Departures (おくりびと, Okuribito) 2008 در نکوهش قضاوت پسران در مورد پدران
امسال سومین سالگرد از دست رفتن پدرم را پشت سر گذاشتم و این روزها مانند بسیاری از مردهای دیگر بیشتر از همیشه نیاز به بودن پدر را درکنارم حس می کنم. اغلب پسرهای ایرانی در قالب فرهنگ سنتی کمتر با پدرهای شان مانوس می شوند و فقط زمانی متوجه می شوند که دیگر فرصت زیادی برای انس باقی نمانده است...در طی سفر ژاپن به دنبال اثار سینمایی برتر سالهای اخیر آنها بودم و فیلم درگذشتگان محصول 2008 که اسکار فیلم خارجی نیز در همان سال به آن تعلق گرفت, را در طی سفر دانلود کردم و فقط امشب موفق به تماشای آن شدم. فیلم داستان جوانی است که نوازندگی ویولون سل را در یک ارکستر مجلسی پس از زحمات زیاد به علت انحلال ارکستر از دست می دهد و برای یگذران زندگی مجبور می شود که به موطن خویش, یکی از شهرهای کوچک ژاپن باز گردد و در خانه ارثیه مادری با همسرش سکنا گزیند. تلاش برای یافتن شغل او را به موسسه کفن و دفن شهر می رساند و ناخودآگاه خود را در منصب مرده شور و مسئول برگزاری مراسم ویژه مهیا سازی جسد برای در تابوت گذاردن می یابد.این شغل غیر متعارف محملی می شود که پدر خویش را پس از سالها غیبت ملاقات کند, آن هم در زمانی که پدرش فقط در قالب همان شغل کذایی به او احتیاج دارد! و ناگفته های بسیاری بر او مشهود می شود...پ.ن: فیلم تلفیق بسیار زیبایی از مفهوم مرگ و زندگی, سنت مداری ژاپنیها و گونه ای از تقدیر شرقی است که دیدن آن پس از سفر به سرزمینی که لایه های تکنولوژیک آن بیشتر چشمها را خیره می کند, مانند ادیسه ای است که رموز بیشتری از این ملت را آشکار می سازد ! .
پ.ن:موسیقی زیبای متن فیلم, سنت کفن(البته منظورم همان کیمونوی ژاپنی است!) پوشی و آماده سازی جسد به طریقه ژاپنی با متانت و جدیت مخصوص خودشان در انجام وظیفه و احساس غرور از انجام درست وظایف از چیزهایی است که باید با ژاپن و ژاپنیها آشنا باشی تا ترکیب همه آنها با هم به جانت رسوخ کند. بازیگر نقش اوٌل فیلم ویولون سل نوازی و هنر آماده سازی جسد و در تابوت گذاردن را به شیوه بودایی ها آموزش دیده است! و مراحل ساخت فیلم 10 سال به طول انجامیده است,جالب است بدانید که نمایش این مراسم به لحاظ مذهبی یک تابوی فرهنگی بوده است و کارگردان از واکنشهای بعدی در مورد فیلمش بسیار نگران بوده است!.
پ.ن:در کمال تعجب! هنرپیشه ایفاگر نقش زن پسر جوان فیلم, همان دختر بازیگر فیلم Wasabi (2001) است که با ژان رنو هم بازی بود!.
پ.ن:این نکته ظریف در نکوهش قضاوت پسران در مورد پدران, من را به این فکر فرو برده که آیا نسل فعلی می تواند اشتباهات نسلهای پیش را به درستی قضاوت کند؟ و آیا فاصله گرفتن از ظرف زمان مجالی برای درست دیدن وقایع باقی می گذارد؟؟...
پ.ن:موسیقی زیبای متن فیلم, سنت کفن(البته منظورم همان کیمونوی ژاپنی است!) پوشی و آماده سازی جسد به طریقه ژاپنی با متانت و جدیت مخصوص خودشان در انجام وظیفه و احساس غرور از انجام درست وظایف از چیزهایی است که باید با ژاپن و ژاپنیها آشنا باشی تا ترکیب همه آنها با هم به جانت رسوخ کند. بازیگر نقش اوٌل فیلم ویولون سل نوازی و هنر آماده سازی جسد و در تابوت گذاردن را به شیوه بودایی ها آموزش دیده است! و مراحل ساخت فیلم 10 سال به طول انجامیده است,جالب است بدانید که نمایش این مراسم به لحاظ مذهبی یک تابوی فرهنگی بوده است و کارگردان از واکنشهای بعدی در مورد فیلمش بسیار نگران بوده است!.
پ.ن:در کمال تعجب! هنرپیشه ایفاگر نقش زن پسر جوان فیلم, همان دختر بازیگر فیلم Wasabi (2001) است که با ژان رنو هم بازی بود!.
پ.ن:این نکته ظریف در نکوهش قضاوت پسران در مورد پدران, من را به این فکر فرو برده که آیا نسل فعلی می تواند اشتباهات نسلهای پیش را به درستی قضاوت کند؟ و آیا فاصله گرفتن از ظرف زمان مجالی برای درست دیدن وقایع باقی می گذارد؟؟...