سه نما و غرایز دخترانه

نوشتم که به یادگار بماند در چنین روزی یسنا کیف مدرسه به کول انداخت و برای مدرسه رفتن بیتابی می کرد!(امیدوارم تا انتها همینطور بماند!) و این که دخترها به طرز غیرقابل مقایسه ای نسبت به پسرها, برای لباس پوشیدن از مادرشان تقلید می کنند!...
پ.ن: دیگر عادی شده که سر برگردانم و یسنا را در ریخت و رایت جدیدی ببینم!,این حس و غریزه دخترها برای بالماسکه و لباس مبدل پوشیدن و شبیه یکی دیگر بودن از کجا می آید؟؟!.

گلداني به دنبال نور مي دود!

اگر آپارتمان نشين جماعت اهل گل و گياه طبيعي باشد،حتماً با مشكل عدم نورگيري كافي بعضي از گونه هاي عموماً گرمسيري و نيازمند نور آفتاب روبرو بوده است و از طرف ديگر جا به جا كردن روزانه گلدانها وقت و حوصله و انرژي زيادي مي طلبد كه اهالي آپارتمان اگر هم فرصت حضور در منزل را در طول روز داشته باشند،كمتر دل و دماغ چنين كارهايي را دارند...
همكاري چندين گروه شامل متخصصين روباتيك،باغباني و البته سرمايه گذاري از طرف آپارتمان نشينها!، منجر به خلق گلداني شده كه در طول روز بدنبال جهت نور آفتاب تغيير مكان داده و گويي به دنبال نور مي دود!!،از اين طريق ديگر مايل شدن گياه به يك سمت براي جذب نور بيشتر اتفاق نيافتاده و در غياب صاحبخانه گياه نور دوستش! سيرنور!(به جاي سيراب!) خواهد شد!!.
پ.ن: ايده مربوط به اين سايت است كه چندين پروژه خلاقانه ديگر را همسو با صرفه جويي انرژي و اهداف زيست محيطي دنبال مي كند.
پ.ن:عكس بالا يك تصوير متحرك است،صبر كنيد تا كاملاً بارگذاري شود!.

Powered by ScribeFire.

داکوتای نازنین در The Secret Life of Bees

سال 2001 یک دختر کوچولوی خوش قریحه توانست در بین دو ابرستاره مانند شون پن و میشل فایفر توجه ام را جلب کند و از همان موقع به همه توصیه کردم این دخترک را باید جدی گرفت,زیرا او کسی است که می تواند یکی از بهترینهای سینمای جهان برای نقشهای درام باشد,اگر چه به حکم سن وسال داکوتا تا کنون بیشتر انتخاب شده است و فقط از قریحه ذاتی ومیمیک بی نظیر و فابریکش استفاده شده, ولی دیگر موقع انتخاب کردن او هم فرا رسیده و زنان هالیوودی باید سایه یک رقیب را پشت سرشان جدی بگیرند!.
جدول پرفروشترین فیلمهای این هفته در مقام ششم اثری درام را با نقش آفرینی محوری داکوتا حمل می کند,فیلمی با نام اسرار زندگی زنبورها از نوول معروف و پرفروشی به همین نام اثر سو مانک کید که زندگی دختری مادرمرده را روایت می کند که در دوران سخت نوجوانی و مرگ مادر زندگی با گروهی از زنان سیاهپوست که عهده دار پرورش زنبور هستند, تجربه کرده و می آموزد معنای نیاز به زندگی جمعی و خانوادگی از کجا سرچشمه می گیرد...
داکوتا با نام اصلی Hannah Dakota Fanningمتولد 1994 در جورجیای امریکا,برای اولین بار در همان فیلمی که ذکرش رفت ظاهر شد و بعنوان یک پدیده کم سن و سال توانست رکورد کم سن و سالترین هنرپیشه امریکایی که برای جوایز مهم سینما کاندید شده و بسیاری از آنها را به خود اختصاص دهد,را از آن خود کند.
پ.ن: داکوتای نازنین یک موقعی برای من تصویر دختری بود که هنوز نداشتم!,به همین خاطر پیشرفت و بالیدنش را مثل یک پدر دنبال می کنم!.

به استقبال بارندگي و چترهاي خيس

در ابتداي فصل پاييز و شروع بارندگي هستيم و ايده هايي كه بتواند شهرها،محلهاي كار و خانه هايمان را از تبعات بارندگي حفظ كند، مي توانند جالب توجه باشند.استفاده از چتر معمولاً در هنگام ورود به مكانهاي عمومي محفوظ و مسقف يك محدوديت به دنبال دارد و آنهم چكه چكه هاي آب باران باقي مانده در پوشش چتر است كه مي تواند باعث گل آلودگي و كثيف شدن محيط گردد.اگر به ژاپن سفر كرده باشيد در ورودي فروشگاهها  و ساختمانهاي بزرگ انواع دستگاههايي را مي بيند كه يا به صورت خشك كنهاي برقي يا چيزي شبيه به پلاستيكهاي كشدار كاندوم براي آبگيري يا جلوگيري از خيس شدن محوطه هاي داخلي در اختيار واردشوندگان قرار مي گيرد،اين روشهاي نسبتاً قديمي تر امروزه با ايده نوعي خشك كن جديد كه در ذيل عكس آن را مي بينيد جايگزين شده و توسط نوعي بالشتكهاي جاذب و يك سيني جمع آوري كننده در قسمت پاييني،با فرو كردن 3يا 4 مرتبه چتر خيس در اين خشك كن،اثري از رطوبت باقي نماند و آب باران نيز در محفظه زيرين جمع آوري مي شود!.لينك

پ.ن: ساخت چنين چيزهايي بسيار آسان و ارزان قيمت تمام مي شود و فقط با نگاه كردن به ظاهر اين خشك كن ،قابل طراحي مجدد و ساخت داخلي است.اين نوع وسايل نيازي به برق و صرف انرژي ندارد و صرفاً انتخاب جاذب رطوبت مناسب كليد حل ماجرا است!.

Powered by ScribeFire.

مك كين روند تكامل را معكوس طي خواهد كرد؟!

هفته پاياني رالي انتخاباتي آمريكا و كركري خواندنهاي دموكراتها كه با اتكا به نتايج نظرسنجيهاي اخير خود را پيروز بازي مي دانند منجر به كاريكاتور بامزه نيويورك تايمز بعنوان تريبون رسمي دموكراتها شده كه با كپي برداري از روند تكاملي در خلقت انسان،يك حركت معكوس براي مك كين نگونبخت خلق كرده است و او را محو شده و مدفون شده در همان گل سرشت اوليه انسان نشان داده است!!.

بطري،مذهب و بازيافت=نيرواناي سبز

يك مثل معروف است كه مي گويد اگر در خانه شيشه اي زندگي مي كنيد نبايد اهل سنگ اندازي باشيد!،و اين مثل شامل آرامش و نيرواناي بوداييها مي شود و بس!.
ايده بازيافت بطريهاي شيشه اي بعنوان مصالح ساختماني را قبلاً هم مطرح كرده ام،ولي اين دفعه موضوع جذابيتهاي ديگري دارد!،چون اين بار راهبهاي بودايي در تايلند با صدقه گرفتن بطري دست به ساخت معبدي زده اند كه در ساختمان آن بيش از 1/5 ميليون بطري بكار رفته است!،معبد Wat Pa Maha Chedi Kaewدر 600كيلومتري شمال شرق بانكوك واقع شده و تنها سازه مذهبي-شيشه اي است كه با بازيافت اين حجم از بطري به نيروانا تقرب جسته است!!.
پ.ن:تلفيق بطري و مذهب در كنار بازيافت،فقط در سايه آرامش فكري بوداييها شكل مي گيرد!.


پ.ن:لينك عكسها-1-2-3

آقاي ضرغامي هم MBC MAX مي بيند؟

هميشه ايرانيها تصور آقايي و سروري بر منطقه و خصوصاً نگاه از بالا به پايين به اعراب خليج را در وجودشان حفظ كرده اند و متاسفانه اين باعث نشده است كه به استراتژيهاي برتري جويانه يا رقابت محوري بدل شود. شواهدي همچون رشد سريع و پرشتاب مناطق ازاد و تجارت سودآور در امارات كابوسي است كه هنوز از مشقات آن رها نشده ايم و باز هم متاسفانه كم كاري دولتهاي وقت ايراني هر روز فرصتهاي بيشتري را از بازار داخلي كسر كرده و بر مزيت همسايگان مي افزايد!.
سالها قبل خبري مبتني بر متمايل شدن شيوخ سعودي در سرمايه گذاري در بخش رسانه و بويژه جنبه هاي سرگرمي آن با اقدام شاهزاده عبدالله در خريد سهام عمده اي از كمپاني سوني همراه بود و الان پس از 16 سال فعاليت مجموعه رسانه اي MBC Groupشاهد ظهور كانالهاي تلوزيوني هستيم كه با پخش 24ساعته فيلمهاي سينمايي توجه تمام ملتهاي عمده خاورميانه را به خود جلب كرده اند،كمتر منزلي را در ايران مي توان يافت كه گيرنده ماهواره اي داشته باشد و سمت عرب را اختيار نكرده باشد!،اين در حالي است كه كيفيت زيرنويس و ترجمه اين فيلمها از فيلمهاي دكه ها و دستفروشهاي اطراف خيابان انقلاب به مراتب پايين تر است!.
پ.ن:هجوم اعراب به سمت امپراطوري رسانه هشداري است كه بايد جدي گرفته شود و رسانه امروز ناگزير است كه سرگرمي را بعنوان ركني جذاب مد نظر قرار دهد،اگر اين واقعيتها را درك كنيم در اينده حضور خواهيم داشت والا بايد منتظر خاورميانه بدون زبان فارسي و بدون نقش ايراني باشيم!.
پ.ن:ديروز MBC MAX هم افتتاح شد تا شايد آقايان قضيه را جدي تر بگيرند و سيماي وطني از وضع اسفبار موجود خلاصي بخشند...

گازری یسنا

بساطی که می بینید,از مشاغل جدیدی است که یسنا بدان علاقه پیدا کرده و پس از بازدیدی که امروز عصر از خشکشویی مجتمع مسکونی مان داشت,نسخه خانه زاد" گازری یسنا" را تاسیس فرمودند!!.
پ.ن:به نقل از لغتنامه دهخدا
گازری به فتح یا ضم زا. (حامص ) رخت شویی . کار گازر. شغل گازر

كارگاه آموزشي تمركز بر ابزار توليد خنده

مرحوم پدرم در جنگ ظفٌار بعنوان يك نظامي ايراني از طرف ارتش شاهنشاهي حضور داشت و به نوعي سر و كله اولين محموله سوقاتي خارجي، از همين طريق در خانه ما پيدا شد!،اقلامي شامل اولين تلوزيون رنگي  در فاميل و ليست ريزو درشتي از كالاهاي لوكس و تزئيني و همچنين اسباب بازيهايي كه هنوز هم تكه هايي از آنها را مادرم براي بچه هاي من و برادرم نگاه داشته است!.اولين بار بازيچه اي تحت عنوان laughter يا بازيچه هاي قهقه زن! را در قالب يك كيسه كوچك در طي همين ماموريت عمان پدرم هديه گرفتم.يك كيسه محتوي نوعي پخش كننده صدا كه فقط قهقه ديوانه واري از خودش بروز مي داد!،بعدها انواع مختلفي از آن را در دل انواع عروسكها و بازيچه ها ديدم تا اين مطلب مربوط به يك كارگاه دو هفته اي در مكزيكو براي پاسخ به سوالاتي همچون: چه مكانيسمي به خنديدن منتهي مي شود؟، آيا ماشينها مي توانند بخندند يا بخندانند؟،آيا از خنده بعنوان مكانيسم ارتباطي بين انسان و ماشين مي توان بهره گرفت؟ و از اين قبيل...
در طي اين كارگاه شركت كنندگان بر روي چندين پروژه براي ساخت،طراحي و تببين مكانيسم خنده توسط ماشينها متمركز بودند و ايده هايي مانند آكواريومي كه با لمس دست واكنشهاي موجي شكل آب را به صورت خنده آشكار كند و امكان تبادل سيگنالهاي ارتباطي بين ماشينها در حكم نوعي خنده ماشيني و چند مضمون جالب ديگر در اگوست 2008 مطرح شده است.
پ.ن:سقراط حكيم اعتقاد داشته كه خنده حدفاصلي است كه انسان را از درنده خويي و سبعيت جدا مي كند!و ايده اين كارگاه آموزشي نيز به نوعي از همين باور سرچشمه گرفته است!،البته كاهش چشمگير زمانهايي كه انسان دوره مدرن به لبخند و خنديدن مي گذراند نيز بي تاثير نبوده است!.

پ.ن:ما ايرانيها چقدر از فكر كردن به موضوعات اساسي زندگي فاصله گرفته ايم؟؟،آيا ساير نقاط جهان درگير بخشي از مشكلات مشابه ما نيستند؟،پس چرا ما نمي توانيم بر موضوعاتي از اين دست بعنوان دغدغه متمركز شويم؟!!.

Powered by ScribeFire.

دو چيز پيش از دو چيز

دو گالري جالب در گاردين براي تماشا توصيه شده كه عناوين معرفي آنها كنتراست جالبي براي من ايجاد كرد:
اوٌلي معرفي 1000اثر هنري است كه بايد هر كسي پيش از مرگ آنها را ديده باشد تا نديده از دنيا نرفته باشد! و متشكل از آثار دستچين شده و منتخب نقاشان جهان است كه در يك گالري ديجيتال توسط  گاردين ترتيب يافته و حتماً براي دانشجوهاي هنر منبع الهام دهنده و آموزنده خوبي خواهد بود.

دوٌمي 500 مكان است كه پيش از آنكه توسط ندانم كاريهاي بشر از روي صفحه گيتي محو شود بايد به ديدن آنها رفت! و در قالب يك كتاب راهنماي گردشگري(Frommer's 500 Places To See Before They Disappear)به معرفي مكانهاي گردشگري طبيعي مي پردازد كه در حال تخريب و تغيير شكل هستند و شايد فرصت ديگري براي مسافرت به آن مكانها دست ندهد!.

پ.ن: كنتراست اين دو عنوان در از بين رفتن انسان و نديدن آثار زيباي دست ساخته خودش و از بين بردن آثار زيباي طبيعي و نديدن ديگران است!.به هر حال هر دو فرصت را از دست ندهيد!!.

Powered by ScribeFire.

چشم چراني با اسكنرهاي فرودگاهي ممنوع!

وقايع 11 سپتامبر و تكنولوژيهاي امنيت فرودگاهي به آميخته غيرقابل تفكيكي بدل شده اند كه مي روند تا براي كشورهايي كه بيشترين فشار را بر ساختار كنترل امنيت پرواز وارد مي آوردند، به مشكلي لاينحل تبديل شوند!،به گزارش اشپيگل نسل جديدي از اسكنرهاي تمام ابعاد بدن كه پيشتر در فرودگاههاي ايالات متحده،هيثرو لندن و شيفول آمستردام آزموده شده است به پشت در فرودگاههاي آلمان رسيده و متوقف شده است!،زيرا مقامات رسمي آلمان با توجه به تصاويري كه از شخص در حال اسكن بر روي مونيتور بخش كنترل ظاهر مي شود،اين عمل را نوعي استريپ تيز داراي مجوز و رسمي مي دانند كه از لحاظ قوانين آلمان در ملاء عام مجاز نيست!،از طرف ديگر از اين نكته در هراسند كه نيروي پليس فرودگاهي به چشم چراني و هيزي متهم گردد!!!.
پ.ن:وزراي كشور و امور داخلي اتحاديه اروپا نيز كم و بيش چنين واكنشي را به اين تكنولوژي نوظهور نشان داده اند و تلاش دارند تا از انتخابهاي متفاوتي براي كنترل امنيتي مسافران در فرودگاهها بهره ببرند.

پ.ن:بقيه عكسها را در اين گالري ببينيد!.

Powered by ScribeFire.

روزي روزگاري و 16 Blocks

سريال روزي روزگاري با بازيها و موسيقي ماندگارش در دهه 70 شمسي يك اثر بيهمتاي تلوزيوني بود ولي به گمانم هيچكس سكانس مونولوگ قليخان را فراموش نميكند!،اعترافات قليخان كه خان نبود و دزد بود و سالهاي سال با گردنه بندي و غارت كاروانها روزگار گذرانيد و بلاخره روزي تصميم گرفت كه مسير رفته را اصلاح كند و يك كاروان را به سلامت برساند و نتوانست و مشغول ذمه (به ضم يا كسر ذال) خودش شد و مابقي داستان...
در فرهنگ ايراني اين اعتقاد كه بتوان كاري را از مجراي درستش به سرانجام رساند وجود ندارد! و اين مونولوگ بيادماندني از نيز از مصاديق آن است ولي در فرهنگهاي مصور آنور آب فيلمهايي مانند 16 Blocks نيز ساخته مي شود كه در آخرين لحظات دم بازنشستگي يك پليس فاسد هنوز فرصتي براي بازگشت و اصلاح وجود دارد و مي شود بخشي از آب را به جوي بازگرداند!.در فيلم مذكور بروس ويليس كه هنوز هم از جلد مكلين افسانه اي در نيامده!،پليسي الكلي و تقريباً در انتهاي كار است كه در آخرين روزهاي قبل از بازنشستگي مامور انتقال يك شاهد زنده به دادگاه است، شاهدي كه بايد بر عليه فساد پليسهاي نيويوركي شهادت دهد و به يكباره تمام رفقاي سابق و پليسهاي فاسد متضرر از اين پرونده مقابل او قرار مي گيرند تا شاهد را كشته و او راه هم كنار بزنند،بقيه فيلم يك تريلر خيابان به خيابان است كه طي آن بايستي شاهد را زنده به دادگاهي در 16 خيابان آنورتر در شلوغترين ساعات محله هاي مركزي شهر نيويورك رساند و همين جا ياد قليخان خودمان افتادم كه در ايران نتوانست ولي در آمريكا حداقل بر روي پرده نقره اي فرصت چنين كاري وجود دارد!!.
پ.ن: ولي واقعاً آخرين روزهاي بازنشستگي در سيستم مواجب بگيري ايران يعني كناره گيري كردن از هر چالشي به اميد روزگار آرام و برقرار ماندن جوي باريكه! معروف و نبستن سري است كه درد نمي كند!!.

اسپمهاي مجاز

شركت مخابرات بعنوان سياست گذار فعاليتهاي شبكه تلفن همراه،از امكان تبليغات بر روي ارسال پيامهاي كوتاه ، بدون رضايت مشتريان و صاحبين اين تلفنها نهايت استفاده را مي برد و وقت و بي وقت اطلاعات و تبليغات ناخواسته را به سمت شما گسيل مي دارد و تا امروز هيچوقت در ارتباط با نحوه كنترل دريافت اين پيامكها كه از مصاديق اسپم به شمار مي روند،اطلاع رساني نشده است...
ماجراي اين پيامكهاي ناخواسته چيزي نيست كه امروز آغاز شده باشد و شايد به همين سادگي در اين زمانه ياردان قليخاني هم اصلاح نشود!،ولي اين ايده جالبي كه در آفريقاي جنوبي تحت عنوان پروژه Masiluleke آغاز شده مي تواند زهر اعمال خودسرانه دولتي را براي سوء استفاده هاي تبليغاتي تا حدودي كم كند!،با اتوجه به ضريب نفوذ بالاي تلفن همراه حتي در جوامع عقب افتاده ودر حال توسعه،هر كسي با هر پيش زمينه اجتماعي يكي از اين تلفنها را در جيب يا كيف حمل مي كند و بازهم به خاطر عقب ماندگي بعضي جوامع در اطلاع رساني و مشاوره دادن براي بيماريهاي خطرناكي چون ايدز يا ساير بيماريهاي عفوني و يا هر نوع مشاوره درماني در مورد هر نوع آسيب اجتماعي كه مبتلايان آن مستقيماً به مراكز مربوطه مراجعه ندارند، اين امكان وجود دارد كه با همين پيامكها يك شخص آلوده يا مبتلا را از طريق يك خط تلفن رايگان به مشاور متصل كرده و او را در شرايطي كاملاً آرام و بدون ايجاد تهديداتي كه در پس زمينه ذهني اين افراد موجود است به سمت درمان يا كنترل عوارض آسيبهايشان راهنمايي كنند.


پ.ن:اين ايده مي تواند براي بخشهاي متولي مشاوره و درمان آسيبهاي اجتماعي مانند كودك آزاري،همسرآزاري يا تجاوز به محارم نيز قابل بهره برداري باشد.

نمایش بازنده ها

گافهای جمهوریخواهان و تک آس سوخته شان خانم پیلین در این شب انتخاباتی!,اسباب مضحکه دسته جمعی برای کاریکاتوریستها و ارباب جراید اروپایی و آمریکایی را فراهم آورده است.از طرف دیگر جمهوری خواهان بقدرب پیلین را جدی گرفته اند که برای 2012 نیز بعنوان کاندیدای اصلی حزب برایش حساب باز کرده اند!, ولی به احتمال زیاد از همین الان باید برای دوره های آموزشی و سفرهای خارجی بسیاری او را کاندید کنند تا مکتب آموخته شده و سوتی های مکرر در کنار بگذارد!!.


پ.ن:کاریکاتور اثر استیو بل از گاردین است.
پ.ن: فکر کنم موقع آن باشد که جنبش زنان از پیلین بخواهد کمی حفظ آبرو کند و کمتر اسباب مسخره و استهزاء را فراهم آورد!.

نواركاستها را دور نريزيم

هم نسلهاي من موسيقي را با نوار كاست مي شناسند و در واقع ما بين نسل صفحه سي و سه دور و نسل CD قرار گرفته ايم.پس از آن هم نوبت موسيقي ديجيتال و ام پي تري پليرها رسيد و قس عليهذا...
ميانسالاني كه صفحات خود را تا همين اواخر هم از اين گنجه به آن صندوقخانه دنبال خود مي كشيدند ديگر خسته شده اند و اگر كاركرد دكوري و نوستالژيك صفحه گرامافون و دستگاه پخش آن نباشد،بايد ساليان سال باشد كه آنها را به پيام آوران بهداشت! شهرداري سپرده باشند.همين جريان به سراغ گنجينه نواركاستهاي هم نسلهاي من هم آمده و خرده خرده صاحبخانه ها را به واكنشهاي حذفي واداشته است،ايده ذيل مي تواند فرصتي باشد كه نواركاستهايمان را در كنارمان ولي در ريخت و رايتي جديد حفظ كنيم!!.


پ.ن: ايده متعلق به مجله Core77 و متشكل از 918 عدد نواركاست است.
پ.ن:فراموش نكنيد كه سولونوئيد و جلدهاي پلاستيكي نواركاست بسيار آلوده كننده و ديربازيافت از لحاظ محيط زيست مي باشد.

عنكبوت پرنده خوار اقيانوسيه

در دنياي وحش اتفاقات نادري رخ مي دهد كه عموماً بدليل در دسترس نبودن عكاس،لحظاتي باورنكردني ثبت نمي شود ولي اينبار گونه خاصي از عنكوبتهاي بومي اقيانوسيه در استراليا(Golden Orb Weaver) پرنده اي از گونه فنچ را در تارهاي محكم و طويل خود اسير كرده و طعمه خود ساخته است،به گزارش زيست بوم شناسان استراليايي اين گونه عنكبوت معمولاً به اندازه كف دست يك انسان بالغ رشد مي كند ولي نمونه هايي در شمال استراليا با ابعاد بزرگتر هم گزارش شده اند ، شكار و خوردن پرنده از رفتارهاي نادر براي اين نوع عنكبوت به شمار مي رود.لينك

جریان کانالیزه اطلاعات و واژگونگی واقعیتهای اقتصادی در ایران

مجله شهروند امروز شماره 68بخشی دارد تحت عنوان بازار و مقاله ای تحت عنوان"یادداشتهای یک میلیاردر"که به مضمونی با عنوان سقوط آزاد در تلوزیون دولتی می پردازد,گذشته از تمام براهین و ادله اقتصادی که در مورد بررسی روندهای بورس و سرمایه در بازارهای جهانی مطرح می کند به نکته باریک و مهمی اشاره دارد که آنهم کانالیزه شدن جریان اطلاعات در دالان اقتصادی است و این جریان با بستن ورودیهای داده و اطلاعات به روی کاربر ایرانی عملاً فرصتهای برابر را از بخش بزرگی از متقاضیان فعالیت در این بخش می گیرد و رانت اطلاعاتی بوجود آمده,انحصار غیرقابل رقابتی را در بازار داخلی بوجود می آورد.برای روشن شدن مطلب به بخشی از جامعه بیاندیشید که سرمایه اندکی دارند که به تنهایی قابل رقابت با غولهای12-13 رقمی به بالا نیستند ولی شاید در عرصه هایی مانند بورس سهام یا سرمایه گذاری به صورت شرکتهای تعاونی بتوانند در شرایطی سالم به کسب درآمد بپردازند ولی در وضعیت فعلی با حجم زیادی از اطلاعات غیرواقعی,شایعات دست ساخته رسانه های داخلی و تحلیلهای غیرواقعی اقتصادی روبرو هستند که توان ریسک پذیری و اقدام برای سرمایه گذاری بر روی فرصتهای بالقوه را از آنان می گیرد وعملاٌ تورم پولی ایجاد شده ارزش نقدی سرمایه آنها را در اندک زمانی به کسرهای کوچکتر تقلیل می دهد.دسترسی به جریان آزاد و سالم اطلاعات اقتصادی از بزرگترین فرصتهایی است که از مردم ما سلب می شود و علت تولید دو فازی فعلی در کاستهای اجتماعی ایرانی به نوعی متاثر از این واقعیت است.

پ.ن:مثلاً شهروندی که دائماً شرایط مطلوب سرمایه گذاری را در مطبوعات داخلی به سمت مسکن می بیند و یا دائماً با تبلیغات پیشفروش اتوموبیلهای وطنی بمباران می شود, چگونه می تواند به سایر فرصتها بیاندیشید؟!.

حال و هوا

آيا شما هم بعضي روزها اين احساس را داشته ايد كه گويا ابري بودن هوا يا تغييرات مشخصات آب و هوايي بر روحيه تان تاثير گذارده و بار مثبت يا منفي آن را در تمام طول روز با خود حمل كرده ايد؟،محققان آلماني دريافته اند كه وضعيت آب و هوايي مي تواند تاثير مستقيمي بر استرس داشته و روحيه شخص را در طول شبانه روز دگرگون كند و فاكتورهايي مانند وزش باد،دما و تابش نور آفتاب مستقيماً با روحيات اشخاص در ارتباط است.
در اين مطالعه كه توسط پروفسورJaap Denissen انجام شده ،1233 نفر كه عموماً زن بوده و بين سنين 13 تا68 سال قرار داشته اند به صورت روزانه پرسشنامه هايي را در ارتباط با وضعيت روحي شان پر كرده اند و در آن از ميزان خواب و فعاليت اجتماعي خود نيز نام برده اند،با توجه به مشخصات محل سكونت و مقايسه وضعيت گزارش هواي آن مناطق،ارتباط آماري معناداري بين وضعيت مثبت و منفي روحيات اشخاص با اين يافته ها بدست آمده است.جالب است بدانيد وزش باد در بهار و تابستان اثرات منفي تري بر روحيات نسبت به پاييز و زمستان مي گذارد! يا اثر نور آفتاب در مقايسه با روزهاي باراني ارتباط مستقيمي از احساس خستگي در روزهاي باراني را نشان مي دهد.لينك
پ.ن:براي ما ساكنين آخردنيا،خستگي ارتباط مستقيمي با آفتاب و شرجي دارد و اصولاً پيري زودرس در جنوب چشمگير است.
پ.ن: عنوان اين مطلب را از اصطلاحي كه به كار مي بريم قرض گرفته ام.

اعلاميه حقوق بشر براي كودكانمان

اعلاميه حقوق بشر 60 سال قدمت دارد ولي متاسفانه در تببين و شناخت آن ،حداقل در اين گوشه جهان سعي بليغي صورت نگرفته است!،نسخه تصويري همراه با تصاوير كودكانه يا بينش كودكانه از اين اعلاميه را در گاردين يافته ام كه از آن نمايشگاهي درWaterstone's Piccadilly لندن تا 13 اكتبر برپاست،توصيه مي كنم كه فايل پي دي اف آن را براي كودكتان ذخيره كنيد و روزي كه بتواند با آن ارتباط برقرار كند به يادگار از يسنا بابا به او هديه كنيد.يكي از تصاوير زيباي آن در بيان حق انديشيدن و بيان انديشه هاي شخصي و اشتراك آن با ساير انسانها را به صورت نمونه برايتان گذاشته ام.


پ.ن :نقاشيهاي اين آلبوم را بهترين تصويرگران كتابهاي كودك در جهان انجام داده اند.
پ.ن:فكر مي كنم اين روزها نسخه كليپهاي تصويري اعلاميه حقوق بشر را نيز در بعضي شبكه هاي ماهواره اي ديده باشيد.
پ.ن: پيشنهاد مي كنم اگر كودكتان را به كلاس آموزش زبان انگليسي مي فرستيد از اين آلبوم بعنوان اولين تكاليف ترجمه و زبان آموزي بهره ببريد.

اقتصاد مريض و نوسان ذائقه اجتماعي

مقاله اخير نيويورك تايمز،به تحليل جالب توجهي در مورد آثار همه جانبه يك اقتصاد بيمار و ضعيف بر كليه رفتارها و هنجارهاي اجتماعي پرداخته كه در ضمن آن نشان مي دهد چگونه مسائلي در ظاهر غير اقتصادي،كاملاً با تغييرات اقتصادي از خود واكنش نشان مي دهند،آميختگي اقتصاد محيط يا شناخت محيط در بازاريابي و مديريت استراتژيك منجر به خروجي پيچيده اي شامل رفتارهاي رواني،واكنشهاي اجتماعي و از اين قبيل شده است كه در بسياري از جوامع پيشرفته نيز هنوز بحثي كاملاً نوين و ناگشوده محسوب مي شود!.يكي از اين اساتيد دانشگاهي (Terry F. Pettijohn II, a professor of psychology at Coastal Carolina University) بررسي ارتباطهاي معني دار تغييرات ذائقه عمومي با شوكها يا نوسانات اقتصادي پرداخته است.
شايد ترسيم نمودارهايي مانند آنچه در ذيل مي بينيد در آينده نزديك به صورت فراگير در آيد و بتواند انقلاب عظيمي در بازاريابي و تحليل بازار بوجود آورد.


پ.ن: اين نوع تحليل در هردو جنبه خرد و كلان مي تواند كارساز باشد.

ماموريتي براي سيٌد!

فقط يك لحظه خودتان را جاي كسي بگذاريد كه براي يك ماموريت اداري دو سه هزار كيلومتر مسافرت كرده و در محل تشكيل جلسه خبردار مي شود كه جلسه روز گذشته در همين محل و مكان تشكيل شده بوده است!!،چه خواهيد كرد؟!...
رنج سفر و دوري از خانواده ، روز مفيد كاري از دست رفته و احساس مغبون شدن از دست نيافتن به مطالبي كه براي آن برنامه ريزي كرده ايد ،همه و همه شما را وا مي دارد به روزنه مثبتي در ذهنتان پناه ببريد و از بيهودگي بگريزيد!، اولين گزينه براي من سفارش سيٌد بود براي يافتن يك كتاب در كتابفروشيهاي مقابل دانشگاه،يك فنجان طنز تلخ اثر وبلاگنويس و طنٌاز معاصر! ناصرخالديان،كه گويا مدتي بوده كه يافت مي نشود!.بعد از كاويدن خيل متعدد كتابفروشيهاي خيابان انقلاب در 6امين مغازه يافت،ابتياع و به يادگاري اهدا شد!.
پ.ن: گويا هدف از اين سفر فقط يافتن اين كتاب بود! و البته صرفه مستقيم آن براي ناشر،خالديان و صد البته سيٌد عزيز!!.

عيش شيرازي

شيرازيها را به خوش نشين بودن و اهل گشت و گذار و تفرج مي شناسند و پربيراه هم نمي گويند ولي گشت گذار امروز شيرازيها به بيشتر به باغات بيرون شهر به سمت سپيدان انتقال يافته و اين در حالي است كه تفرجگاههاي قديمي شيراز بيشتر در حوزه 4 دروازه شهر و نهايتاً بعضي از قصبات معروف قديمي كه امروز به محلات شهري تبديل شده اند محدود مي شد.
از قديمي ترين محلهاي گردش شيرازيها خصوصاً در اوقات تاريك شدن هوا و برچيده شدن بساط آفتاب جنگ(به كسر جيم) با توجه به حافظه خودم،آب سعدي و باباكوهي بود كه با آرام گرفتن تازيانه خورشيد و با احتساب خنكي آب قناتهاي سعدي البته در آن زمان و هواي كوهسار باباكوهي،زنده دلان شيرازي را به خود مي خواند.بساط آب سعدي ساليان درازي است كه جمع شده و با همياري شهرداري شيراز كه مدتها آن را به محل دپوي زباله شهري تبديل كرده بود و صنف محترم و معزز معتادين! كه از آن در نقش پناهگاه و محل پرواز ! استفاده مي كردند،امروز ديگر آن قنات زيركوه در دسترس شيرازيها نيست ولي باباكوهي را به حكم كوه بودن! نتوانسته اند كه ببرند يا تعطيل كنند و در خانواده ما به خصوص اگر گذر عزيز راه دوري! به شهر موطنش بيافتد يك قرار خانوادگي باباكوهي و صرف عصرانه يا شب چره اي در ايوان باباكوهي اجتناب ناپذير است!.
پ.ن:عيش مدام شيرازيها در چنين گشت و گذاري حتماً براي تكميل شدن به كاهو و يا سكنجبين محتاج است!،عكس مربوط به نشست خانوادگي در يك بعداظهر پاييزي در باباكوهي است كه به افتخار دايي محمود ترتيب داده شده بود.

شبهاي رمانتيك با نور و عطر شمعهاي سرطانزا

خانمهاي خانه دارحاضرند براي تبديل كردن فضاي خانه به محيطي آرامبخش و استفاده ازحداكثرعوامل براي زيبا سازي آن،دست به هر كاري بزنند يا هر ايده اي را امتحان كنند و به همين خاطر بازار وسايل تزييني و دكوراسيون منزل هميشه رونقي چشمگير دارد...
ايده استفاده كردن از شمع ،در كشورما قدمتي به اندازه زيارتگاهها و سقاخانه هاي زير گذر بازارچه هايمان داردو پس از آن خاموشي و بي برقي را به يادمان مي آورد.صنعت شمع سازي ايراني به طورسنتي انواع پارافين صنعتي با پايه سوختهاي فسيلي را بعنوان ماده خام اوليه مصرف مي كند و شمعهاي ايراني به طور حتم درهنگام سوختن بخش قابل ملاحظه اي ازپارافينشان را به دوده و مشتقات گازي نابسنده ناشي ازسوخت ناقص تبديل مي كنن كه به طور ممتد قابل تحمل نبوده و حتماً در دراز مدت اثرات تنفسي قابل توجهي به جا مي گذراند.درساليان اخير خانمها با ايده گرفتن از مراسم شامهاي رمانتيكي كه درفيلمهاي هاليوودي مي بينند از انواع شمعهاي پارافيني به همراه مواد معطر كه با انواع رنگدانه ها تزيين شده استفاده مي كنند و طبق تحقيقات بعمل آمده سوزاندن اين شمعها بيش از پيش ريسك سلامتي و مشكلات تنفسي به همراه داشته و در بلند مدت حتي ريسك ابتلا به سرطان را تشديد مي كند!!!.
همين تحقيق تاكيد كرده است براي مصارف رمانتيك در داخل منازل! بهتر است از شمعهايي كه بر پايه موم زنبور عسل طبيعيBeeswax يا روغن سوياsoy-based تهيه مي شوند، استفاده كنيد و از خطر استفاده از شمعهاي پارافيني در حذر باشيد.
پ.ن:خوشبختانه عليرغم خريد مقاديرمعتنابه اين نوع شمعها،هيچ وقت آنها را روشن نكرده ايم و به نوعي به خير گذشته است!!!.

كشتيهاي غرق شده بعنوان زيستگاه گونه هاي آبي

شناورهاي دريايي در صورت غرق شدن درسواحل و امكان بازيابي وعمليات تعميرات مجدد،معمولاًبه حال خود رها نمي شوند و با صرف هزينه هاي بسيار از محل بيرون كشيده شده و دوباره بازسازي شده و از مصالح سازه آنها نهايت استفاده مترتب است ولي ايده استفاده از آنها بعنوان سرپناه و زيستگاههاي گونه هاي مختلف آبي بويژه در مكانهايي كه از بافت مرجاني و عوارض صخره اي بي بهره يا كم بهره هستند،فرصت نويني را براي حمايت از ذخاير آبي فراهم آورده است.اين سازه ها ميتوانند تا ساليان زيادي پناهگاه مناسبي براي تخم ريزي يا پنهان شدن دسته جات ماهي هاي كوچكتر را فراهم كرده و در كنار آن فرصت ايجاد مناظر بديعي را براي غواصان آماتور و حرفه اي و جلب توريست به محوطه فراهم سازند!.لينك 1 و 2 و 3
پ.ن:بعد از جنگ ايران و عراق كشتيهاي بسياري در طول نوار ساحلي به گل نشستند يا غرق شدند ولي به گمانم اين طرز استفاده ازآنها هنوز در ايران متولي ندارد،ولي اين پيشنهاد براي سازمان شيلات كشور و با همكاري سازمان بنادر و كشتيراني محفوظ است!.

نقشها بعد از او می آیند

سی سال از آن سالهایی که اخلاقیات بخشنامه ای در این کشور باب شد,می گذرد و در این مدت انواع راهکارهای حمایتی به انواع تولیدات فرهنگی که همان مندرجات بخشنانه های کذایی را به انواع لطایف الحیل در مغز کوچک و بزرگ بکوبد و فروکند ,به درآمدی برای اهالی فرصت طلب تبدیل شد و نتیجه چه بوده است؟؟!,آیا اخلاقیات ملکه ذهن مردم شده یا این که در خلاف جهت این سیاستهای نابسنده این ملت هر روز بیشتر از اخلاق فاصله گرفتند؟,فراموش نکنیم که فراهانی دختری دست پرورده همین دوران و بازیگری بود که با چادر و مقنعه و سناریوهای اشک آور و در خدمت ایثار و جنگ به شهرت رسید! و نداشتن حجاب یا حجاب برتر از ارزشهای انسانی اش نمی کاهد ,چون به یکباره چند قطعه پارچه نمی تواند با بودن اخلاقیات بیاورد و با رفتن,آن را به همراه ببرد!!.
پ.ن: جشنواره هایی مانند این بار دیگر ثابت می کند که سیستم هنوز هم چیزی از جامعه خود نمی داند و نتوانسته است سوراخ دعا را بیاید!,صبر کردم تا جنجال افتتاحیه فیلم هالیوودی فراهانی آرام بگیرد و بعد یادآوری کنم.
پ.ن:فراهانی در همه فیلمهایش قبل از هر چیز فراهانی است بعنوان یک انسان و در مرحله بعد در مقام یک بازیگر در صورتی موفق است که در ایفای نقش موفق باشد و جایگاه انسانی او با نقشهایش مکدر نمی شود,نقشها بعد از او می آیند...

توزيع برابرفرصتها،كليدمبارزه با فقر در جهان

امروز15 اكتبر مصادف با فراخواني است كه براي نوشتن برعليه فقر در عرصه جهاني توسط وبلاگنويسان انتخاب شده است.فقر به باور بسياري به فقدان ضرورياتي اصلي كه بدون آنها كيفيت زندگي تحت الشعاع قرار مي گيرد،اطلاق مي شود. اصطلاح (Food first, then ethics ) باعث شده تا با مقوله فقر دراولين نگاه به صورت امري معيشتي برخورد شود در حاليكه من اعتقاد دارم فقر اصلي و بنيادين بشري از عدم توزيع مساوي فرصتها سرچشمه مي گيرد، فاكتورهايي مانند غذا،سرپناه،پوشاك و آب آشاميدني كه در تعريف كلاسيك فقر جايگاه زيربنايي دارند، داراي تعاريف واستانداردهاي متفاوتي در اقصي نقاط جهان هستند و از اين رو است كه كاسه اي برنج در شرق آسيا مفهوم متفاوتي با يك كف دست از گونه اي غلات ناشناخته درشرق آفريقا دارد،يا حداقل پوشاك در صحاري آفريقا با حداقل آن در شمال آلاسكا قابل مقايسه نيست و قس عليهذا...
من باور دارم با فراهم كردن فرصتهايي برابر يا لااقل داراي تابع توزيع بسنده، بدون تزيق يارانه هاي مستقيم، امكان ايجاد توانايي بيشتري براي تنازع بقا فراهم مي آيد.ياد دادن ماهيگيري و فرصت تجربه ماهيگيري ازيك وعده ماهي لذيذتر است!.
پ.ن: من از مخالفين كمكهاي مستقيم معيشتي به صورت بلندمدت هستم و فكر ميكنم بايد بودجه اين كمكها به توزيع برابر فرصتها تعلق مي گيرد.

زمان فردا صبح،مكان پارك ملت

مجيد مجيدي شترمرغها را تحت لواي آوازگنجشگها روي پرده نقره اي سينماي ايران برد و قاليباف در دل يك ساندويچ غول آساي 1500 متري به منوي غذاي ايراني معرفي خواهد كرد و چشم كه بر هم بزنيم مشكلات تامين وعرضه گوشتهاي سفيد و قرمز يك شبه ازاين مملكت رخت برخواهد بست!!.ازقرار اداره كل بانوان شهرداري تهران بعنوان برگزاركننده با همكاري سرآشپزهاي موسسه سانازو سانيا و تعاونيهاي كشت و صنعت و پرورش شترمرغ با تامين هزاركيلوگرم گوشت شترمرغ لخم و بي استخوان وجمعيتي بالغ بر 1500 خدمه و در حضور كارشناسان موسسه جهاني ثبت ركورد گينس ، فردا صبح راس ساعت 10 درپارك ملت بزرگترين اتفاق جهاني! ساليان اخيررا درايران برگزار كرده و از همه تهرانيها نيزبراي ديدن اين عمليات خارق العاده! دعوت بعمل آمده است.
پ.ن:ركورد قبلي گويا در دست ايتالياييها است با 1387 متر طول و فردا در مملكت امام زمان پوزه استكبار و امپرياليسم را يكبار ديگر برزمين خواهيم ماليد!!.اين اقدام با هدف ترويج غذاي سالم،فرهنگ‌‏سازي براي استفاده از گوشت شترمرغ به عنوان گوشت سالم، بدون كلسترول، داراي سطح انرژي پايين و بالاترين سطح آهن و پروتئين عنوان شده است.
پ.ن: مرسوم است در چنين ركوردگيريهايي وعده غذايي توليد شده بين حاضرين و دست اندركاران به رايگان تقسيم مي شود!،ولي هنوز در خبرها چيزي در اين مورد عنوان نشده است!.
پ.ن:من در سايت ركوردهاي جهاني گينس فقط ركورد بزرگترين ساندويچ از لحاظ وزني را پيدا كردم.
پ.ن:عكس ذيل نيزنمونه اي 44 متري از مكزيك است.

زجری که از گزارش خیابانی می کشیم!

تلخی عدم صعود تیم فوستال ایران در مقابل این درد عظما که تا کجا و کی باید پدیده هایی مانند شفیع و خیابانی را بعنوان گزارشگر در بازیهای ملٌی تحمل کرد؟,رنگ می بازد!,کارگردان تلوزیونی احمقی که روی صحنه بازی, چهره گریان! خیابانی را مونتاژ می کند,تمام زیبایی های بازی را به یکباره محو می کند. کم مایگی خیابانی با خزعبلاتی که در مورد بازی فقط از روی احساس خود می بافد, رسانه وطنی را تا حد یک شبکه درپیتی پایین آورده و جز غرولند چیزی باقی نمی گذارد!,تا جایی که داشت یادم می رفت بگویم که مصطفی نظری اولین دروازه بان لژیونر ایرانی خواهد بود که با این بازیهای جانانه یک تنه تیمش را تا این نقطه همراهی کرد و یک خسته نباشید به آقای شمس و آن همه استرسی که تا اینجا تحمل کرد و بسیار با وقارتر از سایر همکارانش در کسوت مربیگری نشان داد.

پ.ن:این خیابانی معلوم نیست این پاچه خواری را نثار چه کسی می کند و این همه نقل گریه و اشک برای کدام محرم و عاشورا است که خرج می کند!!

شكوفايي پلانكتونها Plankton Blooms

امروز و فردا براي گذراندن يك سري از دوره هاي آموزشي در خلال يك قرارداد پژوهشي ،مهمان پژوهشكده اكولوژي دريايي خليج فارس و درياي عمان هستم .اولين دوره به آشنايي با پلانكتونها اختصاص داشت و براي من پس از سالها سر و كارداشتن با فلز و حرارت و موادشيميايي فرصت مغتنمي بود كه به طبيعت و رموز آن نزديكتر شوم.در ميان رفتارهايي كه اين موجود ذره بيني از خود نشان ميدهد، پديده اي به نام شكوفايي پلانكتونها Plankton Blooms بسيار جالب به نظر مي آيد،ازآنجا كه در ميان گونه گياهي يا فيتوپلانكتونها اگربه هر دليلي تكثير جمعيتي با شدت و حجم زيادي اتفاق بيافتد، افزايش مواد مغذي ناشي از آن به رشد انواع مختلفي ازجلبكها و تغيير رنگ منطقه وسيعي كه حتي گاهي ازطريق تصاوير ماهواره اي هم قابل رويت است، منجر گرديده و مي تواند باعث توليد رنگهاي ارغواني،قهوه اي،زرد يا نارنجي در دريا گردد.
بعضي از اين شكوفاييها به صورت طبيعي و بعضي ازطريق فرايندهاي مرتبط با فعاليتهاي بشر اتفاق مي افتد و هر كدام از انواع آن مي تواند با آثار مخرب يا اثرات بسيار مفيد براي اكوسيستم دريايي و اتمسفر همراه باشد!.

 شركت Climos با افزودن آهن بعنوان يكي ازمواد غذايي براي گونه اي از اين فيتوپلانكتونها آنها را وا مي دارد تا با رشد سريع و شكوفايي به يكباره حجم زيادي از CO2 اتمسفر اقيانوس را جذب كرده و به مصرف برسانند و ازاين طريق به كاهش اثر گازهاي گلخانه اي ياري رسانند.لينك

تغييرات آب و هوايي درمنطقه آلاسكا و تغييررفتار وزش بادهاي غالب در اين منطقه براي چندمين سال متوالي به نوع ديگري از شكوفايي گونه Coccolithophores منجر گشته كه بر جمعيت مرغان دريايي در منطقه فوق تاثير منفي گذارده است.لينك

بعضي از انواع پلانكتونها در ضمن شكوفايي و تراكم زياد مي توانند با ايجاد سميت شديد براي نرمتنان،ماهيها و حتي انسان خطربالقوه اي را ايجاد كرده و با مصرف اكسيژن آب گونه هاي متفاوتي از اكوسيستم دريايي را از بين ببرند. پديده شكوفايي در آبهاي راكد،يا محدود و يا دراثر عدم حضور جريانهاي فعال گردش آب يا هوا بسيار خطرناك بوده و ولي در غيرآن در اثر ساختارهاي خودفعال اكوسيستم مانند جزر و مد يا جريانهاي سرد و گرم آب دريا و اقيانوسها يا پديده هايي مانند بادهاي موسمي پايدار نمانده و برطرف مي شوند.
پ.ن: آخرين مطالعات نشان داده كه در مكانهاي نزديك به گسلهاي فعال،وقوع شكوفايي مي تواند هشداري براي فعاليتهاي جديد صفحات زيردريا و زمين و در اثر توليد انرژي گرمايي ناشي از لغزيدن اين صفحات بر روي هم باشد وبه زمين شناسان در پيشبيني وقوع زلزله ياري رساند.
پ.ن:بايد از زحمات استاد خوب دوره و مجموعه پژوهشگران اين مركزكه فعاليتي بزرگ و حايز اهميت را بدون هيچ ادعايي پيگيري مي كنند،تشكر كرد.

Powered by ScribeFire.

2020 و شبكه اجتماعي CNNوEricsson

دغدغه آينده و آنچه با آن روبرو خواهيم بود،بيش از هميشه فضاي وب و دلمشغولي انديشمندان را به خود اختصاص داده،صرفنظر از ديدگاههاي مثبت و منفي كه در مورد آن وجود دارد،كمپاني اريكسون و رسانه پر نفوذ CNN به ايجاد صفحه خانه اي مشترك دست يازيده اند كه در آن تصورات همگان را از صدر تا ذيل در مورد آنچه  در سال 2020 قابل تصور است گردآوري كرده و در معرض ديد عموم گذارده اند،تلفيق شبكه هاي اجتماعي،وبلاگها و انديشمندان و آينده پژوهان بخش اعظمي از آينده را شكل خواهد داد و در جستاري كه الان در اين صفحه به روز است ،شما با نظريات يكي از طراحان پيشروي صنعتي(Ross Lovegrove) كه تلفيق طبيعت و تكنولوژي را گفتمان غالب آينده مي داند آشنا خواهيد شد.
پ.ن:درصورتيكه علاقه داريد بينش ونگرش خود را در مورد2020 ميلادي به اطلاع سايرعلاقه مندان اين موضوع برسانيد به اين لينك رفته و نظر خود را درج كنيد.

Powered by ScribeFire.

قهرماني حتي بدون فيناليست بودن

مدتها است كه فوتبال وحواشي آن را تعقيب نمي كنم،شايد بعد از بازي اسطوره اي ايران-استراليا !و هيجان ديدن يك بازي آن هم در آن سطح در خوابگاه دوران دانشجويي !،هرچه اين چند روزگذشته جماعت توييتر باز و فرندفيدگرد!گرد و خاك كردند و ازهيجانات مسابقات فوتسال امسال گفتند، ككم هم نگزيد!،پستهاي سيٌد(1و2و3) و چند دفعه هيجانات فرناز حين گپهاي روزانه را هم زياد جدي نگرفتم،حتي ديروز آخر وقت در مسير بازگشت به خانه و گپهايي كه با سيد از نوجواني و محله هاي قديمي مان زديم و اين كه فوتبال گل فني يا گل كوچك چه هيجان و چه بازيگران اعجوبه و گمنامي دارد و خاطرات خودم از همپايي با دايي كوچكم در شبهاي متمادي گل فني بازي كردن جلوي حافظيه، ساحلي روغن نباتي و پشت ترمينال كارآنديش آن روزها كه هنوز جز محوطه اي آسفالته چيزديگري نبود يا محوطه هاي ورزشي و پاركينگ دانشكده ادبيات، پارك شهر و ترس هميشگي از مصدوم شدن كه در همان اوان نوجواني باعث شد فوتبال گل فني را كلاً كنار بگذارم و قس عليهذا...
به هرتقدير و تصادفاً نيمه دوم وگلهاي بازي فوتسال ايران-اكراين را ديدم وباز هم مصمم تر شدم كه ايراني فقط در گمنامي و سختي و كمبود امكانات شكوفا ميشود و آنچه در كنار سعي و تلاش مجموعه تيم و سرمربي اين تيم نتيجه ميگيرد، عزمي است كه جزم شده تا نشان دهد كه كل مجموعه فدراسيون فوتبال ايران و ميلياردها تومان گردش مالي اطراف اين كسب و كار مقابل اراده يك تيم چندنفره بي ادعا به هيچ بازنده است!.
پ.ن:با وجود ميل و اشتياق شديد به مفتضح شدن باند سازمان تربيت بدني براي ندانم كاريهاي اخيرشان و فقط براي تلنگري به ذهنهاي كوري مانند دايي و هم فكرانش از صميم قلب براي قهرماني تيم فوتسال ايران آرزوي موفقيت مي كنم!!.

Powered by ScribeFire.

اشتباه نكنيد اين بساط شربت آلبالوفروشي نيست!

 ازسالها قبل وقتي به مناطق مرزي درشرق كشور سفر مي كرديد،بايد از پيش مي دانستيد كه ديگر تا كيلومترها از پمپ بنزين و دريافت سوخت مانند انسانهاي متمدن از جايگاه خبري نيست و بايد از كپرها وكپرنشينان طول مسيرسوخت مصرفي را با چند برابرقيمت اصلي تهيه كنيد،اين روال بود تا دولت مهرورز بر سر كار آمد و نسخه تحول اقتصادي و شكوفاييش دامنگير و عالمگير شد!،عرضه سوخت با قيمت جديد نه تنها عطش بنزين فروشي را در منطقه موصوف كم نكرد بلكه به آن دامن زد،فقط شايد بشود گفت كمي بر روند قاچاق آن به سمت افغانستان تاثير گذاشت آن هم بدين علت كه درآمدي قابل توجه كه از هيچ شغل ديگري درسيستان و بلوچستان فراچنگ نمي آيد!، در همين سمت مرز و بدون ريسك عبور از نوار مرزي دردسترس قرار گرفته است!.
حالا به عكس ذيل كه همين امروز گرفته ام نگاه كنيد،اين عكس به هيچ منطقه مرزي يا مناطق محروم روستايي يا جاده هاي بيرون شهري تعلق ندارد!،بلكه به محله اي در قلب بندرعباس مركز استان هرمزگان و در جوارميلياردها تومان سرمايه گذاري و درآمد حاصل از اسكله ها و گمركات،شيلات و طرحهاي عظيم صنعتي و معادن و فلزات مربوط مي شود!.

پ.ن:لطفاً اشتباه نكنيد اين عكس به دكه شربت آلبالو فروشي شباهتي ندارد!.
پ.ن:سكوت و بيتفاوتي دستگاه انتظامي، شركت پخش فرآورده هاي نفتي و سازمان آتش نشاني ميتواند فاجعه آميز باشد،فقط تصور كنيد خودروي عبوري با بساط اين پيرمرد تصادف كند و موجبات واژگوني و آتش سوزي آن را فراهم كند، جهنم ناشي از شعله ور شدن بنزين آن هم با اين حجم را چي كسي مي تواند مهار كند؟؟.

Powered by ScribeFire.

راه نجات فلاپي ديسكها

سالهاي زيادي از توليد فلاپي ديسك و درآيوهاي آن مي گذرد و حضور لوحهاي فشرده با انواع فرمتهاي پشتيباني و حجمهاي قابل توجهي كه با حافظه هاي داراي پورت USB قابل جابجايي است،باعث شده تا ديسكتهاي 1.44مگابايتي محملي جز بازيافت شدن نداشته باشند!،ايده هايي مانند آنچه در ذيل توسطThomas O'Connor طراحي شده،راه حل عاجلي براي استفاده مجدد از انبوه بلااستفاده اين ديسكتها به نظر مي رسد.

اردشيرمحصص در تهران مصٌور

نميدانم در بحبوحه انقلاب57چندساله بوديد و يا احياناً با مجله تهران مصور جايي برخورد داشته ايد يا نه؟!،درهرصورت براي كودك نوسوادي مانند آن روزهاي من هنوز مقالات تهران مصور تصوير و ذهنيتي نداشت ولي صفحات اول و آخر توي جلد مجله، جايي بود كه اولين كاريكاتورهاي سياسي زندگي ام را ديدم، چيزي كه با كاريكاتورهاي توفيق و كاميك استريپهاي مرسوم آن موقع تفاوت داشت و تلخي كه از همان كوكي در ذهن بر جا مي گذاشت، بعدها با تورق دوباره آن مجله هاي كهنه فهميدم كه صاحب آن آثار اردشير محصص نامي بوده كه گويا امروز درميان ما نيست!.

پ.ن:براي بهترشناختن اومقاله اخيربهنود را پيشنهاد مي كنم.

پ.ن:همان كاريكاتورها را در وبلاگ شماليها يافتم.

پ.ن: راستي كسي نمي خواهد مجلات قديمي ايراني را از آرشيوهاي بيد زده و موريانه خورده به ديجيتال تبديل كند؟؟؟!.