شباهت وبلاگنويسي و آشپزي
فيلم جولي و جوليا با بهره گيري از دو داستان و دو كتاب و دو روايت هم ذات كه در دو دوران مختلف مي گذرند و صد البته بازي بي نقص مريل استريپ كه گويا خيال بازنشستگي را از سر بيرون كرده و در اين دو سال گذشته بهترين كارهاي عمرش را خلق كرده نقدهاي مثبت بسياري را به همراه داشته ولي در ميان آنها كمتر كسي از تاثير هم افزاينده آشپزي و وبلاگ نويسي در سرپوش گذاردن بر استرس و افسردگي سخن رانده است...
جولي نسخه جوليا را به خوبي را درك كرده و به كار مي بندد با اين تفاوت كه با فاصله نيم قرن و اندي كه بين آنها است،جولي به وبلاگنويسي رو مي آورد و نوشتن براي او مسير مدرن تري را براي ارتباط برقرار كردن با ديگران و احساس اهميت كردن و مورد توجه قرار گرفتن فراهم مي آورد.ارتباط با همسر،شغل و جامعه در فرايند وبلاگ نويسي بهبود مي يابد و پس از پايان پخت همه دستور غذاهاي جوليا، جولي فقط به يك آشپز و كدبانو بدل نشده است، بلكه همسر و زني با جايگاه ممتاز در جامعه نيز متولد شده است كه بايد آن را از مواهب نوشتن دوران ديجيتال به حساب آورد.وبلاگ نويسي و آشپزي شباهت منحصر بفردي دارند و آن خلق غذا است! ، در اين فرايند مخاطب با تغذيه شدن ناخوداگاه به يكي يا چند دستپخت شما علاقه مند مي شود و اين ارتباط چيزي كمتر از وابستگي ما به دستپخت مادران و همسرانمان نيست!!.
پ.ن: ديدن فيلم را به همه آنهايي كه در گوشه خانه هايشان به هيچ كدام از اين دو كار دل نداده اند توصيه مي كنم،اگر دچار افت روحيه و مشكلات افسردگي هستيد ترجيحاً هر دو كار را شروع كنيد، پختن غذا براي تغذيه مغز و شكم حتي يك نفر مخاطب هم دل انگيز است واي به روزي كه اين تعداد از تعداد نفرات حاضر در خانه يا محل كار و شهرتان نيز پا فراتر بگذارد، از اين پس شوقي در دلتان خانه خواهد كرد كه با هيچ چيز ديگر آن را عوض نخواهيد كرد...
پ.ن: جوليا چايلد و جولي پاول دو آدم واقعي و داستان فيلم نيز كاملاً واقعي است.
جولي نسخه جوليا را به خوبي را درك كرده و به كار مي بندد با اين تفاوت كه با فاصله نيم قرن و اندي كه بين آنها است،جولي به وبلاگنويسي رو مي آورد و نوشتن براي او مسير مدرن تري را براي ارتباط برقرار كردن با ديگران و احساس اهميت كردن و مورد توجه قرار گرفتن فراهم مي آورد.ارتباط با همسر،شغل و جامعه در فرايند وبلاگ نويسي بهبود مي يابد و پس از پايان پخت همه دستور غذاهاي جوليا، جولي فقط به يك آشپز و كدبانو بدل نشده است، بلكه همسر و زني با جايگاه ممتاز در جامعه نيز متولد شده است كه بايد آن را از مواهب نوشتن دوران ديجيتال به حساب آورد.وبلاگ نويسي و آشپزي شباهت منحصر بفردي دارند و آن خلق غذا است! ، در اين فرايند مخاطب با تغذيه شدن ناخوداگاه به يكي يا چند دستپخت شما علاقه مند مي شود و اين ارتباط چيزي كمتر از وابستگي ما به دستپخت مادران و همسرانمان نيست!!.
پ.ن: ديدن فيلم را به همه آنهايي كه در گوشه خانه هايشان به هيچ كدام از اين دو كار دل نداده اند توصيه مي كنم،اگر دچار افت روحيه و مشكلات افسردگي هستيد ترجيحاً هر دو كار را شروع كنيد، پختن غذا براي تغذيه مغز و شكم حتي يك نفر مخاطب هم دل انگيز است واي به روزي كه اين تعداد از تعداد نفرات حاضر در خانه يا محل كار و شهرتان نيز پا فراتر بگذارد، از اين پس شوقي در دلتان خانه خواهد كرد كه با هيچ چيز ديگر آن را عوض نخواهيد كرد...
پ.ن: جوليا چايلد و جولي پاول دو آدم واقعي و داستان فيلم نيز كاملاً واقعي است.