موج سواری وتفریحات آبی برای مردمانی که حتی از برهنگی لباس شنا فراری هستند!
یک وقتهایی گیر میدادم به تاریخ هجری به بعد و اینکه چرا باید یک سری خرافات و اعتقادات مزخرف، هنری مثل نگارگری و صورتگری رو اینقدر تحت الشعاع خودش قرار بده تا اونجایی که ما نتونیم در تاریخ هزار و چهارصد و اندی ساله اخیرمون صحبتی از این نوع هنرها بکنیم مگر از اواخر صفویه به بعد و اونهم با حدود و صغور عجیبی که باعث شده تاریخ مصور این مملکت خیلی ضعیف و سطحی باقی بمونه !،ایضاً مجسمه سازی و سایر هنرهای تجسمی که به نوعی به نقشی از انسان ارتباط داره،تو این سفر اخیر فرصتی پیش اومد که بفهم که ساختارهای منجمد و چارچوبهای بی منطق هنوز هم می تونند جلو تواناییها و استعدادهای ایرانی رو به دلایل مختلف بگیرند و ایرانی در بدو ورود به یک جامعه غیر ایرانی،از یک سری دانشها و تواناییهای ابتدایی آن جوامع بقدری دور نگه دارند که به نوعی عقب مونده محسوب بشود!،این چرت و پرتهایی که در مورد ورزشهای آبی و شاخه های متنوع آن در جمجمه های خالی از همه چیز این آقایون رسوخ کرده و ما ایرانیها رو در وطنی با این همه ساحل زیبا و شنی که در بسیاری از نقاط آن می شود موج سواری کرد،اسکی روی آب و واترموبیل و کایت سواری و اسکی بر روی آب هم زمان و سایر مخلفاتش هم به جای خودش!،به آدمهایی تبدیل کرده که بسیاری حتی شنا هم بلد نیستند و اکثر خانمها ایضاً!،و مثل سایر ممنوعیتهای بی دلیل بخشی از توانایی ما را محدود کرده...
در همین سفر اخیر یک فرصت یک روزه ورزشها و سرگرمیهای آبی را در مجموعه زیبا و مفرح Wild Wadi تجربه کردم و باز هم آخ و حسرت اینکه چرا ما نمی تونیم چندین و چند تا از این مجموعه ها رو در وطن خودمان داشته باشیم،و این همه سختگیری آقایان چه فرصتهای مفرحی از جوانها و نوجوانها و خانواده هایمان را می گیرد و چرا مواد مخدر و جمعی جوان خمار و نشئه برای این سیستم به مراتب بهتر از جوانهای شاد و سر حال و خوش هیکل و ورزشکار هستند!!!؟
این مجموعه در کنار برج العرب و ساحل زیبای جمیرا همه روزه پذیرای هزاران توریست از سراسر دنیاست ، شما در بدو ورود با ظاهری صخره ای و قلعه ای شبیه به داستانهای سندباد و علی بابا روبرو خواهید شد و پس از چکهای امنیتی و شارژ سیستم Cashless(دستبندی به شکل ساعت) برای تامین هزینه های احتمالی داخل پارک آبی با ورودیه 170 درهم وارد خواهید شد،بعد نوبت به تعویض لباس و locker های فوق امنیتی آن میرسه که با همان دستبند کذایی قابل باز و بسته کردن هست.
از در رختکن که بیرون میایی با چند مجموعه روبرو می شوید: مجموعه کافی شاپ و رستورانها،مغازه ها و بخشهای تفریحی –ورزشی.
سرسره های آبی متناسب با تیوبهای یک نفره و دونفره و خانوادگی،سایت تفریحات آبی کودکان،رمپهای مصنوعی موج سواری،ساحل مصنوعی دارای تولید کننده موج،سرسره آبی وحشت به ارتفاع 33 متر که سرعت شما را در حال لیز خوردن درون آن به حدود 80 کیلومتر بر ساعت میرساند!! و در مجموع 14 بخش متنوع با انواع تفریحات هیجان انگیز و آرامبخش!
در میان این مجموعه سرسره وحشت و موج سواری بیشترین تنوع و هیجان را به همراه دارد و من در همین موج سواری به افکار مایوس کننده ابتدای عرایضم رسیدم و مطابق معمول سر لج افتادم که هر جور شده موج سواری یاد بگیرم و عصر موقع خروج خوشحال بودم که در میان کسایی قرار داشتم که با فقط 3بار سعی کردن توانستم چندین دقیقه سوار بر تخته باقی بمونم و کمی هم کنترل آن را بعهده بگیرم!!،باور کنید آن چیز گمشده در نوجوانی و جوانی ایرانیها همین هیجان است!،اگر هیجان مورد نیاز در سن خودش به جامعه تزریق نشود حتماً این هیجان سرکوب شده به عادتهای نامطلوبی تبدیل خواهد شد...
چندتا عکس از این مجموعه را هم برای آشنا شدن با فضای آن برایتان گذاشتم:
درب ورودی پارک از بیرون و داخل محوطه
سرسره وحشت
رمپهای موج سواری
انواع تیوب سواری ،هیجانی و آرامبخش!
نماهای پارک با دید ساحل جمیرا و برج العرب
پ.ن: اینقدر جای یسنا و مامانش را خالی کردم و چقدر تاسف خوردم که همراهم نبودند و به خودم قول دادم همه خانواده را تهییج کنم که بیایند و لذت پارک آبی را از نزدیک تجربه کنند...
پ.ن: در حالیکه خیلی از مردها و زنهای ایرانی با ترس و واهمه به رمپ موج سواری نگاه می کردند،کودکان حتی تا 4-5 ساله غربی به راحتی دلشان را به دریا می زدند و این ورزش را تجربه می کردند،این عدم اعتماد بنفس و مصلحت طلبی ما ایرانیها از کجا آمده؟؟