شیر پیر،شیر خسته،شیر بازنشسته
مدیریت کیفیت و سامانه های استاندارد بی شک وامدار سری استانداردهای بریتانیایی هستند و در مدارک تصدیق کننده مراجع ایزو همیشه می توان به شماره های بریتیش استانداردی برخورد کرد که نوعی اعتبار برای کمیته بررسی کننده بوجود می آوردند.با تمام این اوصاف امروزه صنایع بزرگ و قدیمی بریتانیا بعنوان پرچمداران انقلاب صنعتی اروپا چیزی از آنهمه دستاورد مدیریت کیفیت را در اختیار ندارند و ورشکستگی های پیاپی و انتفال تکنولوژیهای موجود به سایر کشورها،یکی پس از دیگری سودمندی این سیستمها را زیر سوال می برد و از آنجا که سیستمهای مدیریت کیفیت غالباً نتیجه گرا و هدفمند و منتج به سود و کیفیت و رضایت مشتری ارزیابی می گردند،خروجی صنایع بریتانیایی هیچکدام از این عوامل را در این اواخر برآورده نکرده است.سهم فروش صنایع اتومبیل سازی بریتانیا در اروپا به مرز صفر نزدیک می شود و در صورت حذف فورد از این بازار،بریتانیا به آغاز دوران پادشاهی بدون تولید خودرو خواهد رسید!.
صنایع هوا و فضا و تسلیحات نظامی از اولین مجموعه هایی بودند که یا به ابداع سیستمهای ایمنی و مدیریت کیفیت پرداختند و یا اولین مصرف کنندگان آن به شمار می رفتند،لذا عدم برآورده سازی این الزامات در چنین سازمانهایی قابل قبول و توجیه نخواهد بود،نادیده گرفتن هر بخش از این استانداردها می تواند به از دست رفتن یا آسیب دیدن آدمهای زیادی با هزینه های گزاف بدل شود.
ممیزی های اخیر صنایع نظامی وابسته به وزارت دفاع بریتانیا نشان داده است که ندانم کاریها و فرصت سوزیهای بسیاری در تولید چندین قلم از سفارشات عمده به آنها،صورت گرفته است:
ساخت جنکنده های یوروفایترEurofighter Typhoons (تایفون)که در سال 1983 برای مقابله با جنگ سرد پیش بینی شده بود تا قبل از 2003 عملی نشد!،در حالیکه چهار سال و نیم نسبت به تقویم زمانی تولید تاخیر داشتند و 14 سال پس از پایان جنک سرد به دست سفارش دهندگان رسیدند!،هزینه اولیه 7میلیارد پوند تخمین زده شده بود و نهایتاً به 19.7 میلیارد پوند بالغ شد!!.ریاست تدارکات وزارت دفاع بریتانیا این پروژه را به استهزاء"خیریه" نامید!.ارتش بریتانیا 144 جنگنده تایفون را به قیمت هر فروند 65 میلیون پوند خریداری کرد که اخیراً 72 فروند از آنها را به قیمت شیرینی!(5میلیارد پوند!)به عربهای سعودی واگذار کرد!.
پرونده بعدی به هواپیمای جاسوسی وضد جاسوسی نیمرادNimrod spy planes (همان نمرود پادشاه ستمگر...)تعلق دارد که بعد از حادثه انفجار یک فروند از آنها در ماموریت افغانستان و کشته شدن 14 خدمه آن،در بازرسیهای فنی بعمل آمده از عیوب طراحی آن که بیش از 40 سال نادیده انگاشته شده بود،پرده برداری شد!،این هواپیما پس از آشکار شدن ناشی گری طراحی !عبور مسیر سوخت از نزدیکی مسیرهای هوای داغ 500درجه سانتیگرادی!،مناسب پرواز تشخیص داده نشد.
پرونده اسلحه انفرادی
SA80 rifle با انواع اشکالات فنی ماشه،خشاب،گیر کردن هنگام شلیک نیز حدیث مشابهی دارد.
پرونده هایی مانند سیستم بیسیم جدیدBowman secure radio system که در سال 2005 برای رفع نواقص سیستمهای قدیمیتر در عراق تولید شده بود نیز به داستانی مشابه گرفتار شد و در عمل تجهیزی سنگین و فاقد کارایی لازم در میدان نبرد تشخیص داده شد.
پرونده آخر که به نوعی برای ما ایرانیها هم اسمی آشنا است، به هلیکوپتر ترابری سنگین شینوکChinook تعلق دارد که 8 فروند از آنها برای تحویل در سال 2002 میلادی به یگان ویژه در افغانستان سفارش شده بود و هنوز بعلت عدم برآورده سازی نیازهای عملیاتی درخواستی در آشیانه هایی با امکانات تهویه! منتظر تامین بودجه برای ارتقاء به تجهیزات ویژه دید در شب هستند!،با تخمین های فعلی در صورت تامین بودجه 500میلیون پوند لازم است تا در سال 2010 این تغییرات اعمال شده و سفارش تحویل مشتری گردد!!.
پ.ن: همانطور که دیدید مجموعه ای از عدم کنترلهای حین طراحی و کنترلهای عملیاتی و طولانی شدن فرآیند تولید سفارشی از حداقل دلایل عدم دیدگاههای فرایندی در این صنایع به شمار می رود، حالا اگر عربهای سعودی یا یک مادر مرده دیگر پیدا نمی شد بایستی این همه جنگنده با فن آوری 20 سال پیش را به کدام احمقی می فروختند؟.
پ.ن:به نظر می رسد اگر سیاست قوی و دشمن بیچاره کن! امور خارجه بریتانیایی وجود نداشت بسیاری از سیاستهای داخلی بریتانیا به خنسی دچار می شدند!(چرچیل روحت شاد!).