد و ماجرا ادامه خواهد داشت...


blog comments powered by Disqus
Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes