اساتید زخمه ها را تندری کردند
برای ایرانیهای غیر ساکن در پایتخت,فرصت دیدن هنرنمایی اساتید موسیقی به اندازه ای کم اتفاق می افتد که هر بار را مانند یک اتفاق بی نظیر به حافظه می سپارند.قبلا! ازموسیقی تیتراژ سریال بیاد ماندنی مثل آباد توسط استاد علیزاده در همان اوایل انقلاب گفته بودم و ماندگاری آن در حافظه ام که باعث شد تا به هر زحمتی شده آن تیتراژ را بیابم و به آهنگ گوشی موبایل تبدیلش کنم!,ولی در این آخر دنیا به یکباره و در پی پیشنهاد بندرعباس بعنوان پایتخت موسیقی کشورمان!,چندین کنسرت موسیقی پشت سر هم نصیب ما سرحدی ها! شده است. 18 و 19 اسفند هم نوبت به استادان علیزاده و خلج و بداهه نوازی شان رسید که برای من فرصت یگانه ای بود تا شورانگیز و ترکمن استاد را زنده و در چند قدمی چشمها و گوشهای مسحور شده ام, تجربه کنم!.بیش از همیشه اعتقاد پیدا کردم که نوازندگی سازهای ایرانی ارتباط مستقیمی با انتقال حس و دانش موسیقیایی نوازنده به ساز و انعکاس آن به مخاطب دارد و علیزاده بخصوص با آن دانش و تجربه اسطوره ای بویژه در تجربه های نوینی که با سه تار و تار و ساز شخصی اش یافته است به بی مرگی و فنا ناپذیری دست یافته است!.
پ.ن:در اجرای شب اول پس از پایان دو بخش پیشبینی شده و با توجه به درخواست حضار و کف زدنهای تشویقی, این دو به صحنه بازگشتند و با نواختن یکی از ملودیهای فولکلوریک بندری حضار را به وجد آوردند و با کل کشیدن یکی از حضار این قطعه حدود 6 دقیقه ای را به پایان بردند!.
پ.ن:اصرار و تحمیل شروع قطعات موسیقی با تلاوت قرآن در ابتدا بقدری همه را تعجب زده کرد و این در حالی است که چنین چیزی مرسوم اجرای کنسرت در هیچ کجای ایران نیست! و احتمالاً از ابداعات رئیس ارشاد این آخر دنیا است !.
پ.ن:در اجرای شب اول پس از پایان دو بخش پیشبینی شده و با توجه به درخواست حضار و کف زدنهای تشویقی, این دو به صحنه بازگشتند و با نواختن یکی از ملودیهای فولکلوریک بندری حضار را به وجد آوردند و با کل کشیدن یکی از حضار این قطعه حدود 6 دقیقه ای را به پایان بردند!.
پ.ن:اصرار و تحمیل شروع قطعات موسیقی با تلاوت قرآن در ابتدا بقدری همه را تعجب زده کرد و این در حالی است که چنین چیزی مرسوم اجرای کنسرت در هیچ کجای ایران نیست! و احتمالاً از ابداعات رئیس ارشاد این آخر دنیا است !.