بخش تامین فیلم سینمایی شخصی من , برای این هفته یک مجموعه عموماً غیر هالیوودی عرضه کرد که از 4 عنوان اولی که ظرف این دو روز آخر هفته دیدم سه عنوان محصول سینمای بریتانیا را معرفی می کنم و چهارمی را به اشخاص واجد شرایط به طور خصوصی عرضه می کنم! , اینجوری بعدها وقتی یسنا وبلاگش را ورق می زند متوجه می شود که پدرش اهل قانون شکنی در فضای وبلاگستان فارسی نبوده است!.
اولین فیلمRun Fatboy Run یک کمدی عاشقانه با بازیگری سیمون پگ کمدیان معروف بریتانیایی است که پیش از این فیلم Hot fuzz را از او با نام ترجمه شده پلیس وظیفه شناس از سیمای وطنی دیده اید.
سیمون در نقش دنیس دویل مردی است که 5 سال پیش زن حامله اش را در کلیسا برای رسمی کردن ازدواجشان قال گذاشته است! و بعنوان گارد حراست یک بوتیک عرضه لباس زیر زنانه از زندگی اسفباری برخوردار است و با وجود ارتباط خوبی که با پسر 5ساله اش دارد هنوز نتوانسته خود را مهیای ایفای نقش پدر و مرد خانواده کند و زن سابقش نیز در آستانه ازدواج با یک پولدار موفق و خوشتیپ آمریکایی قرار گرفته است! , تمرینات ورزشی نامزد زنش برای شرکت در دو ماراتون لندن وی را وا می دارد که برای یکبار کاری را تا انتها تعقیب کرده و به اتمام برساند و مسئولیت پذیریش را برای خانواده اش اثبات کند و این سرآغاز تلاشهای مردی نیمه تمام است که باید شباهتهای زندگی با یک دوی مارتون را برای شما به تصویر بکشد!.
فیلم بعدیSt Trinian's نیز در ژانر کمدی,کپی برداری از روی یک کامیک استریپ محبوب بریتانیایی اثر دونالد سییرل است که از دهه 60 قرن بیستم تا بحال دستمایه ساخت حداقل 6 فیلم بوده است و این آخرین اثر که در سال 2007 تهیه شده است فضای واژگونه ای از مدارس شبانه روزی دخترانه را به هجو می کشد,مدیره و معلمان و دانش آموزان الگوهای نامناسبی برای سیستم آموزشی بریتانیا هستند و تمام تخیلات دخترانه تین ایجری این روزها در این مدرسه به وقوع می پیوندد و حد و مرزی بعنوان دیسیپلین وجود ندارد!,به تمام دختران بالای 17سال!توصیه می کنم با موافقت والدینشان فیلم را ببینند!.
فیلم آخرNotes on a Scandal که به نوعی شاه بیت این سه فیلم بریتانیایی بود و نامزد جوایز بسیاری در اروپا و آمریکا بوده , دو غول بازیگری بریتانیا را در مقابل هم دارد,جودی دنچ و کیت بلانشت در نقشهای دو معلم در یک دبیرستان,درگیر روابط شخصی هستند که به یک رسوایی اخلاقی ,خانوادکی برای بلانشت به نقش شیبا وآشکار شدن اسرار تاریک زندگی دنچ در نقش باربارا کووت منجر می شود.بلانشت آموزگار کم سابقه ای است که با گذشته ای نه چندان روشن به ازدواج مردی با فاصله سنی زیاد درآمده و دو فرزند دختر و پسر دارد که فرزند اولش دختر نوجوانی درگیر مصائب نوجوانی و پسرش هم یک سندرم داونی است که به نظر می رسد معلول ازدواج در سن بالای شوهر بلانشت باشد, بلانشت کاملاً تصادفی دلباخته نوجوان 15 ساله ای از شاگردانش می شود و کار تا انچا پیش می رود که دنچ پیر دختر مدرسه!با زیر نظر داشتن او از همه چیز آگاه می شود و با در فشار گذاشتن او سعی دارد که او را به نوع دیگری از روابط شخصی ترغیب کند...
پ.ن: در مورد فیلم یادداشتی بر یک رسوایی باید بگویم که بهترین فرازهای فیلم مربوط به زمانی است که مشخص می شود در چنین رسوایی هایی همیشه زمینه های مساعد برای پیش آمد کردن وجود داشته و هیچ رسوایی بدون زمینه آغاز نمی شود و زندگی بدون حاشیه بهترین ضمانت برای بوجود نیامدن چنین وقایعی است.