لزوم ايجاد بريگاد ملٌي مبارزه با آلودگيهاي نفتي
وقتي اخبار مربوط به آلودگي هاي نفتي منتشره توسط تاسيسات نفتي در اين وطن گل و بلبل را مي شنويم و بعد مي بينيم به راحتي از آلودگي كيلومتر در كيلومتر طول و عرض لكه منتشره در رودخانه و دريا صحبت مي شود، از شرمنده گي چند روزي لال مي شوم و سعي مي كنم كه چيزي در مورد آن ننويسم ولي افاضاتي كه در جلسه هاي دو-سه ساله اخير در همين مورد و لزوم تشكيل بريگاد هاي رفع آلودگي نفتي در وسع ملٌي در صنعت نفت كرده ام يا شنيده ام مجال سكوت نمي دهند!.به طور خلاصه بايد بگويم در مبحث مديريت ريسك اگر تعداد حادثه يا رويدادي در حيطه بهداشت،ايمني،محيط زيست يا هر مديريت ديگري به صورت سلسله وار با شباهتهاي كتمان ناپذير اتفاق افتد بدين معني است كه تكرارپذيري آن حادثه بالا رفته و حتماً باعث بالا رفتن ضريب ريسك متناسب آن شده است و در نتيجه اقدام اصلاحي براي كنترل، كاهش يا رفع عوامل ريسك مذكور از هر چيز ديگري براي مديريت و ناظرين عالي مجموعه مهم تر خواهد بود. حوادثي از قبيل آلودگي بي سابقه در چهارمحال بختياري، لرستان، خوزستان و اينك در بوشهر و همه مرتبط با خطوط لوله انتقال نفت خام يك حقيقت واحد را نشانه گرفته اند! و آن كهولت سن اين خطوط و بالا رفتن ريسك نشتي و تركيده گي و انفجار و بلاخره احتمال روزافزون تكرار حادثه آلودگي در مناطق وسيعي همجوار اين شبكه قديمي است.
تشكيل بريگاد ملٌي رفع الودگي نفتي در كشوري تك محصولي كه اين روزها به يمن تحريمهاي گسترده فقط نفت خام مي فروشد و مابقي ترش و سنگين آن را به زور در حلق پالايشگاه هايش مي چپاند، خط لوله يك محور راهبردي و ممتاز است كه بايد از هسته و اتم و كيك زرد به هر طريقي زد و به مبلغ آن افزود!، آموزش كارشناسان طاق و جفتي كه اين روزها در سمت كارشناس محيط زيست و ايمني در شركتهاي تابعه نفتي مشغول خدمتگذاري هستند جهت آشنايي با تكنيك هاي واكنش سريع به حادثه آلودگي نفتي در مناطق همجوار رودخانه ها ، درياچه ها و دريا و خليج از اوجب واجبات بوده و حتي از خيمه زدن بر صندوق بازنشستگي نفت هم واجبتر است!و ابتياع كيت هاي جاذب هيدروكربور و شستشو دهنده خاك و سنگ چين ، بومهاي جاذب و كنترل كننده آلودگي نفتي حداقل هايي است كه بايستي در چند نقطه با ريسك بالا دپو شده و آماده عمليات واكنش سريع باشند تا به راحتي خبرگزاري ملٌي نتواند از كيلومتر در كيلومتر توسعه آلودگي خبر تهيه كند و بتواند با غرور اعلام كند كه حادثه در بطن وقوع كنترل شده و راه به رودخانه هاي فصلي و غير فصلي و حوزه آبريز و كذا و كذا نيافته است و هيچ مسئول زيست محيطي دستگاه هاي اجرايي غيرنفتي نتواند با پشت چشم نازك كردن در مورد تهديد اكولوژي سخن بگويد بدون آنكه بداند در صنعت نفت گرفتاري اصلي از چيست؟.
پ.ن:نكته قابل توجه با توجه به توپوگرافي منطقه استفاده مناسب از دره هايي است كه ميتوانستند با استفاده از خدمات وسائط نقليه سنگين به شكل مخزن موقت جلوي عبور مواد را به سمت آبريزگاه هاي پايين دست سد كنند و خود به دالان عبور آلودگي تبديل نشوند و معلوم نيست اين همه لودر در آن منطقه قابل بسيج شدن براي يك كار هماهنگ در همان 24 ساعت اول و پيش از رسيدن آلودگي به رودخانه فصلي منتهي به خليج نبودند؟، آيا كسي در مورد تفاوت هزينه رفع آلودگي دريايي در مقايسه با رودخانه نيمه خشك فصلي كه متاسفانه با بارشهاي اخير پرآب شده بود،چيزي مي داند؟؟؟.
پ.ن:مدير فرزانه مديريت بهداشت،ايمني و محيط زيست وزارت نفت تا لحظه مخابره اين خبر از رسيدن آلودگي به دريا نيز اطلاع نداشته است!.
تشكيل بريگاد ملٌي رفع الودگي نفتي در كشوري تك محصولي كه اين روزها به يمن تحريمهاي گسترده فقط نفت خام مي فروشد و مابقي ترش و سنگين آن را به زور در حلق پالايشگاه هايش مي چپاند، خط لوله يك محور راهبردي و ممتاز است كه بايد از هسته و اتم و كيك زرد به هر طريقي زد و به مبلغ آن افزود!، آموزش كارشناسان طاق و جفتي كه اين روزها در سمت كارشناس محيط زيست و ايمني در شركتهاي تابعه نفتي مشغول خدمتگذاري هستند جهت آشنايي با تكنيك هاي واكنش سريع به حادثه آلودگي نفتي در مناطق همجوار رودخانه ها ، درياچه ها و دريا و خليج از اوجب واجبات بوده و حتي از خيمه زدن بر صندوق بازنشستگي نفت هم واجبتر است!و ابتياع كيت هاي جاذب هيدروكربور و شستشو دهنده خاك و سنگ چين ، بومهاي جاذب و كنترل كننده آلودگي نفتي حداقل هايي است كه بايستي در چند نقطه با ريسك بالا دپو شده و آماده عمليات واكنش سريع باشند تا به راحتي خبرگزاري ملٌي نتواند از كيلومتر در كيلومتر توسعه آلودگي خبر تهيه كند و بتواند با غرور اعلام كند كه حادثه در بطن وقوع كنترل شده و راه به رودخانه هاي فصلي و غير فصلي و حوزه آبريز و كذا و كذا نيافته است و هيچ مسئول زيست محيطي دستگاه هاي اجرايي غيرنفتي نتواند با پشت چشم نازك كردن در مورد تهديد اكولوژي سخن بگويد بدون آنكه بداند در صنعت نفت گرفتاري اصلي از چيست؟.
پ.ن:نكته قابل توجه با توجه به توپوگرافي منطقه استفاده مناسب از دره هايي است كه ميتوانستند با استفاده از خدمات وسائط نقليه سنگين به شكل مخزن موقت جلوي عبور مواد را به سمت آبريزگاه هاي پايين دست سد كنند و خود به دالان عبور آلودگي تبديل نشوند و معلوم نيست اين همه لودر در آن منطقه قابل بسيج شدن براي يك كار هماهنگ در همان 24 ساعت اول و پيش از رسيدن آلودگي به رودخانه فصلي منتهي به خليج نبودند؟، آيا كسي در مورد تفاوت هزينه رفع آلودگي دريايي در مقايسه با رودخانه نيمه خشك فصلي كه متاسفانه با بارشهاي اخير پرآب شده بود،چيزي مي داند؟؟؟.
پ.ن:مدير فرزانه مديريت بهداشت،ايمني و محيط زيست وزارت نفت تا لحظه مخابره اين خبر از رسيدن آلودگي به دريا نيز اطلاع نداشته است!.